فرزندکشی سریالی

مهدیه بهارمست * کمتر از یک ماه از خبر کشتن رومینا به دست پدرش نمی‌گذرد که خبر کشتن دو دختر ۶ و ۱۱ ساله در کرمان نقل خبرگزاری‌ها شده است.  به گفته سرهنگ کوروش احمدیوسفی، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان کرمان همسر این زن سال‌ها به موادمخدر اعتیاد داشته و همین موضوع باعث شده از حدود شش ماه پیش تصمیم به طلاق بگیرد و به اتفاق دو دخترش به خانه پدری نقل مکان کند. ظاهرا این مادر برای اینکه بچه‌ها طعم قرص‌ها را متوجه نشوند آن را داخل شربت نعناع ریخته و ساعت ۱۱ شب به هر دو دخترش خورانده و شب تا صبح نیز کنار آنها نشسته بود. حتی قصد داشته پس از اینکه آنها فوت می‌کنند خودش را هم بکشد که خونریزی از دهان بچه‌ها باعث شده او در یک لحظه از ترس شروع به فریاد زدن کند و خانواده‌اش را در جریان قرار دهد که پس از آن ماموران اورژانس به محل می‌آیند و اعلام می‌کنند که هر دو کودک فوت کرده‌اند و متهم دستگیر می‌شود.

تحقیقات اولیه پلیس نشان می‌دهد که او به خاطر اعتیاد همسرش و رفتارهای بیمارگونه وی سال‌ها با اضطراب و نگرانی و ترس از سوءقصد همسر معتادش به خود و فرزندانش زندگی می‌کرده و همچنین به خاطر ادامه زندگی با این مرد مدام از سوی خانواده و فامیل مورد سرزنش و طعنه قرار داشته و در رنج به سر می‌برده و همین مساله باعث شده او سرانجام دست به چنین جنایتی بزند و تصمیم بگیرد خود و فرزندانش را قربانی کند.

هر چند این زن خودش مدعی است بیماری روانی دارد اما وضع ظاهری این مادر نشان نمی‌دهد که او مشکل روانی داشته باشد اما تا تکمیل تحقیقات پلیس و نظریه کارشناسی پزشکی‌قانونی باید منتظر بمانیم اما در حال حاضر ماموران در خصوص ابعاد پیدا و پنهان این ماجرا و بررسی روانشناختی تحقیق می‌کنند. موضوعی که بسیار قابل توجه است، نداشتن صلاحیت والدین در فرزندآوری و فرزندپروری است.

زمانی که زن و شوهری بخواهند فرزندی را از بهزیستی به فرزندخواندگی قبول کنند، بهزیستی چنان شرایط سخت و دشواری را در پیش‌ رویشان قرار می‌دهد که افراد منصرف یا متوسل به راهکارهای غیرقانونی می‌شوند. اما وقتی والدین به وضوح صلاحیت فرزند خود را ندارند، بهزیستی سکوت می‌کند، زیرا به عقیده بهزیستی خانه و آغوش خانواده بهتر از مراکز و خانه‌های امن بهزیستی است!

از طرفی قوانین ما در این خصوص سکوت معناداری کرده است. به طریقی که اگر پدری به هر دلیلی فرزند خود را بکشد قصاص نمی‌شود زیرا حکم ولایت مطلق دارد و در مقابل مادر هم به خود اجازه می‌دهد هر رفتاری که می‌خواهد با فرزند خود انجام دهد زیرا او بچه را به وجود آورده پس حقش است! چنین قوانین سستی و عدم تصویب لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان دست به دست هم دادند تا هر روز در روز روشن شاهد از دست رفتن کودکانمان به دست شخص شخیص خود خانواده‌ها باشیم.

آن‌گونه که آمارهای رسمی و گزارش‌های رسانه‌ای نشان می‌دهند، گرچه درشت‌خویی و خشونت‌های خانوادگی در ایران به شکل سنتی فراوان است، اما نسبت بسیار بالایی از قتل‌های خانوادگی در سال‌های اخیر به فرزندکشی مرتبط می‌شود. عمق تراژدی و پیچیدگی مساله بسیار گسترده است. علل و عوامل تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، عقیدتی و روانشناختی گوناگونی در پُشت این سنت غمناک نهفته است. خشک‌اندیشی و تعصبات به اصطلاح غیرتی و ناموسی، ترحم‌های هیستریک والدین، ناخواستگی در فرزندآوری، ناپختگی و عدم بلوغ عاطفی و اخلاقی والدین جوان، انتقام‌جویی متقابل والدین و بدرفتاری‌های عاطفی و رفتاری از جمله عوامل اصلی فرزندکشی به‌شمار می‌روند.

ارکان اساسی فرزندکشی

در همین رابطه  اصغر کیهان‌نیا، روانشناس و استاد دانشگاه درباره فرزندکشی‌های سریالی در جامعه امروزه به «جهان‌صنعت» گفت: اصولا زمانی که شهرنشینان از فقر مالی به سمت حاشیه‌نشینی می‌روند و در پی آن فضای مجازی تنها رسانه پررنگ یک جامعه می‌شود. تجمیع تمام این عناصر به مرور زمان عوامل ناخوشایندی را در پی خواهد داشت که جامعه را دچار التهاب می‌کند. رکن اول یکی از این موارد ناخوشایندی، فقر فرهنگی است. وقتی فقر فرهنگی در جامعه‌ای رخنه کند در امتداد آن بی‌اخلاقی‌های نظیر دزدی، دروغ، جرم و جنایت، رواج پیدا می‌کند. در نهایت فساد اخلاقی منجر به سقوط اخلاقی می‌شود که یکی از عوامل تعیین‌کننده فرزندکشی است.

کیهان نیا افزود: رکن دوم، دیگر عامل مهم در ایجاد والدین پرخاشگر فقر مالی است. مسلما هر والدینی بی‌چون و چرا فرزندان خود را دوست دارند. ولی وقتی فقر از در وارد می‌شود، احساس، مهر و محبت به فرزند از در دیگر خارج می‌شود. بنابراین فرزندفروشی یکی از پیامدهای فقر مالی و مشکلات معیشتی است که از ناچاری رخ می‌دهد.

این روانشناس با تاکید بر رکن سوم و حساسیت این موضوع گفت: متاسفانه عدم آگاهی و آموزش کافی و لازم در جامعه ما نقش بسزایی را ایفا می‌کند. همچنین هیچ‌یک از افراد جامعه توان کسب اطلاعات شناختی و جامعی را ندارند و به شدت کمبود نظام سلامت که مرهمی برای افراد آسیب دیده یا آسیب شناسی آنان و حتی می‌تواند بحران‌ها را کنترل کند به چشم می‌آید. بنابراین وقتی بحران طلاق در یک خانواده‌ای به وجود می‌آید یا یکی از اعضای خانواده محتاج یا معتاد می‌شود در مقابل خانواده دچار تشنج مستمر است و در امتداد آن خانواده تصور می‌کند هیچ پشت و پناهی ندارد تا راهنما و مشورت کند، پس تصمیم بر فروش یا کشتن فرزند خود می‌گیرد تا وی را از سر راه خود بردارد.  بر همین اساس بهزیستی و مسوولان باید اطلاع‌رسانی کنند که اگر خانواده‌ای در چنین شرایط بحرانی قرار گرفت با شماره ۱۲۳ تماس و رایگان مشورت بگیرد. متاسفانه هنوز این شماره در عموم عامه مردم جا نیفتاده و کمتر کسی به آن مراجعه می‌کند. بهتر است رسانه ملی پا در میان بگذارد و برنامه‌های آموزشی برای خانواده‌های درگیر آسیب‌های اجتماعی تولید کند. بسیاری از مردمی که در مناطق محروم زندگی می‌کنند هیچ اطلاعی از شماره‌های بهزیستی ندارند. اعتیاد و طلاق آسیب‌هایی است که پایه‌های خانواده را ویران می‌کند و در نهایت خود فرد به تنهایی تصمیم می‌گیرد که اصولا این تصمیمات منطقی نیست و منجر به فاجعه‌ای دیگر در درون خانواده می‌شود.

وی درباره رکن چهارم گفت: سست بودن قوانین و عدم اجرای دقیق و موشکافانه‌ای قانون در جامعه، رکن چهارم در برگرفتن عمق این فاجعه است. زمانی که مادر یا پدری می‌داند اگر فرزند خود را بکشد، قصاص نمی‌شود و می‌تواند از چنگال قانون رهایی پیدا کند متاسفانه وی به راحتی چنین جنایت هولناکی را انجام می‌دهد. بنابراین وقتی قانون عامل بازدارنده نیست، هرج و مرج بی‌قانونی در جامعه حاکم می‌شود. هر فردی به خودش اجازه می‌دهد که خلاف قانون یا اخلاق عمل کند.

پیامد‌های منفی در جامعه

کیهان نیا درباره پیامدهای این عوامل در طولانی‌مدت گفت: ادامه داشتن این موارد در طولانی‌مدت در جامعه حساسیت‌های بسیاری را در پی خواهد داشت. ازجمله رواج افسارگسیختگی، بی‌بندباری، سرخوردگی جوانان و رجوع به اعتیاد برای فرار از مشکلات، در ادامه فرد احساس قربانی شدن و نداشتن حامی در بین خانواده و دوستان می‌کند به طوری که تمام خشم نیاز و خشم‌های خود را درونش می‌ریزد و همانند یک فنر خم شده در بدن وی برجای می‌ماند  و به محض کوچکترین‌ تلنگری تمام خشمش را بیرون می‌ریزد. همچنین در این چند ماهه اخیر شاهد بیرون‌ریزی‌های مردم به خاطر مشکلات اقتصادی به دلیل بحران کرونا بوده‌ایم. بهتر است دولت با همکاری بهزیستی و رسانه ملی به تمام عموم جامعه آگاهی ببخشند تا شاهد چنین اتفاقات ناگواری نباشیم.

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 113299
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا