آن که راست راه میرود
مسعود سلیمی *
چند روز پیش که رفته بودم بقالی سرکوچه آب و نانی بخرم، دیدم یک آقایی، به نظر شصت یا هفتادساله در حالی که هم دستش میلرزید، با آرامش، اما با نوعی نگرانی میگفت: دیروز بعدازظهر بود، همین وقتا. نیمکیلو ارزن برای کبوترا خریدم، شما پشت دخل نبودی، یک آقای دیگه بود، اما دودل هستم، پولش را حساب کردم یا نه؟ و در حالی که کارت بانکیاش را مرتب، این دست و آن دست میکرد، پس از لحظهای سکوت به فروشنده گفت: سرتون شلوغه، اما پسرم، نگاه کن به حسابهای دیروز، به نظرم حدود چهل و خوردهای بود.
جنگ و صلح
مسعود سلیمی *
با نگاهی گذرا به تاریخ جهان از داستان آدم و حوا گرفته تا امروز در دهه دوم از هزاره سوم میلادی در کره خاکی و حتی به باور بعضیها که به نظر میرسد تعدادشان زیاد و زیادتر هم میشود، در ماورای زمین، زندگی انسان به طور کلی موجودات با دو واژه متصل به هم، در واقع همزاد، یعنی «جنگ و صلح» همراه بوده است، به عبارتی اگر صلحی در کار بوده، حتما در پس آن جنگی به راه افتاده، خونی ریخته شده و آدمهایی از نفس افتادهاند و بدون تردید از پس هر جنگ، زمانی که نوبت به صلح میرسد، بدون عاقبت، بدون دستکاری انسانی و جغرافیایی و سیاسی و اجتماعی و… نخواهد بود.