گرایشات مختلف سرمایه جهانی

پروفسور مجتبی صدریا * سرمایه‌ی جهانی در یک برهه از تاریخ کوشش‌های یکپارچه و یکدستی را برای سازمان‌دهی استثمار و محدود کردن فضاهای اجتماعی و فردی به شکلی که دیکنز در الیور توئیست نشان داد برده‌داری در آمریکای شمالی هم بخشی از این کوشش‌ها بود که با اقدام‌هایی نظیر انقلاب ایالات متحده و انقلاب کبیر فرانسه دچار تحول گردید و هم تحول تولید منجر به شکل‌گیری گرایشات مختلفی بین سرمایه‌داران در چگونگی حفظ سرمایه‌داری شد.


 این تحولات امروز جریانات مختلفی در تک‌تک جوامع و در کل نظام جهانی بوجود آورده‌اند از یک طرف جناحی از سرمایه مایل به تکیه زدن بر روابط اجتماعی مساعدتر، عادلانه‌تر و رعایت دقیق‌تر رابطه بین محیط زیست و ایجاد تساوی حقوق بیشتری بین زن و مرد می‌باشد و جناح دیگری از سرمایه خواستار محدودیت هرچه بیشتر برای فضای اجتماعی، بالا بردن سود خود به بهای بیشترین آسیب‌ها به محیط زیست و رقابت را بین سرمایه‌داران به اوجی جدید رساندن است.

در این زمینه سه مورد متفاوت را مطرح میکنم:

یک) در ایالات متحده اگر به کردارهای ملی و بین‌المللی آقای ترامپ در این مدت چهار سال ریاست جمهوریش دقت کنیم محدودتر کردن تصمیمات ملی و چند ملیتی مربوط به حفظ محیط زیست و آزاد گذاشتن هرچه بیشتر سرمایه برای تضمین منافع کوتاه مدت خود می‌باشد.

دو) سرمایه در چین بیرحمانه با ایجاد بیشترین آلودگی در هوا، زمین و آب با کپی برداری از الگوی شوروی قبل از برست رویکا همزمان با محدود کردن فضای اجتماعی و سیاسی به سلطان مقتدری تبدیل شده است که تحمل هیچ چرا و امایی را نیز ندارد.

سه) اروپا که ظواهر مختلفی نشان می‌دهد مایل به شکل‌دهی نوع دیگری از رشد و منافع سرمایه است و در عین حال بطور نسبی روابط اجتماعی عادلانه‌تر و بخصوص گرایشات زیست محیطی هوشیارانه‌تر را در برنامه خود دارد.

این واقعیت را در نظر بگیریم که در یک سال اخیر سرمایه‌داران و سرمایه‌گذاران اروپایی تمرکز خود را برای صندوق‌های سرمایه‌گذاری که پایداری محیط زیست را مد نظر دارند انتخاب کرده‌اند اگر در سال ۲۰۱۸ مجموعه سرمایه‌ای که توسط نهادهای اروپایی در شرکت‌های با استراتژی زیست پایدار سرمایه‌گذاری شده بود چهل و هشت میلیارد یورو بود در این یکسال اخیر این رقم به صد و بیست میلیارد یورو رسیده است و بخش مهمی از این گزینه‌ها به گرایش انرژی پایدار مربوط میگردد.

این جذابیت بیش از پیش مسائل مربوط به توسعه پایدار و انرژی‌های غیر فسیلی را که هرچقدر به سمت شمال اروپا میرویم دقیق‌تر، روشن‌تر و قوی‌تر شده است را نشان می‌دهد و این گزینه‌ها امروز فقط در درون اروپا مطرح نبوده بلکه تاثیر مستقیم و فراوانی برای دور شدن از انرژی‌های فسیلی در دنیا دارد.

چنین شرایطی، حتی اقتصادی مثل روسیه را که وابستگی زیادی به فروش نفت و گاز داشته و دارد را امروز مجبور می‌کند که بازار صادرات اصلی خود را به سمت آلوده کننده‌ترین اقتصاد دنیا یعنی چین هدایت کند، این دید کلی راجع به تحولات در درون هر جامعه و نظام جهانی تبعات مهمی برای نحوه اقدام جوامع مختلف در این یا آن گرایش سرمایه جهانی خواهد داشت.

 

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 144537
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا