افشار سلیمانی*

ماهیت سرنوشت جنبش جلیقه‌زردها

جهان صنعت نیوز| گرچه دولت فرانسه دربرابر مردم معترض از افزایش قیمت سوخت و انرژی بمدت شش ماه عقب نشینی کرد اما با پیروزی بدست آمده برای معترضین نمیتوان اطمینان داشت که مطالبات دیگری ازدولت را مطرح کنند و ازسوی دیگر نمیتوان گفت که پس از شش ماه دولت خواهد توانست قیمت بنزین و برق را افزایش دهد؟

براساس گزارشهای رسانه های فرانسوی یکی از نظرسنجی‌های اخیر نشان میدهد که از هر ده فرانسوی، هشت نفر باور دارند که مسئولان سیاسی هیچ اهمیتی برای آنان قائل نیستند. بی‌اعتقادی به امر سیاسی و به حکومت به جایی رسیده است که مردم فقط و فقط به خود و به صدای خود باور دارند. آنان دیگر حتی خواستار واسطگی سندیکاها یا احزاب سیاسی هم نیستند.

از منظری دیگر میتوان اتفاقات اخیر بوقوع پیوسته در فرانسه را نوعی بحران در دموکراسی غربی تلقی کرد .چرا که رییس جمهوری که براساس نظام انتخاباتی برگرفته از دموکراسی درفرانسه بوقوع به قدرت رسیده مورد اعتراض گسترده مردم از طبقات مختلف قرارمیگیرد و حتی کار بجایی میرسد که علاوه بر ایستادگی مردم دربرابر تصمیماتش ،از وی درخواست میشود از سمت خود استعفا دهد و باین ترتیب مردم به انتظار جایگزین کردن فرد دیگری ازطریق انتخابات در موعد مقرر نمی نشینند.

جنبش جلیقه زردها که رهبری مشخصی هم ندارد وحتی دولت نمی داند با چه کسامی باید مذاکره کند این حرکت که ازطریق شبکه های اجتماعی استارت خورده و به اوج رسیده سوالات زیادی پیرامون ماهیت خود در اذهان تحلیلگران ایجاد نموده است ازجمله اینکه:

آیا مردمی که به پاخاسته اند گروهی از نخبگان‌اند که مملکت را اداره می‌کنند یا فقط آدم‌های زرنگی که از زندگی واقعی مردم هیچ نمی‌فهمند؟ آیا جامعۀ فرانسوی در حال حرکتی سیاسی است یا فقط به نا ا میدی رسیده است ؟آیا این تهدیدها از لایه‌های رادیکال و آنارشیست ( نیهلیستها یا هیچگرایان )درون جنبش برمی‌خیزد؟

بنظر میرسد اگرچه این جنبش جلیقه با اعتراض به افزایش بهای سوخت شروع شد اما ریشه در خشمی عمیق‌تر که در دل جامعه نهفته که طی سه دهۀ گذشته انباشته شده است، دارد.مردم احساس می‌کنند که قدرتمندان حرف آنها را نمی‌فهمند و آنان را تحقیر می‌کنند.

از طرف دیگر شیوۀ حکومت کردن امانوئل ماکرون و رفتار مغرورانه‌اش هم در آغاز جنبش بی‌تأثیر نبوده است. گرچه در سال‌های اخیر نمونه‌هایی از جنبش‌های اعتراضی در برخی کشورهای اروپایی و حتی آمریکا دیده شده است، اما خصوصیت جنبش جلیقه زردها در سراسری بودن آن است: آنها یک محل، یک خیابان یا حتی یک شهر را به عنوان محل تظاهرات انتخاب نکردند بلکه از همان آغاز گفتند که باید در سراسر کشور، حتی در جاده‌ها و بزرگ‌راه‌ها حضور یافت و رفت و آمد را مختل کرد.

آنچه که اکنون مهمتر است، وجود احتمال خطر بهره‌برداری نیروهای راست افراطی از این جنبش وحتی سرایت آن به دیگر کشورهای اروپایی است ،البته این احتمال نیز دور از ذهن نیست که گروه‌های رادیکال چپ که اندیشه های پوپولیستی نیز دارند تلاش نمایند در راستای اهداف خود از این جنبش بهره برداری کنند .

اما آنچه بیشتر نمود عینی دارد این است که بنظر میرسد سیاست‌های نئولیبرال در سه دهه اخیر موجب انفجار نابرابری‌های اقتصادی در فرانسه گردیده و شرایط را به یک جنبش مردمی علیه سیاستهای نئو لیبرالها کشانده است که نسبت به هر نوع ساختار یا ساز و کار سیاسی بدبین‌اند و حتی حاضر نیستند با مسئولان سیاسی گفتگو کنند.

فلذا سؤال اینجاست که جنبشی چنین کور و بی‌هدف چگونه خواهد توانست خواسته‌های خود را به زبان سیاسی بیان کند؟ و اصلاً این خواسته‌ها دقیقاً چه هستند؟ هرچند این احتمال نیز وجود دارد این جنبش فراگیر در آینده نزدیک دارای رهبر یا رهبرانی شود و باسازملندهی لازم به بینایی بیشتری رسیده و اهداف مشخصی را نیز مدنظر قرار دهد.

*کارشناس سیاسی

یادداشت
شناسه : 4853
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا