قدرت اعتراض

به گزارش جهان صنعت نیوز:  اعتراضات در شهرهای بزرگ و شهرهای کوچک دور از سواحل، گسترده‌ترین اعتراضات در تاریخ راهپیمایی‌های این کشور است. پس از انفجار خشم ناشی از مرگ فلوید، اعتراضات غالبا صلح‌آمیز بوده و مردم عادی آمریکا از تمامی نژادها را جذب خود کرده است. این مساله آنهایی که مانند دونالد ترامپ گمان می‌کردند می‌توان از این شرایط برای ایجاد یک استراتژی انتخاباتی مبتنی بر تهدید آنارشی استفاده کرد را گیج کرده است. آنچه به عنوان اعتراض به خشونت پلیس علیه آفریقایی-آمریکایی‌ها آغاز شده بود منجر به آزمون نژادپرستی در تمامی شکل‌های آن شده است.

راهپیمایی‌های خارج از آمریکا را نمی‌توان به راحتی تشریح کرد. در مکزیک و آفریقای جنوبی، هدف اصلی خشونت پلیس است. در برزیل که سه‌چهارم شش هزار و ۲۲۰ فرد کشته شده توسط پلیس در سال ۲۰۱۸ سیاهپوستان بوده‌اند نیز مساله نژاد مطرح است. استرالیایی‌ها از شکل رفتار با بومیان صحبت می‌کنند. برخی اروپایی‌هایی که پیش از این آمریکا را به دلایل نژادی محکوم می‌کردند، حال دریافته‌اند که در داخل نیز آنها همین مشکل را دارند. آنگلا مرکل از آلمانی‌ها خواسته است به مسائل و دغدغه‌های داخلی کشور خودشان بپردازند.

دریافتن این نکته که چرا این جرقه امروز زده شده و نه قبل از این، سخت است. در سال ۲۰۱۴ پس از انتشار فیلم خفه شدن اریک گارنر توسط یک مامور پلیس در استیتین آیلند نیویورک، هیچ‌کس در پاریس راهپیمایی نکرد، در نیویورک هم راهپیمایی چندانی صورت نگرفت. شاید حضور محض رسانه‌های اجتماعی یعنی این بار تعداد کافی از مردم با شواهد روبه‌رو شده‌اند. مطمئنا پاندمی کرونا هم بی‌تاثیر نبوده و باعث همکاری و ایجاد یک تجربه مشترک میان مردم شده است.

گستردگی اعتراضات به ترامپ هم مربوط می‌شود. زمانی که گارنر کشته شد، آمریکا رییس‌جمهوری داشت که می‌توانست در لحظات تنش نژادی مردم را گرد هم آورد و وزارت دادگستری‌ای که بر ادارات پلیس سرکش نظارت می‌کرد. امروز آمریکا مردی را در راس قدرت دارد که خود بذر شکاف می‌پراکند.

اما مهم‌تر از همه اینکه این اعتراضات بازتاب خیزش مخالفت با خود نژادپرستی است. تعداد آمریکایی‌هایی که تبعیض نژادی را مشکلی بزرگ در کشورشان می‌دانند از ۵۱ درصد در ژانویه ۲۰۱۵ به ۷۶ درصد در سال ۲۰۲۰ افزایش یافته است. نظرسنجی یوگاو طی هفته گذشته نشان داد که ۵۲ درصد بریتانیایی‌ها بر این عقیده‌اندکه جامعه بریتانیا بسیار نژادپرست است؛ رقمی که افزایشی چشمگیر را نسبت به نظرسنجی‌های قبلی نشان می‌دهد. در سال ۲۰۱۸ معادل ۷۷ درصد فرانسوی‌ها بر این عقیده بودند که فرانسه باید با نژاد‌پرستی مقابله کند، این رقم در سال ۲۰۰۲، معادل ۵۹ درصد بود. تحقیقات پیو سال گذشته نشان داد اکثریت جمعیت سالم در اغلب کشورها از تنوع نژادی استقبال می‌کنند.

آمریکا هم یک کشور است هم یک عقیده؛ وقتی این دو با هم همخوانی ندارند، غیرآمریکایی‌ها بیشتر متوجه آن می‌شوند تا وقتی نابرابری مثلا در مکزیک یا روسیه نمود پیدا می‌کند. در کنار این عقیده از آمریکا نیز این اعتقاد وجود دارد که پیشرفت در این کشور ممکن است.

ایجاد تغییر اجتماعی در مقیاس گسترده دشوار است. کشورهایی که انگیزه تغییر در آنها به سمت اصلاحات ویژه هدایت نشود، انگیزه در نهایت از بین می‌رود. با این حال هر کسی که معتقد است مشکل نژادپرستی سخت‌تر از آن است که بتوان آن را حل کرد، باید نگاهی به شش سال پیش از تولد جورج فلوید بیندازد، زمانی که ازدواج بین نژادهای مختلف هنوز در ۱۶ ایالت آمریکا غیرقانونی بود. امروز حدود  ۹۰ درصد مردم آمریکا از آن حمایت می‌کنند. زمانی که تعداد کافی از شهروندان علیه یک ناعدالتی راهپیمایی می‌کنند، می‌توانند بر آن غلبه کنند. این قدرت اعتراض است.

 

اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژه
شناسه : 113881
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا