فروپاشی اکولوژیکی؛

مرگ تالاب ها در ایران نزدیک است

چند سالی است که از هر طرف صدای ناخوش تالاب‌ها در نقاط مختلف ایران به گوش می‌رسد. برخی از این تالاب‌ها به طورکلی خشک شده‌اند. برخی دیگر در حال کشیدن نفس‌های آخر خود هستند.

به گزارش جهان صنعت نیوز، امسال هم مانند سال‌های گذشته صدای محیط‌زیست به گوش دولتمردان نرسید و بودجه آن بیش از همیشه آب رفته است. این در حالی است که این سازمان همیشه علت به تعویق افتادن بسیاری از برنامه‌های خود را کمبود بودجه می‌داند. گستردگی ماموریت‌های سازمان حفاظت محیط‌زیست از حراست ۱۹ میلیون عرصه حفاظت‌شده تحت‌نظر این سازمان گرفته تا مقابله با آلودگی‌های هوا، آب و خاک در سراسر ایران، برنامه‌ریزی برای آماده‌سازی دستگاه‌های اجرایی در جهت مواجهه با مخاطرات محیط‌زیستی گوناگون، مدیریت برنامه‌های کشور برای مبارزه با گرد‌و‌غبار و مدیریت پسماندها، انجام فرهنگ‌سازی محیط‌زیستی در سطح جامعه، ارائه آموزش‌های زیست‌محیطی به عموم مردم و سایر نقش‌هایی که این سازمان باید برای حفظ محیط‌زیست کشور باشد، اما واقعیت نشان می‌دهد که این سازمان بودجه مناسب، از جمله مهم‌ترین نیازهای این سازمان برای عمل به وظایف قانونی و نظارت بر جلوگیری از تخریب محیط‌زیست و تخلفات زیست‌محیطی برخوردار است.


موضوع کمبود بودجه نه‌تنها به کمبود نیروی انسانی و امکانات حفاظتی سازمان محیط‌زیست دامن زده، بلکه باعث شده است بسیاری از طرح‌های پژوهشی و آموزشی و همچنین دست این سازمان برای مبارزه با تخلفات زیست‌محیطی و حفظ تنوع‌زیستی بسته بماند.

در بسیاری از موارد نیز سهم صندوق ملی محیط‌زیست از درآمدهای عمومی کشور از جمله در اجرای قانون هوای پاک، مقابله با گرد‌و‌غبار و خسارت‌های محیط‌زیستی صنایع به اندازه کافی پرداخت نشده است. این مساله باعث محدود شدن توان سازمان محیط‌زیست برای مقابله با آلودگی‌ها و معضلات زیست‌محیطی شده است.

سهم ناچیز سازمان محیط زیست از بودجه کشور

 بودجه ۱۴۰۱ سازمان محیط‌زیست معادل ۲ هزار و ۱۵۷ میلیارد تومان بود. به عقیده کارشناسان، این مقدار برابر با سهم کمتر از ۲ درصدی این سازمان از بودجه کل کشور بود.

امسال هم شرایط بودجه برای سازمان محیط‌زیست بهتر نشد که هیچ نسبت به تورم و شرایط اقتصادی بدتر هم شد. سهم محیط‌زیست از کل لایحه بودجه ۱۴۰۲ تنها دو دهم درصد، معادل ۶۸۰ میلیاردتومان ارتقا یافت. اما به عقیده این سازمان، بودجه محیط‌زیست برای اینکه بتوان برنامه‌ها را عملی کرد باید حداقل ۵ برابر بیشتر شود.

به همین دلیل بسیاری از کارشناسان بر این عقیده‌اند که سازمان محیط‌زیست در تمامی دولت‌ها در اولویت نبوده و نیست.

صدای ناخوش تالاب‌ها

تمام این‌ها در حالی است که به نظر می‌رسد از داشته‌ها و منابع آبی موجود افسارگسیخته استفاده‌شده که نتیجه آن وارد شدن به شرایط تنش آبی و قرار گرفتن در یک قدمی بحران آبی در کشور است.

از قضا چند سالی است که از هر طرف صدای ناخوش تالاب‌ها در نقاط مختلف ایران به گوش می‌رسد. برخی از این تالاب‌ها به طورکلی خشک شده‌اند. برخی دیگر در حال کشیدن نفس‌های آخر خود هستند. در حالی که عمر بیشتر تالاب‌های ایران به چندین هزار سال می‌رسد.

این در حالی است که معضلات آبی در کشور تاثیرات مخربی در نابودی تالاب‌ها و آسیب‌های جبران‌ناپذیری در زندگی انسان‌ها وارد می‌کند. از جمله افزایش مهاجرت ساکنان به مناطق برخوردار کشور و نابودی چرخه طبیعت است که با خود بیماری‌ها و مشکلات بزرگ و کوچکی به همراه می‌آورد. 

از طرفی برخی کارشناسان مشکلات آبی کشور به خصوص خشک شدن تالاب‌های حیاتی را ضعف در مدیریت سازمان محیط‌زیست می‌دانند. چرا که به باور آنها عزم و اراده جدی در این سازمان برای مقابله با وزارت نیرو و جهادکشاورزی وجود ندارد. زیرا نباید حق‌آبه تالاب‌ها نسبت به بخش صنعت و کشاورزی تقدم داشته باشد.

این در حالی است که درون تالاب‌ها حیات و زندگی دیده می‌شود که باید برای تداوم حیات بشر و زیست خیل عظیمی از پرندگان، پستانداران، خزندگان، دوزیستان، ماهیان و بی‌مهرگان از این زیستگاه منحصربه‌فرد حفاظت شود.

تالاب‌ها محل اتصال خشکی و آب هستند و قدمت آنها نزدیک به قدمت کره زمین است و ماوای بخشی از غنی‌ترین تنوع‌زیستی روی زمین هستند. هرساله ۵ میلیون پرنده به تالاب‌ها می‌آیند و با خود خواص بسیاری می‌آورند که در نبود تالاب‌ها دیگر شاهد حضور آنها نخواهیم بود. وقتی پرندگان مهاجر وارد تالاب‌ها نشوند یا تالاب‌ها خصوصیات مهاجرپذیری خود را از دست بدهند شاهد آن خواهیم بود که جمعیت موش‌، مار و حشرات زیاد خواهد شد.

در واقع باید گفت حضور این پرندگان جدا از زیبایی به نوعی تعادل اکولوژیک ایجاد می‌کند. چرخه‌های هزارتوی طبیعت که اگر پیچی کوچک از آن برداشته شود نظم‌ آن به‌هم خواهد خورد. با اینکه کمبود بارش‌ها یکی از پارامترهای اثرگذار بر خشکی رودخانه‌ها و تالاب‌هاست اما بررسی‌ها نشان می‌دهد در دهه‌های اخیر مدیریت منابع آب نیز جامع و به هم پیوسته نبوده است. احیای تالاب‌ها نیازمند مطالبه و مشارکت تمام ذی‌نفعان و همکاری سازمان حفاظت محیط‌زیست و دستگاه‌های مربوطه است.

ناکارآمدی سازمان محیط‌زیست

در همین رابطه محمد درویش، فعال و کارشناس محیط‌زیست در واکنش به خشک شدن ۷۰ درصدی تالاب‌های کشور به «جهان‌صنعت» می‌گوید: در حال حاضر نه‌تنها تالاب‌های ‌هامون، جازموریان و گاوخونی خشک شده‌اند بلکه تالاب‌های بین‌المللی مانند آلاگل، آلماگل، آجی‌گل و به‌طور کلی بیش از ۷۰ درصد تالاب‌های ایران نیز  کاملا خشک شده‌ا‌ند. البته مابقی هم در شرف خشک شدن کامل هستند. 

بنابراین حال بسیاری از تالاب‌ها که یکی از منابع طبیعی و سرمایه‌های محیط‌زیستی ایران هستند، خوب نیست. مردمی که در اطراف تالاب‌ها زندگی می‌کنند و کشاورزی یا دامداری دارند‌، تحت تاثیر این خشک شدن روزگاری سخت را تجربه می‌کنند.

حق آبه ای که افغنستان نمی دهد

این در حالی است که با تامین حق‌‌آبه‌های برخی تالاب‌ها می‌توان آنها را در کوتاه‌مدت احیا کرد. به‌طور مثال حق‌آبه تالاب‌ هامون باید از افغانستان تامین شود اما در این مورد هنوز اقدام موثری نشده است.

وی افزود: طبق توافقنامه‌ای که در زمان حکومت پهلوی دوم با افغانستان انجام شده است، باید سالانه ۸۰۰ میلیون مترمکعب حق‌آبه از هیرمند در اختیار ایران قرار بگیرد. اگر این میزان واقعا تحقق می‌یافت، شاهد بحرانی که امروز در شرق کشور با آن دست به گریبان هستیم، ‌نبودیم.

زمانی که افغانستان هنوز سد کجکی و بند کمال‌خان را نساخته و مسیر رود هیرمند را به‌سمت گودزره تغییر نداده بود، معمولا و به‌ویژه در سال‌های پرآبی تا دو برابر این رقم نیز آب وارد ایران می‌شد. زیرا افغانستان ابزاری برای کنترل سیلاب‌ها نداشت و ارتفاع برف در سرچشمه‌های هیرمند واقع در هندوکش خوب بود و آب فراوانی به‌سمت تالاب ‌هامون سرازیر می‌شد.

این در حالی است که افغانستان با ساخت سد کجکی و بعد از آن ساخت بند کمال‌خان توسط دولت قبلی این کشور به‌نحوی مسیر این رودخانه را تغییر داد که در صورت بروز سیلاب نیز آب به‌جای ایران وارد گودزره شود. این عملکرد تخلفی بزرگ از سوی این کشور است و اگر افغانستان شرایط مناسبی داشت و طالبان از قوانین تبعیت می‌کرد، ‌سازمان ملل می‌توانست علیه این کشور اعلام جرم کند. زیرا این کشور حق ندارد مسیر آب یک رودخانه بین‌المللی را تغییر دهد.

البته دولتمردان ایران نیز عزم و اراده جدی برای بازپس‌گیری این حق‌آبه را ندارند. این در حالی است که با توجه به ضعف اقتصادی دولت افغانستان و نیاز این کشور به برق، انرژی و سوخت، می‌توانستیم در یک توافقنامه با این کشور به‌ازای برق از آنها آب و نیز تضمین‌های حقوقی لازم را بگیریم،. چرا که مدیریتی که در وزارت نیروی ایران حاکم است در افغانستان حاکم نیست.

بنابراین هنوز می‌توانیم در این خصوص با دولت افغانستان توافق کنیم تا بلایی که سر بختگان، گاوخونی، ارژن و دریاچه ارومیه آمده، سر‌ هامون نیاید.

نمی‌توان آینده روشنی را برای شرایط اقلیمی ایران متصور بود

این کارشناس محیط‌زیست با اشاره به اینکه در آینده نه‌چندان دور برخی استان‌ها در معرض تنش‌های آبی شدید قرار می‌گیرند، گفت: با توجه به این که بسیاری از شهرها در استان‌هایی نظیر زنجان، کردستان، همدان، خوزستان، آذربایجان‌غربی، آذربایجان شرقی و چهارمحال‌و‌بختیاری صرفا به یک منبع آبی وابسته هستند و راهکاری مناسب برای مدیریت منابع آبی این شهرها در شرایط بحرانی پیش‌بینی نشده است، احتمال دارد بعضی شهرهای این استان‌ها در آینده نزدیک با تنش آبی مواجه شوند. البته هنوز نشانه‌ای در کشور مبنی بر این که ایران به سمت تغییر چیدمان توسعه برای سازگاری با تبعات تغییر اقلیم حرکت می‌کند، دیده نمی‌شود.

در چنین شرایطی نیز نمی‌توان آینده روشنی را برای شرایط اقلیمی ایران متصور بود و به نظر می‌رسد ایران در حال حرکت به سمت فروپاشی اکولوژیکی است و اگر روند موجود تغییر نکند، قطعا کار برای دولت‌های بعدی سخت‌تر می‌شود.

تخلف دولت ها در حق آبه تالاب ها

رییس کمیته محیط‌زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو اظهار کرد: اینکه دولت حق‌آبه کشاورزی و صنعت را نسبت به حق‌آبه تالاب‌ها مقدم می‌داند، یک تخلف است.

بروز چنین تخلفی هم به خاطر ضعف سازمان حفاظت از محیط‌زیست است که از ابزارهای قانونی‌اش برای مقابله با خاطیان استفاده نمی‌کند. چرا که سازمان محیط‌زیست باید اعلام کند تا زمانی که حق‌آبه تالاب‌ها پرداخت نشود هیچ مجوز محیط‌زیستی به هیچ‌کدام از سازه‌های وزارت نیرو نمی‌دهد، آنها حساب کار دست‌شان می‌آید.

این در حالی است که به نظرم حفظ میز و صندلی برای برخی مدیران سازمان محیط‌زیست مهم‌تر از حفظ مایملک محیط‌زیستی باشد. اگر مدیران این سازمان قانونمندانه و شجاعانه از حقانیت اصل ۵ قانون اساسی دفاع کنند و اجازه ندهند چنین تخلفاتی رخ دهد، نظاره‌گر مرگ تالاب‌های کشور نخواهیم بود.

درباره موضوعات محیط‌زیستی کمبود قانون نداریم

این کارشناس محیط‌زیست با اشاره به اینکه درباره موضوعات محیط‌زیستی کمبود قانون نداریم، اظهار کرد: به نظرم برخلاف تصور، اراده اجرای قانون وجود ندارد و قانون وقتی اجرا می‌شود که مطالبه‌گری وجود داشته باشد.

 برای مثال چند هفته پیش سازمان محیط‌زیست با استفاده از قانون مجوز پتروشیمی میانکاله را باطل کرد. البته این روز‌ها ۱۵ هزار هکتار از عرصه‌های آبی تالاب میانکاله خشک شده است، زیرا در بالادست بسیاری از پنبه‌کاری‌ها را به شالیکاری تبدیل کرده‌ایم.

همچنین سدسازی شده است. تمام این موارد هم زیر نظر وزارت نیرو و وزارت جهادکشاورزی بوده که سازمان محیط‌زیست در برابر آنها کوتاهی کرده است. البته معمولا سازمان محیط‌زیست از این قدرت استفاده نمی‌کند.

 وقتی معصومه ابتکار در برابر طرح انتقال آب از خزر تا سمنان مقاومت نشان داد، توسط روحانی رییس‌جمهور وقت از ریاست این مسوولیت کنار گذاشته شد. این در حالی است که ما از آقای سلاجقه انتظار برخورد قدرتمندانه‌تری داشتیم، اما این روزها ایشان بسیار منفعلانه در موضوعاتی مانند سد چم‌شیر برخورد کردند.

درویش ادامه داد: طبق گزارش‌های رسمی ۱۵ تا ۲۰ درصد خشک شدن تالاب‌ها از جمله تالاب گاوخونی، دریاچه ارومیه و بختگان به خاطر تغییرات اقلیمی است، اما وقتی خودشان از خشک شدن صد‌درصدی تالاب‌هایی مانند گاوخونی، تالاب پریشان، دریاچه ارومیه و تالاب هورالعظیم سخن می‌گویند، مشخص است نابودی این تالاب‌ها به دلیل حفر چاه و سدسازی‌ها رخ می‌دهد. البته ضعف مدیریتی هم در این امر نقش بسزایی دارد.

وی در آخر بیان کرد: برخلاف برخی عقیده‌ها هنوز به احیای تالاب‌ها امید است. اگر درایت و عزمی برای احیای تالاب‌ها وجود داشته باشد با استفاده از حق‌آبه‌ها در کمترین زمان ممکن می‌توان تالاب‌های مورد نظر را زنده کرد. بنابراین هر وقت حق‌آبه تالاب‌ها را نسبت به بخش صنعت و کشاورزی مقدم بشماریم، قطعا از مرگ زودرس تالاب‌ها جلوگیری می‌شود.

اخبار برگزیدهمحیط زیست
شناسه : 343669
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا