حرفه‌ای‌گری یا خاموش کردن انتقادات؟

به گزارش جهان صنعت نیوز:   روند معکوس و در بسیاری از موارد نابرابر شاخص کل و بازدهی پرتفوها، ناکارآمدی این شاخص در نمایش یک تصویر واقعی از بازار سرمایه را آشکار کرده و انتقادات زیادی را برانگیخته است. در همین حال ناتوانی شاخص برای صعود طی ماه‌های اخیر تبدیل به نقطه‌ای سیاه در کارنامه مدیران دولت سیزدهم شده است؛ حالا رییس سازمان بورس از احتمال جایگزینی یک شاخص جدید به جای شاخص کل خبر داده است. مجید عشقی گفته است برای نشان دادن وضعیت کامل‌تری از بازار سرمایه باید شاخص‌های مختلفی مانند قیمت، هم‌وزن و صنایع عمده بازار را در کنار شاخص کل آورد. به گفته وی پیشنهادهایی در این رابطه و در راستای بهتر شدن شاخص کل در حال بررسی است. اکنون این پرسش مطرح می‌شود که آیا این تغییر در راستای حرفه‌ای‌تر شدن بازار صورت خواهد گرفت یا با هدف خاموش کردن صدای منتقدان نسبت به درجا زدن بازار سرمایه انجام خواهد شد؟

وضعیت بازار سرمایه بر اساس شاخص‌های مختلف و متنوعی سنجیده و بررسی می‌شود که هر کدام می‌تواند نماگر گوشه‌ای از این بازار باشد. در این میان چندسالی است شاخص کل بورس به عنوان نماگر اصلی بازار به سهامداران تازه‌واردتر معرفی شده است به نحوی که این شاخص به عنوان سمبلی از وضعیت اصلی بازار شناخته می‌شود. این مفهوم به ویژه در بحبوحه جذب مردم به بازار سرمایه در سال‌های ۹۷ و ۹۸ بر سر زبان‌ها افتاد و رشد آن به عنوان یک امتیاز مثبت در کارنامه دولت دوازدهم ثبت شد. این در حالی بود که همان زمان نیز کارشناسان بازار سرمایه تاکید می‌کردند، شاخص کل نمی‌تواند به عنوان نماگر اصلی بازار وضعیت واقعی و کلی از تمامی نمادها و پرتفوها را به نمایش بگذارد و بر همین اساس ممکن است سرمایه‌گذاران را دچار خطا کند. با این حال اما تبلیغات فراوان از یک سو و ناآگاهی تازه‌واردها از سوی دیگر سبب شد که این شاخص به عنوان نماگر اصلی بازار شناخته و عدد و رقم آن به معنای گزارشی از وضعیت بازار تلقی شود. تا زمانی که این نماگر صعودی بود، رقم شاخص و تفاوت آن با بازدهی پرتفوها چندان مورد توجه نبود اما به محض فرو ریختن این نماگر و آشکار شدن تفاوت بازدهی سبدهای سهام با روند شاخص کل که حاکی از بازماندن بسیاری از سبدها در رالی با شاخص کل بود، صدای انتقاد و اعتراض سهامداران بلند شد. به ویژه تداوم این مسیر طی دو سال گذشته چالش‌های جدیدی را ایجاد کرده است. به نحوی که در حالی که شاخص در مقاطعی صعودی بوده و بخشی از ریزش ۹۹ را جبران کرده است، بسیاری از پرتفوها و نمادها همچنان در زیان هستند و در مدار منفی قرار دارند. طی دو سال گذشته عدم کارآمدی شاخص کل در نمایاندن وضعیت کلی بازار به خوبی آشکار شده است. به ویژه آنکه این شاخص بیشتر نماینده نمادهای بزرگ بازار است و نمادهای کوچک در آن دیده نمی‌شوند. حالا اما رییس سازمان بورس از شاخص دیگری سخن به میان آورده که ممکن است جایگزین شاخص کل شود. با این حال اما با توجه به ناتوانی دولت سیزدهم برای بازگرداندن بازار سرمایه به مسیر اصلی، این سوال مطرح است که آیا این اقدام راهکاری برای خاموش کردن انتقادات است یا می‌توان با نگاه تخصصی‌تری، واقعیت‌های معاملات و سرمایه‌گذاری در بازار سهام را به حقیقی‌ها آموزش داد تا با دید واقع‌بینانه‌تری نسبت به سرمایه‌گذاری در این بازار اقدام کنند؟

نقش رگولاتور در محاسبه شاخص‌ها

همایون دارابی کارشناس بازار سرمایه در این باره به «جهان‌صنعت» می‌گوید:«مساله اساسی این است که در هیچ کجای دنیا شاخص‌ها توسط رگولاتور یا ناظر بازار- از لحاظ سازمانی- محاسبه و منتشر نمی‌شوند. شاخص‌ها معمولا توسط نهادهای تحلیلگر، بانک‌های سرمایه‌گذاری و مراکزی که خدمات مدیریت دارایی ارائه می‌دهند، محاسبه می‌شوند. اما سازمان بورس در حال حاضر انواع شاخص‌ها اعم از شاخص کل بورس، شاخص قیمت،‌ شاخص کل هم‌وزن، شاخص قیمت هم‌وزن، شاخص آزاد شناور، شاخص بازار اول،‌ شاخص بازار دوم، شاخص‌های فرابورس و موارد متعدد دیگر، همچنین شاخص‌های گروه‌های سرمایه‌گذاری را منتشر می‌کند.» او می‌افزاید: «به نظر من بخشی از آنچه هم‌اکنون درباره شاخص گفته می‌شود،‌ روایت‌های غیردقیقی است که از طرف برخی از سهامداران و سرمایه‌گذاران حقیقی بیان می‌شود که در شرایط کنونی البته انتقادات و اشکالات زیادی به این روایت‌ها وارد است. باید توجه داشته باشیم که مهم‌ترین بحث‌هایی که افراد در حال حاضر در مورد شاخص کل بیان می‌کنند این است که شاخص کل متناسب با ارزش پرتفوی آنها پایین و بالا نشده است یا فضای بازار را نشان نمی‌دهد. آقای عشقی هم به همین مساله پاسخ داده و در برابر انتقاداتی که به وضعیت شاخص کل وجود دارد، گفته است شاید یک شاخص دیگر را هم محاسبه کنیم.»

ایراد محاسباتی شاخص کل

دارابی بیان می‌کند: «در این میان اما بحث این است که اولا شاخص کل ارزش عددی ندارد و فقط جهت بازار را نشان می‌دهد، زیرا شاخص کل یک عدد بدون واحد است، دوم اینکه شاخص کل هزینه معاملاتی را پوشش نداده است! در صورتی که برای سرمایه‌گذاران این هزینه معاملاتی وجود دارد. به این معنا که وقتی سهم می‌خریم یا می‌فروشیم، بیش از یک درصد هزینه معاملاتی می‌دهیم در حالی که شاخص کل این هزینه را نشان نمی‌دهد، به همین خاطر اگر شما ۲۰ معامله انجام دهید، ۲۰ درصد از پرتفوی خود را بابت هزینه کارمزد پرداخت کرده‌اید، حتی اگر ضرر نکرده باشید! این هزینه بسیار زیادی است و در شاخص کل هم منعکس نمی‌شود، اما شما در این شرایط می‌بینید که بازدهی پرتفوی شما از شاخص کل کمتر می‌شود.» این کارشناس بازار سرمایه می‌افزاید: «حتی در مورد صندوق‌های شاخصی هم به دلیل همین موارد از جمله هزینه معاملاتی، می‌بینیم که بازدهی این صندوق‌ها ممکن است با شاخص کل برابر نباشد.»

نماگر اشتباه

این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این سوال که آیا این نماگر از ابتدا به شکلی اشتباه به عنوان نماگر کلی بازار معرفی شده است، عنوان می‌کند: «واقعیت این است که بین شاخص کل و بازدهی افراد اختلاف وجود دارد؛ دلیل آن هم اولا بحث هزینه‌های معاملاتی است و دوم اینکه شاخص متمایل به شرکت‌های بزرگ است در صورتی که افراد حقیقی غالبا پرتفوهای محدودی دارند و مقایسه بازده افراد با شاخص کل درست نیست.» دارابی تصریح می‌کند: «به همین خاطر باید به افراد بگوییم اگر خواهان بازدهی شاخص‌های مختلف هستند (هر شاخصی و با محاسبه از سوی هر نهادی) باید در صندوق‌های مبتنی بر آن شاخص سرمایه‌گذاری کنند. به نظر من توجه به این مساله و فراگیر شدن آن خیلی از این مباحث را خاتمه می‌دهد. مساله شاخص کل یکی از تاثیراتی است که ما در بازار منفی شاهد آن هستیم اما زمانی که بازار مثبت می‌شود هیچ‌کسی انتقادی به شاخص ندارد و شاید اصلا به آن نگاه هم نکنند.»

سپردن محاسبه شاخص‌ها به مراکز پردازش اطلاعات

این کارشناس بازار سرمایه در ادامه می‌افزاید: «به نظر من صرف نظر از انتقاداتی که بیان می‌شود و اکثر آنها مساله عمیقی را در بر نمی‌گیرد، بهتر است بانک‌های سرمایه‌گذاری، ‌تامین سرمایه‌ها و مراکز مشاوره و پردازش اطلاعات راسا اقدام به انتشار شاخص کنند که در حال حاضر هم البته برخی از آنها این اقدام را انجام می‌دهند.» دارابی عنوان می‌کند: «به نظر من انعکاس شاخص‌های این نهادها روی سایت‌هایی مانند TSETMC که شاید سایت مرجع است یا سایت شرکت‌های بورس و فرابورس می‌تواند این مباحث را خاتمه ببخشد و شاید لازم نباشد که سازمان بورس راسا یک شاخص دیگر را در میان این همه شاخصی که هم‌اکنون در حال محاسبه دارد، معرفی کند!»

اهمیت صندوق‌های شاخصی

دارابی در ادامه اظهار می‌کند: «مساله دوم این است که ما به صندوق‌های شاخصی بیش از خود شاخص‌ها نیاز داریم. در حال حاضر لازم است از صندوق‌های شاخصی برای بهبود ابزارها در بازار هم حمایت شود، زیرا این صندوق‌ها مقداری مغفول افتاده‌اند.» این کارشناس بازار سرمایه اضافه می‌کند: «اگر صندوق‌های مختلف مبتنی بر شاخص‌های مختلف داشته باشیم به ویژه شاخص‌هایی که بخش خصوصی محاسبه می‌کند آن وقت سرمایه‌گذاران حقیقی می‌توانند اگر خواهان بازدهی برمبنای شاخص خاصی هستند سراغ این صندوق‌ها بروند.» وی می‌افزاید: «در حال حاضر نبود صندوق‌ها به ویژه صندوق‌هایی که به صورت دقیقی شاخص را اندازه‌گیری کنند یکی از کمبودهایی است که در بازار وجود دارد، اما لازم است یک مدت از آنها حمایت شود تا در بازار بیشتر شناخته شوند. یک مقدار کار فرهنگی و اطلاع‌رسانی لازم دارند تا شاخص‌های این صندوق‌ها بیشتر معرفی شوند.» دارابی تاکید می‌کند: « به نظر من اگر صندوق‌های شاخصی و شاخص‌های بخش خصوصی بیشتر معرفی شوند و مورد توجه قرار گیرند، مباحث در مورد شاخص برطرف خواهد شد.»

اخبار برگزیدهاقتصاد کلانبانک و بیمهپیشنهاد ویژه
شناسه : 280574
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا