ديدار «جهان‌صنعت» از اولين شهرک صنعتی كشور:

از وزارت صمت ناامید شده‌ایم

جهان صنعت نیوز| شیدا ملکی- صنعت از همان واژه‌هایی است که تعریف معنای دقیق آن عطف به یک موضوع نمی‌شود‌. صنعت نوعی زندگی و تفکر است و دستیابی به این تفکر آغازی خواهد بود بر توسعه زیرساخت‌های واقعی و بلندمدت این عنصر جذاب‌؛ عنصری که نه تنها قدرت و ثروت را برای جامعه تثبیت می‌کند بلکه به راستی قلب تپنده کشورها و ملت‌هایی است که برای بقای خود از آن محافظت می‌کنند و هر آنچه در توان دارند به منظور قدرت بیشتر این قلب تپنده به کار می‌بندند‌.


شکی نیست که قدرت حاصل از صنعت، خون پاک و شفافی را در شریان‌های جامعه پمپاژ می‌کند و این هدف دست‌یافتنی به طور قطع تحرک، زیست هدفمند و نگاه به آینده را به ارمغان می‌آورد‌. جامعه صنعتی باید به راستی در همه ارکان خود صنعتی و بر اساس چارچوب و قوانین تعریف شده تفکر صنعتی گام بردارد‌. همچنین ایده‌پردازان چنین جوامعی اگر نسبت به ارزش‌هایی که خود خلق کرده‌اند بی‌توجه شوند یا در مقابل ایجاد تغییراتی پیرامون آن سکوت کنند، بی‌شک از هدف تعریف شده دور و بار دیگر در مسیر‌هایی مانند مصرف‌گرایی، کشاورزی و هزاران تفکر و زیرساخت دیگر گام برمی‌دارند که پیش از این بر آن بودند از آنها فاصله بگیرند.

ایران اما در مسیر تعریف چارچوب‌های جامعه‌‌شناسی اقتصاد چگونه کشوری است؟ موقعیت فعلی اقتصاد کشور پاسخ روشنی به این پرسش خواهد داد که آیا ایران در جایگاه کشوری صنعتی برنامه‌ریزی‌های خود را پیش می‌برد یا صنعت را در جایگاه واقعی آن فراموش کرده و از این معنای گسترده تنها بخشی از آن بر جا مانده است‌. آیا چرخ‌های موتور صنعت کشور آن گونه که باید حرکت می‌کنند و جامعه بر مدار تولیدات حاصل از صنعت پیش می‌رود یا زیر پوست سرزمینی صنعتی شهروندان و مسوولانی مصرف‌گرا قدم در جهان مدرن گذاشته و داد صنعتی بودنشان به فلک می‌رسد‌.

صنعت به راستی ساخت کارخانه‌های خاکستری عظیم‌الجثه مونتاژ مواد اولیه وارداتی و تولد دانشگاه‌های مدرک‌سازی نیست‌. به اعتقاد مایکل پورتر، اقتصاددان آمریکایی «صنعت، عبارت است از گروه شرکت‌هایی که فرآورده‌های آنها جایگزین نزدیکی برای هم هستند.» چنین تعریف کوتاهی آیا روند صنعتی شدن در کشور را پوشش می‌دهد؟ منابع علمی بر این باورند که صنایع اغلب توسط سرمایه‌گذاران و اقتصاددانان برای فهم بهتر عوامل و محدودیت‌های رشد سود شرکت مورد مطالعه قرار می‌گیرند.

از همین رو شرکت‌هایی که در یک صنعت فعالیت می‌کنند معمولا با یکدیگر برای ارزیابی نسبی برتری یک شرکت در شرکت مورد مقایسه قرار می‌گیرند‌. همچنین قیمت سهام شرکت‌های موجود در یک صنعت اغلب به عنوان یک گروه افزایش و کاهش روبه‌رو می‌شود زیرا عوامل پوشاننده و تاثیر‌گذار برای همه اعضا یکسان است‌. همچنین از نظر ریمون آرون، جامعه‌شناس و فیلسوف فرانسوی «جامعه صنعتی را می‌توان به عنوان جامعه‌ای تعریف کرد که در آن صنعت بزرگ‌مقیاس شکل ویژه تولید است.» ورود به تعاریف آکادمیک صنعت و جامعه صنعتی شاید دشواری‌هایی داشته باشد که با مشاهدات عینی درک آن ساده‌تر خواهد شد‌. اما باید تاکید کرد جامعه صنعتی، به معنای گام نهادن در سرزمین فولاد و دود و آهن نیست‌.

ایستگاه اول، شهرک‌های صنعتی

اگر بنا باشد صنعت را به قضاوت نشست به راستی تماشای آمار و ارقام و شنیدن اظهار نظر مسوولانی که سال‌ها ادبیاتی یکسان را تکرار می‌کنند کافی نیست‌. باید بوی کارگاه‌های تولیدی کشور را از نزدیک استشمام کرد و خطوط عمیق دستان کارگرانی که این روزها به دشواری زندگی می‌گذرانند را با دقت به تماشا نشست‌. شهرک صنعتی کاوه به عنوان بزرگ‌ترین شهرک صنعتی کشور شاید اولین و مهم‌ترین شهرک صنعتی است که در چنین شرایطی نامش به ذهن می‌رسد‌. کمتر از ۱۰ کیلومتر با شهر ساوه فاصله دارد و کارگاه‌ها و کارخانه‌های کوچک و متوسط بسیاری را بین کاج‌های سر به فلک کشیده خود جای داده است.

اهمیت شهرک صنعتی کاوه در ردیف شهرک‌های صنعتی متعدد کشور به میزانی است که هنگام رصد کردن صنایع کوچک و متوسط بیشتر خودنمایی می‌کند‌. قدمت کارگاه‌های تولیدی و همچنین تنوع قابل توجه آنها منجر به آن شد که اولین ایستگاه برای مشاهده عینی شرایط صنعت این شهرک باشد‌. هر چند در اولین گام امکان بررسی و مشاهده کارگاه‌های متنوع فراهم نبود‌. چشم‌انداز بررسی صنایع کوچک و متوسط را اما به گونه‌ای تصویر کرده‌ایم که در گام‌های بعدی نه تنها کارگاه‌های دیگر اولین شهرک صنعتی کشور را مورد بررسی قرار دهیم بلکه تولید را نقطه به نقطه و شهر به شهر به تماشا بنشینیم و درددل صنعتگران را به شفاف‌ترین شکل ممکن منعکس کنیم.

حال باید دید کارگاه‌ها و کارخانه‌هایی که آوازه تولیداتشان چندی پیش نه تنها کشور، بلکه منطقه و گاه جهان را درنوردیده بود امروز چه حال و احوالی دارند‌. کارگران این کارخانه‌ها خانواده و زندگی روزمره‌شان را چگونه مدیریت می‌کنند و مدیران و سرمایه‌گذارانی که همه سرمایه خود را در مسیر تولید و کمک به توسعه صنعت هزینه کرده‌اند آیا حال و احوالشان خوش است یا مانند چرخ‌های کند صنعت کشور زنگ‌زده و آسیب‌دیده‌اند‌. حدفاصل میدان آزادی تهران تا شهر ساوه کم نیستند کارخانه‌ها و کارگاه‌هایی که فعالیت می‌کنند و گاهی سکوت تولید می‌کنند‌.

برخی سوله‌های خاک‌گرفته که مدت‌هاست حتی پیچی در جهت عقربه‌های ساعت خوابیده روی دیوار آن نچرخیده و هیچ کالای تولیدی به خط بسته‌بندی و ارسال نرسیده است‌. تعداد کثیری از این کارخانه‌ها با همه دشواری‌هایی که از سر گذرانده‌اند درباره مصائب‌شان دم نمی‌زنند و حتی با تزریق نقدینگی از دیگر محل‌های درآمد خود تلاش می‌کنند همچنان خود را صنعتگرانی زنده و ایستاده نشان دهند و از کارخانه‌ای که گویی نوباوه‌ای نیازمند حمایت است، محافظت کنند.

خط تولید سه نفره

پیش از آنکه کارخانه‌های بزرگ و کارگاه‌های تولیدی با قدمت توجه را جلب کنند، یک کارگاه نیمه‌کاره و تقریبا مخروبه و فروشگاه کوچک مجاور خودنمایی می‌کند؛ مجموعه‌ای که یک مرد تقریبا ۷۰ ساله به همراه دو خانم که نیروی کار این کارگاه و فروشگاه کوچک هستند و چرخ‌های کارگاه قدیمی‌شان را آن طور که در توانشان است می‌چرخانند‌. اینجا نوع خاصی از شلنگ صنعتی را تولید می‌کنند‌؛ شلنگی که به عنوان یکی از قطعه‌های میانی مورد استفاده قرار می‌گیرد‌. این شلنگ ساده اما تبدیل به تولیدی دشوار شده است‌.

صاحب این خط تولید سه نفره درباره شرایط فعلی فروشگاه و تولید ابراز نگرانی می‌کند و می‌گوید: موقعیت اقتصادی خوبی ندارم و در چنین شرایطی فقط تلاش می‌کنم کارگاه ادامه حیات دهد‌. نمی‌توانم دست از این تولید مختصر بردارم و اگر به کار ادامه ندهم به طور قطع توان ادامه زندگی را هم نخواهم داشت‌. اینجا تنها محل درآمد من است‌. در حال حاضر هم به همراه دختر و همسرم کار می‌کنیم‌. این در حالی است که پیش از این چند کارگر و فروشنده با ما همکاری می‌کردند‌. اما دیگر توان پرداخت هزینه‌ها و ادامه همکاری با آنها را نداشتم و همین موضوع باعث شد همکاری با آنها را متوقف کنم.

او در ادامه تاکید می‌کند که مواد اولیه برای قطعه تولیدی این کارگاه وجود دارد اما به دلیل قیمت بسیار بالا توان خرید و ادامه تولید بسیار کاهش پیدا کرده است، نوسان قیمت امکان برنامه‌ریزی را سلب کرده و به همین دلیل نمی‌توان قیمت ثابتی برای کالا تعیین کرد‌. این موضوع منجر به آن شده است که متقاضی بسیار کمتر از گذشته شود و در نتیجه درآمد کاهش پیدا کند‌. در چنین شرایطی انگیزه و امید به ادامه کار هر روز کمتر و کمرنگ‌تر می‌شود.

قطعی برق رمق تولید را گرفت

کاری برای ادامه وجود ندارد و این موضوع تولید‌کننده را هر روز بیش از گذشته نگران می‌کند‌. آغاز تحریم‌های آمریکا اما این نگرانی را بیشتر و بیشتر می‌کند‌. این کارگاه اگرچه می‌تواند سکوی کوچک‌ترین کارگاه تولیدی را به خود اختصاص دهد و همین موضوع شاید دلیلی بر افزایش مشکلات آن باشد اما کارگاه تولیدی دیگری که در چند قدمی این کارگاه چرخ‌هایش همچنان می‌چرخد در گروه کارگاه‌های تولیدی قرار دارد که نزدیک به ۴۰ نفر نیروی کار در آن مشغول کار هستند‌. این تعداد البته نیروی کار مستقیمی است که اگر روند کار کارگاه مکانیزه نبود بیش از این نیاز به نیروی انسانی بود‌.

حمید مطهری، نماینده کارفرما در یک کارگاه تولیدی پوشک و مواد سلولزی درباره شرایط روزمره تولید این کارگاه با تاکید بر اینکه درباره شرایط روزمره سیستم کارگاه اظهار نظر می‌کند به «جهان صنعت» می‌گوید: مجموعه‌ای از مشکلات در مسیر تولید وجود دارد که از آن جمله می‌توان به عنوان اولین و مشهودترین موضوع به نوسانات برق در سال‌جاری اشاره کرد‌. این موضوع در تابستان سال‌جاری منجر به از دست رفتن ۴۰ درصد از ظرفیت تولید این کارگاه شده است‌. نکته مهم این است که نوع تولید در این کارگاه به‌گونه‌ای است که قطع برق و توقف تولید منجر به ضرر و زیان و آسیب جدی به خط تولید می‌شود.

او همچنین در ادامه با اشاره به موضوع نوسانات ارزی و به دنبال آن کمیاب شدن برخی از انواع مواد اولیه افزود: پس از آسیب‌های گسترده‌ای که روند قطع برق بر سیستم تولید تحمیل کرد به طور جدی می‌توان آسیب‌های حاصل از نوسانات ارزی و دشواری تهیه مواد اولیه را مشاهده کرد‌. این موضوع امکان برنامه‌ریزی را از مدیران تولید سلب کرده و در ادامه نمی‌توان چشم‌انداز روشن و شفافی را برای تولید کارگاه تصویر کرد.

مطهری همچنین معتقد است نگرانی سوم و آسیب‌زننده دیگر تهیه مواد پتروشیمی داخلی است. مواد پتروشیمی‌ای که اتفاقا تولید داخل کشور است و هیچ وابستگی‌ای به ارز و واردات کالا ندارد، در تالار بورس با قیمت حدود چهار تا پنج هزار تومان عرضه می‌شد. همین مواد پتروشیمی اما به بهای بیش از ۱۸ هزار تومان در دسترس کارگاه تولیدی قرار می‌گیرد‌. بر همین اساس به واقع واسطه یا همان دلال بیشترین سود ممکن را از شرایط نابسامان به دست می‌آوردند‌. این اما در حالی است که معیشت کارگران همواره با بحران مواجه است‌. مدیر تولید این کارگاه معتقد است به دلیل افزایش تورم کارگران برای مدیریت معیشت روزمره خود با مشکل مواجه می‌شوند‌.

او با تاکید بر اینکه شرایط بسامان و قابل پیش‌بینی بر تولید حاکم نیست و در چنین موقعیتی امکان بررسی راندمان تولید وجود ندارد افزود: اگر شرایط عادی بر صنعت حاکم بود امکان بررسی راندمان تولید در راستای آسیب‌دیدگی سبد خانوار کارگران وجود داشت اما شرایط فعلی به‌گونه‌ای است که به واقع امکان بررسی این موضوع به شکل آماری و سیستماتیک میسر نیست‌. حال آنکه کارگران این کارگاه حقوق و مزایای خود را به شکل منظم دریافت می‌کنند و نمی‌توان این مجموعه را به عنوان نمونه آماری خوبی در نظر گرفت‌.

افزایش فروش نگران‌کننده

مدیر تولید این کارگاه اما درباره روند فروش می‌گوید: همواره حجم قابل توجهی از واردات وجود داشت که امکان خرید مستقیم را برای مصرف‌کننده فراهم می‌کرد، این نوع از واردات اما به شکل قابل توجهی محدود و متوقف شد‌. از دیگر سو مواد اولیه تولیدی وارداتی نیز نایاب و کمیاب شده است‌. در مقابل این موضوع اما مصرف‌کننده همچنان پابرجاست و تلاش برای تهیه کالای مورد نظر خود را ادامه می‌دهد‌. بر همین اساس فروش کالا افزایش قابل توجهی پیدا کرده است؛ افزایشی که اگرچه به ظاهر مثبت به نظر می‌رسد اما نکته مهم آن است که باید حجمی از مواد اولیه به منظور تولید وجود داشته باشد تا در نهایت امکان تامین نیاز بازار فراهم شود‌؛ موضوعی که این روزها برای اغلب تولید‌کنندگان تبدیل به چالشی جدی شده است.

مطهری همچنین درباره تامین مواد اولیه به منظور کنترل میزان تولید تاکید می‌کند: این کارگاه همواره تلاش خود را بر آن داشته که از مواد اولیه با کیفیت داخلی استفاده کند و با توجه به این موضوع سعی در حفظ کیفیت کالای تولیدی نهایی دارد‌. این موضوع در حالی است که برخی از مواد اولیه به هیچ عنوان در داخل کشور وجود ندارد و در صورت قطع واردات خط تولید به شکل کامل متوقف خواهد شد‌.

آخرین جمله فردی که همه تلاش خود را برای ادامه حیات صنعت می‌کند، دلواپسی و نگرانی را در ذهن و دل می‌کارد‌. تعطیلی تولید فقط به معنی تعطیل شدن یک کارگاه نیست‌. این تعطیلی یعنی ورود تعداد قابل توجهی از کارگران متخصص و افرادی که پیش از این در ردیف افراد مشغول به کار و توانمند قرار داشتند؛ افرادی که معیشت خانواده‌شان را تامین می‌کردند و اگر چراغ این کارگاه خاموش شود باید راهی تازه و مسیری سنگلاخ را برای دستیابی به امید دوباره طی کنند‌. خاموش شدن چراغ تولید گاهی چراغ خانه‌هایی را خاموش می‌کند که نان سفره‌شان به بهای چرخیدن چرخ‌های صنعت کشور مهیا می‌شد.

زنجیرهایی از جنس سکون

محمد رشیدیان، رییس هیات‌مدیره اولین کارگاه تولیدی زنجیر در شهرک صنعتی کاوه است‌؛ کارگاه تولیدی‌ای که پیش از این با ظرفیت ۱۰۰ درصد سه شیفت نیروی کار داشت و امروز تنها با کمتر از یک‌سوم ظرفیت به تولید ادامه می‌دهد‌. زنجیرهایی که به گفته رشیدیان رقیب امروزش تولیدات درجه چندم ساخت چین است‌. زنجیرهایی که نه به دلیل کیفیت بیشتر بلکه اتفاقا به دلیل کیفیت پایین‌تر و قیمت تمام‌شده کمتر بین مصرف‌کنندگان محبوبیت بیشتری دارند‌. محبوبیتی که در نهایت حاصل رانت و سود بیشتر و نه نگرانی نسبت به آینده تولیدات کشور است.

رشیدیان همچنین تاکید می‌کند: تولید بر مسیر و روال عادی حرکت نمی‌کند و بر همین اساس مشکلات حاصل از ارز و تهیه مواد اولیه مشکلات تولید را چند برابر کرده است‌. برای مثال دو ماه از درخواست ارز این کارگاه به منظور واردات مواد اولیه گذشته اما در نهایت با عبور از مسیر سنگلاخ کاغذبازی‌های طولانی تخصیص ارز به این واحد تولیدی انجام نشده و در همین راستا تهیه مواد اولیه از کشورهای مبدأ ناممکن شده است‌. مشکل اساسی اما این است که آلیاژ مصرفی به منظور تولید این قطعه در داخل کشور موجود نیست و هیچ راهی مگر واردات که در حال حاضر بسیار پیچیده و دشوار شده است وجود ندارد.

او در ادامه با ابراز نگرانی از واردات بی‌رویه زنجیرهای بی‌کیفیت توسط برخی بازرگانان و تولید‌کنندگان خودرو افزود: این رویه تولید را با مشکلات اساسی روبه‌رو می‌کند‌. نمی‌توان انتظار داشت باتوجه به همه شرایط نابسامان اقتصادی کماکان با ظرفیت گذشته تولید ادامه پیدا کند و در مقابل هیچ تقاضایی وجود ندارد‌. نگرانی این است که مسیر تقاضا از کالای باکیفیت به کالای سودده تغییر کرده است‌. حال با اولویت قرار گرفتن سود معادلات تجاری و اقتصادی تغییراتی اساسی می‌کنند و دیگر نمی‌توان انتظار داشت در مسیر توسعه و بهبود شرایط گام برداریم‌.

رییس هیات‌مدیره این کارگاه تولیدی نسبت به حمایت وزارت صمت ابراز ناامیدی می‌کند و معتقد است تا امروز هیچ حمایت یا حتی ارتباط هدفمند و سودآوری با تولید‌کنندگان نشده است‌. البته دخالت دولت‌ها در اقتصاد و صنعت به معنی سقوط و نابودی این دو عنصر مهم است‌. این درحالی است که در نگاه اول به نظر می‌رسد دولت دخالتی جدی در تولید و اقتصاد نمی‌کند اما تصمیماتی فارغ از مطالعه و ریشه دواندن رانت در بخش‌های میانی نگرانی را چند برابر کرده است‌.

رشیدیان اما در نهایت معتقد است شرایط دانش و اقتصاد کشور به گونه‌ای است که نمی‌توان در مسیر تولید گام برداشت و برنامه‌ریزی منطقی و سودآور آن است که الفبای تولید را به گونه‌ دیگری مطالعه و آغاز کنیم‌. بدیهی است زمانی که کارگر نگران تامین معاش خود است و کارفرما هر روز انگیزه‌های خود را به دلیل بحران‌های اقتصادی و سنگ‌اندازی‌های داخلی و خارجی از دست می‌دهد دیگر توان تولید وجود نخواهد داشت و نمی‌توان انتظار بهبود شرایط تولید و حرکت موزون چرخ‌های صنعت را داشت.

نفس صنعت به شماره افتاد

کارگاه‌های تولیدی اولین و بزرگ‌ترین شهرک صنعتی کشور حالشان خوش نیست و به دشواری ادامه حیات می‌دهند‌. حیات و تنفس در این شهرک بوی کهنه نگرانی می‌دهد اما مدیران کارگاه‌های تولیدی همه تلاش خود را می‌کنند تا امروز پرتوان‌تر و باانگیزه‌تر از روز قبل به کار خود ادامه دهند‌؛ تلاشی که گرچه مسوولان به تماشای آن نمی‌روند اما همین نفس‌های کوتاه و بریده است که تعداد قابل توجهی از جوانان را مشغول به کار کرده و سفره خانواده‌ها را همچنان باز نگه داشته است‌. نفس‌های صنعت و تولید به شماره افتاده است و این زنگ خطر جدی را مسوولان باید به گوش جان بشنوند‌.

اغلب کارشناسان اقتصادی بر این باورند که مهم‌ترین راه نجات اقتصاد کشور توسعه و بالندگی تولید است‌. در واقع به همان میزان که صنعت نوباوه کشور ریشه در تفکرات این سرزمین بدواند امکان دستیابی به منابع و امکانات توسعه اجتماعی و اقتصادی نیز افزایش می‌یابد‌. از همین رو مسوولان باید در مسیری گام بگذارند که رانت، محافظه‌کاری‌های شخصی و منفعت‌های جناحی در برابر انتفاع و سود ملی زانو بزنند و تولید ملی نه به عنوان یک شعار بلندپروازانه بلکه در مقام هدفی راستین مورد توجه و حمایت قرار گیرد‌.

دیدارها از شهرک‌های صنعتی ادامه دارد.

پیشنهاد ویژهصنعت و معدن
شناسه : 3512
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا