چرایی رفتار‌های معکوس در بورس

روزبه معین‌زاده * بورس در دو ماهه اخیر با ریزش قیمت‌ها مواجه بوده و نتوانسته با قرار گرفتن در موقعیت‌های رشد، حرکت پایداری را ادامه دهد و مجددا با ریزش روبه‌رو شده است. این روند از لحاظ منطقی قابل توجیه نیست اما در عین حال دلایلی هم دارد که کمتر دیده شده است. نکته اساسی درباره رشد بازار که همه فعالان نیز به آن اعتقاد دارند تورمی است که بر جامعه حکمفرماست و در قیمت ارز نمود پیدا می‌کند.

در واقع با رشد قیمت ارز، حدود ۷۰ درصد ارزش شرکت‌های بورسی که نرخ فروش خود را با قیمت‌های جهانی تطبیق می‌دهند منتفع می‌شوند و سایر شرکت‌ها هم با مجوز‌های رشد قیمت بر اساس تورم و افزایش هزینه‌ها، از افزایش نرخ ارز تاثیر می‌پذیرند. از همین رو انتظار می‌رود در ماه‌های آینده با صورت‌های مالی قابل دفاعی روبه‌رو شویم. در همین حال با وجود اینکه شاهد رشد شدید نرخ ارز بوده‌ایم، بسیاری از شرکت‌های بورسی با کاهش قیمت ۳۰ تا ۶۰ درصدی روبه‌رو بودند که با توجه به وضعیت تورمی جاری و این نکته که کالاهای سرمایه‌ای در پنج ماه اخیر با رشد ۱۵۰ درصدی مواجه شده‌اند، این‌گونه کاهش ارزش دارایی‌ها شگفت‌انگیز است.

مهم‌ترین دلیلی که برای این رفتار می‌توان در نظر گرفت پیش‌خور کردن بعضی تحولاتی است که در ماه‌های اخیر اتفاق افتاده بود، همچنین ذخیره کردن سودی که بسیاری از فعالان در ماه‌های اخیر به دست آورده بودند نیز می‌تواند علت دیگری برای این روند باشد. گفتنی است برخی از آنها با وجود ریزش‌ها همچنان در سود هستند! با این حال بسیاری از همین فعالان متوجه نیستند که این سود به دست آمده تورم و کاهش ارزش پول را جبران نمی‌کند. عدم شناخت فرهنگ سرمایه و نهادینه شدن فرهنگ سفته‌بازی از مشکلاتی است که گریبانگیر جامعه ماست.

از طرف دیگر ریزش‌های شاخص که مرتبا اتفاق می‌افتد حتی سهامداران صبور را ترسانده و اعتماد به نفسی را که در شش ماه اول به دست آورده‌اند تضعیف کرده و بی‌اعتمادی را افزایش داده است. همچنین به طور سنتی با توجه به اینکه شرکت‌ها به پایان سال نزدیک می‌شوند صورت‌های مالی آنها تقریبا مشخص شده‌اند و هر آنچه تاثیرگذار خواهد بود در صورت‌های مالی سال آتی نمود پیدا می‌کند. بدین ترتیب از این نگاه اثرات تورمی موجود را می‌توان در ماه‌های بهمن و اسفند در بورس مشاهده کرد. در نگاهی دیگر باید رفتارهای فصلی را از منظر روانشناسی اقتصادی در نظر داشت که در نیمه اول سال رفتارهای هیجانی بیشتر نمود دارد و در نیمه دوم سال کمی از این هیجانات کاسته می‌شود. اما از سوی دیگر در همین شرایط تحریمی و تورمی فعالان بازار در سه هفته آینده چشم به انتخابات آمریکا دوخته‌اند که می‌تواند از لحاظ روانی در کوتاه‌مدت در قیمت ارز تاثیرگذار باشد اما تغییرات واقعی نرخ ارز بعد از گذر از مقطع کوتاه‌مدت به سیاست‌های کنترل تورمی برمی‌گردد؛ سیاست‌هایی نظیر رعایت کردن اصول اقتصادی و جلوگیری از رشد پایه پولی که در اکثر کشورها رعایت می‌شود.

باید توجه داشت که بسیاری از کشورها از جمله کشورهای همسایه که درآمد نفتی هم ندارند دارای تورمی بسیار ناچیز هستند بنابراین بدون صادرات نفتی هم می‌توان با رعایت اصول اقتصادی صحیح، تورم را به حداقل ممکن در حد یک درصد رساند. دست آخر اینکه با وجود رشد قیمت ارز در مدت اخیر، بازار سرمایه نه‌تنها از حبابی که اعلام می‌شد خارج شده بلکه قیمت به درآمد آتی شرکت‌ها نیز بسیار کاهش یافته و در حداقل ممکن قرار گرفته است و در صورت پایداری قیمت ارز با رشد دوباره بازار سرمایه روبه‌رو خواهیم شد. اگرچه روند صعودی می‌تواند چند ماه تاخیر داشته باشد و در اواخر بهمن یا اسفند ماه آغاز شود اما رشد دوباره بازار سرمایه تا تیر ماه سال آتی ادامه‌دار خواهد بود. اما اگر قیمت ارز کاهش یابد گرچه تمامی بازار‌ها به خاطر رشد بی‌رویه، راکد خواهند شد و بازار سرمایه هم از آن روند تاثیر می‌پذیرد اما از آنجا که سود شرکت‌ها برای دلار ۱۸ هزار تومان هم آماده است و تجدید ارزیابی هم در راه خواهد بود، قیمت‌ها همچنان توجیه‌پذیر بوده و ریزش بااهمیتی نخواهد داشت.

* تحلیلگر بازار سرمایه

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 146293
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا