فاطمه هاشمی: صاحب منصبان ارشد کشور باید خودشان را برای هر اتفاقی آماده کنند

جهان صنعت نیوز| علی فراهانی: نام ‌فاطمه هاشمی‌ رفسنجانی‌ نیاز به معرفی چند کلمه‎ای معمول مصاحبه‌ها ندارد؛ برای گفت‌وگو با این چهره شناخته‌شده هم باید حافظه خوبی درباره تاریخ انقلاب اسلامی به خصوص تحولات چند سال اخیر ایران داشته باشید و هم باید آمار و ارقام اقدامات انجام شده در دولت سازندگی را بدانید. دختر هاشمی بعد از یک سال و نیم از درگذشت «آیت‌الله» همچنان با بغض و همراه با اشک درباره پدرش حرف می‎زند. گلایه‎های زیادی هم از نامهربانان دارد، اما ترجیح می‎دهد کمتر درباره آنها صحبت کند.


در ادامه اهم سخنان دختر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را می‌خوانید:

*چند هفته پیش برادرم(مهدی) را دیدم؛ تاکنون سه سال از حکم حبسش گذشته و هفت سال دیگر باقی مانده است و اینکه آیا تقاضای عفو کرده یا خیر اطلاعی ندارم چون این موضوع به نظر‌ خودش بستگی دارد و ما عموما دخالتی نمی‌کنیم.

*یاسر هاشمی فعلا مشغول کارهای سایت پدرم است و یک انجمن خیریه هم به اسم «رها» برای بیماران صعب‌العلاج درست کرده یعنی با استفاده از این انجمن در حال رایزنی با تعدادی از مراکز رفاهی و اقامتی است تا بیماران و خانواده‌های آنها در آنجا اقامت پیدا کنند و در پارک‌ها و خیابان‌ها سرگردان نباشند.

*اگر فردی در انقلاب اثرگذاری موثری نداشته است، هیچ مزاحمت یا تهمتی هم به او و خانواده‌اش نسبت نمی‌دهند. این قبیل رفتارهای مذموم نسبت به آقای هاشمی و جایگاه بسیار موثر ایشان در فرآیند تحولات انقلاب و نظام جمهوری اسلامی همواره وجود داشته است.

*برخی نو رسیده‌های بازار سیاست و قدرت که هیچ رنگ و بویی از مبارزات و رنج‌ها در پیروزی و تثبیت انقلاب ندارند به تدریج با طرح شایعات به دنبال تخریب آقای هاشمی بودند.

*خوشبختانه امروز آگاهی قابل احترام جامعه به ویژه در حوزه‌های فضای مجازی سبب شده تا ما خیلی مقید به پاسخگویی به این مسائل نباشیم و خوشبختانه همواره شاهد پاسخ‌های بسیار مستدل از بدنه جامعه و مردم نسبت به افراد هتاک و سمپاش هستیم.

*زمانی‌که امام به عنوان رهبر انقلاب رحلت کردند پدرم با درایت و تدبیری که داشت با همراهی دیگران اجازه ندادند در امور کشور خلایی وارد شود اما الان یک سال و نیم از فوت پدرم سپری شده و می‌بینید که در این مدت چه اتفاقاتی بر سر مردم و مملکت آمده است. زیرا بسیاری از مسوولان کنونی تجربه و هنر عبور از بحران را ندارند و عموما اسیر رفتارها و کارکردهای روزمره هستند.

*پدرم همواره خود را موظف به پاسخگویی در قبال مسوولیت اداره امور مربوطه می‌دانست و تلاش می‌کرد تا مردم نسبت به مسوولان خود مطالبه‌گر باشند. زیرا حیات قدرتمند نظام جمهوری اسلامی و نیز رمز عبور از بحران‌ها و دستیابی به رشد و توسعه پایدار ملی فقط در پاسخگو بودن مسوولان و مطالبه‌گر شدن مردم است.

*چندین بار پیگیر شایعات و اتهامات بودیم. حتی زمانی که پدرم در قید حیات بودند پیگیر این ماجرا شدند و گزارش‌هایی را هم به آیت‌الله خامنه‌ای می‌دادند؛ مبدا هم کاملا مشخص شد.

*زمانی‌که آقای هاشمی رقیب محمود احمدی‌نژاد بود تبلیغات زیادی علیه پدرمان صورت گرفت و حتی رهبری هم فرمان بررسی شایعات و تخریب‌ها را صادر کردند، اما هیچ‌وقت نتیجه‌ای به ما اعلام نشد. شاید به خود پدرم نتیجه گزارش اعلام شده که از آن بی‌خبریم. برخی افراد می‌پرسند چرا پیگیر نتیجه فرمان رهبری نشدیم و نیستیم؟ چون نمی‌خواهیم از کار باز بمانیم و به دنبال مسائل اصلی نرویم و اتفاقا آنها هم همین را می‌خواهند.

*آقای هاشمی به همه افراد نگاه مثبت داشت. هر زمان که ما از دیگران انتقاد می‌کردیم ایشان می‌گفتند بدون سند حرف نزنید چون آدم‌ها دیدگاه‌های مختلفی دارند. آقای هاشمی همیشه مخالف تندروی بود و از دیدگاه‌های اعتدال‌گرایانه حمایت می‌کرد.

*پدرم به «کار» تاکید داشت و به همین دلیل هم اسم کابینه خود را کابینه کار گذاشت. به خاطر دارم در آن زمان که مانند الان جناح‌ها به اصلاح‌طلب، اصولگرا و محافظه‌کار تقسیم‌بندی نشده بودند، چپ‌ها در اعتراض می‌گفتند کابینه آقای هاشمی راست است و راست‌ها هم در مقابل کابینه پدرم را چپ می‌دانستند. در حالی‌که آیت‌الله هاشمی از منتهی الیه چپ و راست افرادی که اهل کار بودند را در کابینه خود انتخاب کرده بود.

*قبلا تعدادی از جوانان حزب اعتدال و توسعه که در شهرستان‌ها فعالیت می‌کردند نزد ما می‌آمدند و می‌گفتند رییس دانشگاه آزاد فلان شهر، احمدی‌نژادی است چرا آقای هاشمی وی را عوض نمی‌کند؟ ما هم این نقل قول را به پدرم انعکاس دادیم و ایشان گفتند مگر کسی که طرفدار احمدی‌نژاد است نباید زندگی کند؟ اگر فردی با هر تفکری کار درست انجام دهد و مدیریت بلد باشد هیچ مشکلی ندارد ولو اگر با من نباشد.

*موضعی درباره تظاهرات دیماه ۹۶ و شعارها نداریم و همان موقع هم هیچ موضعی نگرفتیم. عده‌ای تفکرات و عقاید خودشان را در خیابان‌ها و فضای مجازی علیه افراد اعلام کردند؛ چرا باید موضع بگیریم؟ ظرفیت آنها به گونه‌ای است که تصور می‌کنند سیاستگذاری‌های کشور باید در کف خیابان‌ها صورت گیرد.

*آقای هاشمی دائما فضای مجازی، سایت‌های خبری و رسانه‌های ضدانقلاب را رصد و به دلیل آشنایی با زبان‌های انگلیسی و عربی اخبار آنان را هم پیگیری می‌کردند. حتی در فضای مجازی که علیه ایشان حرف‌های تندی زده می‌شد را به پدرم نشان می‌دادم و به من می‌گفتند اینها که چیزی نیست بیا بدتر از اینها را نشان دهم.

*مردم ناراضی هستند. اما ابتدا باید ببینیم چرا؟ مقامات مسوول اول از همه باید علت نارضایتی مردم را بررسی کنند نه اینکه بدون بررسی از شرایط مردم، موضع‌گیری کنند.‌ بنابراین اول از همه باید نارضایتی‌ها را محترم بدانیم و بعد ببینیم چقدر از نارضایتی‌ها واقعی و غیرواقعی‌ است.

*اولا باید دید که سال آینده چه اتفاقی رخ می‌دهد و بعد مشارکت مردم در انتخابات پیش‌روی مجلس را ارزیابی کرد. چراکه الان در شرایط خاص و حساسی قرار داریم و نمی‌توانیم وضعیت آینده را در این اوضاع غیرطبیعی درست پیش‌بینی کنیم. ثانیا تصمیم‌گیری مسوولان در بهبود شرایط کشور و مراقبت از سفره مردم حتما بسیار مهم است.

*از تصمیم‌گیری مقامات و مسوولان راضی نیستیم، اما باید دید که در یک سال باقی مانده به انتخابات تغییر می‌کند یا خیر. تاکنون تصمیمات مسوولان باعث رضایت مردم نشده است، اما شاید تصمیمات و سیاست‌ها تغییر کند.

*به طور مثال حضرت امام ۱۰ روز قبل از پایان جنگ گفتند که ما جنگ را تا رفتن صدام و رفع فتنه ادامه می‌دهیم ولی چند روز بعد تغییر روش دادند و گفتند که «من جام زهر را می‌نوشم» و پایان جنگ را اعلام می‌کنم. هرچند امام (ره) پس از پایان جنگ به پدرم فرمودند که نتیجه آن جام زهر اکنون برایم شیرین شده است.

*دولت و صاحب منصبان ارشد کشور باید خودشان را برای هر اتفاقی آماده کنند و با طراحی و اجرای استراتژی‌های متفاوت و متناسب با شرایط گوناگون مانع از گسترش بن‌بست‌ها در اداره امور کشور و در زندگی مردم شوند.

*می‎گفتند روسیه با دخالت در انتخابات آمریکا باعث به قدرت رسیدن ترامپ شده است. من از پدرم در این باره سوال کردم و ایشان گفتند که وقتی اخبار زیادی درخصوص انتخاب ترامپ و دخالت روسیه منتشر شده قطعا درست است.

*آقای هاشمی می‌گفتند مثلث آمریکا، روسیه و اسراییل شکل می‌گیرد و چون روسیه هم از نفوذ اتحادیه اروپا به خصوص در مورد قضیه اوکراین خوشش نمی‌آید اتفاقات خوبی برای جهان و ایران رخ نخواهد داد. اما در عین حال تاکید کردند که ایران با تصمیم‌گیری درست می‌تواند از این بحران عبور کند و من برای این مساله و حتی خروج ترامپ از برجام فکرهایی کرده‌ام که از ایشان درباره راهکار پرسیدم و گفتند الان زود است اگر بیان شود خرابش می‌کنند.

*مردم به دنبال تنش و ناامنی نیستند و دیگر تحمل بی‌ثباتی را هم ندارند چون می‌خواهند زندگی کنند. اصلاح‌طلب، اصولگرا و ظهور جریان سومی با هر تفکری، دیگر فرقی برای مردم ندارد، زیرا آنان به دنبال زندگی و آرامش هستند. بنابراین هر فرد یا جریانی اگر بتواند در این زمینه موفق شود قطعا مردم، آن فرد یا جریان را می‌پذیرند و قبول می‌کنند.

*مردم می‌گویند همین آدم‌هایی که در قدرت حضور دارند، باشند ولی به فکر ما هم باشند و زندگی را برای همه راحت کنند. متاسفانه منفعت‌طلبی فردی و باندی بخشی از بدنه اداره امور کشور و غفلت آنان از منافع ملی سبب نارضایتی جاری در سطح جامعه شده است.

*متاسفانه در این مملکت بسیاری از تعهدات و اقدامات برخلاف حرف‌ها و وعده‌ها رخ می‌دهد و طبیعی است که مردم آن مسوول یا مسوولان مربوطه را قبول نداشته باشند.

*مصادیق متعدد بیانگر این است که مردم نسبت به مسئولان بی‌اعتماد شده‌اند. مردم می‌گویند دولت، مجلس و قوه قضاییه روش خودتان را تغییر دهید زیرا این شیوه مدیریت، روشی نیست که ما به شما اعتماد داشته باشیم.

*آقای روحانی اصلا نباید اجازه می‌داد که کار به اینجا برسد. حداقل بنده به عنوان یک شهروند از رییس‌جمهور این توقع را داشتم و دارم بیاید شفاف با مردم سخن بگوید. مگر در دوران جنگ پدرم در نماز جمعه با مردم صحبت نمی‌کرد یا حضرت امام با مردم حرف نمی‌زد؟ اما مردم با تمام مشکلاتی که داشتند شفافیت را قبول می‌کردند و خانواده خودشان را هم به جنگ می‌فرستادند.

*آقای مهاجرانی در مصاحبه‌ای برای اولین بار بحث «مذاکره با آمریکا» را مطرح کرد و فردای آن روز «روزنامه سلام» علیه وی و آقای هاشمی موضع‌گیری کرد و جالب اینجاست که امروز آن تفکر حرف از مذاکره با آمریکا می‌زند.

*همیشه در کشور ما این‌گونه است که وقتی کسی در قدرت قرار می‌گیرد و برنامه‌هایی برای بهبود شرایط دارد با برنامه‌های وی مخالفت می‌کنند چون براین باورند که چرا آن فرد وضعیت را درست کند ما باید درست کنیم.

*آقای هاشمی بعد از نماز جمعه‌ سال ۸۸ دیگر میکروفن زنده‌ای نداشتند تا حرف‌های خودشان را به صورت شفاف به مردم اعلام کنند. تنها میکروفن زنده‌ای که در اختیار ایشان قرار می‌گرفت همان نماز جمعه بود.

پیشنهاد ویژهسیاسیگفت‌وگو
شناسه : 1999
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا