امیر واعظی‌آشتیانی*

منفعت تلاطم ارز در دستان دولت

جهان صنعت نیوز| نمی‌توان انتظار داشت جامعه در تلاطم و عدم ثبات مسیر خود را به سادگی طی کند و با هیچ مشکل اساسی مواجه نشود. سوال اما آن است که این نوسانات حاصل چیست؟ چرا ثبات در اقتصاد حاکم نمی‌شود و آیا بعد از این نرخ کاهشی ارز و به دنبال آن کالاهای وابسته همچنان ادامه خواهد داشت، یا روند فعلی نیز یک ماجرای خلق‌الساعه به مانند ماجراهای قبلی اقتصاد کشور است؟


برخی بر این باورند که اظهارات و تصمیات اخذ شده از سوی ترامپ تاثیر قابل توجهی بر اقتصاد کشور گذاشته است، در مقابل اما عده‌ای معتقدند که این موضوع منطقی نیست و اگر بنا بر تاثیر گذاری بود طی ۴۰ سال گذشته اقتصاد کشور به طور کامل فلج می‌شد. برخی نیز معتقدند که دولت نقش اساسی در نوسانات ارز داشته و از آنجایی که متفعت قابل توجهی را

به دلیل جابه‌جایی قیمت‌ها به دست آورده است، نمی‌توان نقش آن را منکر شد.
جمع‌بندی اظهار نظرهای مختلف و دیدگاه‌های گوناگون نسبت به آنچه مردم، دولت و اقتصاد کشور متوجه آن شد؛ انتفاع کامل دولت و ضرر و زیان انکار‌ناپذیر مردم است. نمی‌توان این موضوع را انکار کرد که در این چالش هر تفکر یا گروهی که مقصر باشد، نفع نهایی به دلیل تصویه حساب بدهی‌ها به دلیل جابجایی نرخ ارز متوجه دولت شد.

حال با فرض بر اینکه دولت بدهی‌های خود را تسویه کرده است دیگر نمی‌توان اظهارات آن رامبنی بر دشواری‌های مالی حاصل از این بدهی‌ها پذیرفت و بعد از این باید شاهد روند رو به رشد اشتغال، بهبود شرایط معیشتی و توسعه تولید کشور باشیم. هرچند دولت این موضوع را انکار کند اما در نهایت حکم عقل بر آن است که دولت از بار بدهی‌های خود فارغ شده و بعد از این باید شرایط اقتصادی کشور را به سمت توسعه و پیشرفت همه‌جانبه مدیریت کند.

نگرانی و دلوپسی مردم اما از این رو است که چرا دولت دو ماه شاهد نوسانات بود اما هیچ قدمی در راستای پایان تلاطم بازار ارز برنداشت و به مانند یک نظاره گر کاملا تهی از اطلاعات دانش آنچه بر اقتصاد و جامعه تحمیل شد را به تماشا نشست. به راستی چرا دولت سیاست‌هایی که امروز منجر به کاهش قیمت‌ها شد، مدت‌ها قبل اجرایی نکرد و ضعف معیشتی و آسیب‌های گوناگون در سطوح مختلف اقتصاد را حل و فصل نکرد؟ مهم‌تر از آن چرا مردم ایران به مانند مردم ترکیه قدم در مسیر کمک به دولت نگذاشته و در مسیر مخالف مسیرهای تعیین شده حرکت کردند؟

دلیل اساسی این موضوع عدم اعتماد‌سازی اقتصادی و ناتوانی در فرهنگ‌سازی به منظور ایجاد احساس تعلق خاطر به امنیت اقتصادی کشور بود. متاسفانه در طول شکل‌گیری مشکلات پیش آمده مردم همواره تصور می‌کردند اقتصاد کشور در حال سقوط است و گاه حتی شاهد آن بودیم که اقتصاد ایران با ونزوئلا مقایسه شد. هرچن ایران شرایطی کاملا متفاوت با این کشور دارد اما ضعف مدیریت و احساس نا امنی اقتصادی جامعه را دچار تشویش و نگرانی کرد.

امید است که سیر نزولی نرخ ارز کماکان ادامه داشته باشد و در همین مسیر دولت نیز با هدفمندی، درایت، مدیریت هوشمند و اعتماد‌سازی شرایط را بهبود بخشد. امروز اگر اعتماد عمومی نسبت به شرایط اقتصادی کشور ترمیم نشود و آسیب‌های اقتصاد حل نشوند بی‌شک با تجربه تلخ‌تری را شاهد خواهیم بود. به همین منظور انتظار می‌رود دولت مردان برنامه‌ریزی‌ها و آنچه به منظور بهبود شرایط به کار بسته‌اند به اطلاع جامعه برسانند، همچنین از قدم‌های اشتباه خود در گذشته نیز درس گرفته و مسیر مناسب‌تری را انتخاب کنند.

*کارشناس اقتصادی

یادداشت
شناسه : 2442
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا