چرا نباید فرصت مذاکره با ریاض را از دست داد

دکتر صلاح‌الدین هرسنی*در این ارتباط جدید‌ترین سیگنال‌ها از طرف فیصل بن فرحان وزیر خارجه عربستان سعودی ارسال شده است. فیصل بن فرحان وزیر خارجه عربستان در حاشیه نشست داووس گفت: «ما از مذاکره با ایران استقبال می‌کنیم، مشروط بر اینکه ایران اذعان کند که نمی‌تواند از طریق خشونت از عوامل منطقه‌ای خود حمایت کند. بنابراین این ایران است که باید گزینه مذاکره یا تداوم تنش را انتخاب کند.»


این اظهارات فیصل بن فرحان، واکنش مثبت تهران را در پی داشته است. در این باره محمود واعظی رییس دفتر ریاست‌جمهوری ایران در حاشیه جلسه هفتگی هیات دولت گفت ایران امیدوار است روابط با عربستان سعودی را بهبود بخشد.

در نگاه نخست این اعلام آمادگی را باید حاصل نقش‌های واسطه‌ای در کاهش تنش‌های دیپلماتیک دانست. قراین و شواهد نشان می‌دهند که ابتکارات دیپلماتیک اسلام‌آباد و مسقط در فراهم‌سازی این آمادگی و فضای معطوف به مصالحه نقش داشته‌اند.

در این باره عمران‌خان نخست‌وزیر پاکستان و یوسف بن علوی وزیر خارجه عمان با سفر‌هایی که به تهران و ریاض داشته اند، توانسته‌اند زمینه‌های ذهنی و ادراکی شرایط مذاکره را فراهم کنند. البته همه شرایط نیل به مذاکره را نمی‌توان به ابتکارات دیپلماتیک اسلام‌آباد و مسقط نسبت داد.

در این ارتباط تمایلات آشکار و پنهان مقامات ریاض و تهران نیز در بروز و حدوث شرایط مصالحه نقش داشته‌اند. به این ترتیب، به نظر می‌رسد ریاض و تهران تحت تاثیر ضرورت اجتناب از درگیری و همچنین ضرورت ثبات و مصالحه در منطقه به چنین درک مشترکی رسیده‌اند.

در واقع هم ریاض و هم تهران به این نتیجه رسیده‌اند که تداوم منازعه و تنش چیزی جز فرسایشی شدن تنش در روابط نخواهد بود، بنابراین تحت این شرایط تبعات و پیامد‌های تداوم بحران و تنش نه‌تنها معطوف به ریاض و تهران نخواهد بود بلکه همه کشور‌های منطقه از تداوم چنین وضعیتی ضرر و زیان خواهند کرد.

حال از آنجا که زمینه‌های ذهنی و ادراکی میل به مصالحه و درک مشترک از طرف ریاض و تهران فراهم شده است، ضرورت دارد که تهران بخواهد از فرصت به دست آمده معادلات منطقه را به نفع خود تغییر دهد. در واقع با توجه به شرایطی که در منطقه رقم خورده است، مصالحه با ریاض در شرایط حاضر مهم‌ترین نیاز راهبردی تهران محسوب می‌شود.

حال اگر تهران بتواند با ابتکارات دیپلماتیک به مهم‌ترین نیاز راهبردی حال حاضر خود پاسخ دهد، این وضعیت چند فایده راهبردی برای تهران خواهد داشت؛ اول آنکه با مصالحه تهران با ریاض، تیم بی ترامپ کوچک می‌شود و فقط به نتانیاهو و پمپئو محدود خواهد ماند. دوم آنکه مصالحه تهران با ریاض، دومینوی مصالحه سایر کشور‌های تحت ائتلاف ریاض را به همراه خواهد داشت. در این باره تردیدی نیست که یخ روابط ابوظبی و منامه با تهران نیز آب شود.

سوم آنکه با همگرایی تهران با ریاض و مجموعه‌های تحت ائتلاف آن، تهران می‌تواند خود را مستظهر به حمایت‌های راهبردی این محافل در مقابل راهبرد‌های ایذایی واشنگتن و اروپا و تل‌آویو ببیند. چهارم آنکه چنین مصالحه‌ای سبب خنثی‌سازی راهبرد‌‌های پاندولی و سینوسی عراق در قبال تهران خواهد شد. واقعیت آن است که عراق از فردای ترور سردار سلیمانی در همراهی با ایران رفتار پاندولی و سینوسی داشته و در میان انتخاب‌های راهبردی، بیشتر در زمین آمریکا بازی کرده است.

تردید‌ها بابت قبول و پذیرش اخراج آمریکا از عراق، اعلام ضمنی اعتراض به حمله موشکی ایران به پایگاه عین‌الاسد به بهانه تعرض به تمامیت ارضی عراق و همچنین تمایل معنادار مقامات عراق به حضور آمریکا در کشورشان، از نشانگان بارز این رفتار‌های سینوسی است.

ضمن آنکه اخیرا هم برهم صالح رییس‌جمهور عراق در دیدار با ترامپ در حاشیه نشست داووس، بابت استقرار پدافند موشکی پاتریوت آمریکا در خاک عراق موافقت کرده است. این وضعیت نشان می‌دهد که به همراهی‌های عراق در رقم زدن مناسبات آینده منطقه اعتمادی نیست. این وضعیت به مفهوم آن است که با فرار تدریجی عراق از محاسبات راهبردی ایران، ریاض را نباید از دست داد و چه‌بسا با همگرایی و مصالحه با ریاض، برخی از عواقب و تبعات راهبردهای پاندولی و سینوسی عراق در قبال ایران کاهش یابد.

* کارشناس مسائل بین‌الملل

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 85031
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا