سخنی با رئیس جمهور دولت دوازدهم

به گزارش جهان صنعت نیوز:  وقتی فهمیدم که اقتصاد یعنی سیاست و سیاست یعنی اقتصاد، خواندن کتابی با عنوان “اقتصاد ایران: توسعه، برنامه ریزی، سیاست و فرهنگ” که شامل مجموعه مقالات و سخنرانی های دکتر حسین عظیمی (آرانی) است را آغاز کردم، فلذا وظیفه خود دانستم تا در این اوضاع و احوال کنونی کشور، گزیده هایی از نقطه نظرات ایشان را با جنابعالی به اشتراک گذارم. در این کتاب به نقل از دکتر عظیمی نوشته شده: اگر ما بتوانیم شرایط شکوفایی تک تک انسان هایمان را فراهم کنیم، توسعه در کشور ما هم اتفاق خواهد افتاد و اگر نتوانیم، اتفاق نخواهد افتاد و یا برای توسعه، راه میان بر وجود ندارد و توسعه ایران روزی شروع خواهد شد که از مدارس ابتدایی فرهنگ سازی را آغاز کنیم. علم اقتصاد را علم مربوط به کشف قانون مندی های افزایش تولید به منظور رفع فقر و بیکاری جوامع بشری میدانست و در تعریف توسعه، به فرایندی که طی آن، جامعه از یک دوران تاریخی به دوران تاریخی بعدی منتقل می شود و یا بازسازی تمامی نهادهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یک جامعه براساس یک اندیشه و بصیرت محوری جدید (علم باوری و انسان باوری) باور داشت.

در جایی از کتاب نوشته شده: “توسعه، یک فرایند گذر تاریخی است که طی آن تمامی ابعاد زندگی در اساس متحول میشود، این تحول در دو بعد فرهنگی و مدیریتی و نیز فیزیکی و مادی اتفاق می افتد. حصول توسعه از طریق دو روش تحول فرهنگی و فیزیکی قابل تصور است. دانشمندان بر این موضوع تفاهم دارند که اگر توسعه با محوریت تحول فرهنگی صورت گیرد، به رغم اینکه باز هم التهاب و بحران وجود خواهد داشت، معمولأ در مسیری آرام و آسوده تر صورت میگیرد و اتلاف منابع کمتری را به دنبال دارد.

تحقق توسعه به هریک از روش های فوق، اساسأ در گرو سه دسته فعالیت است: تبدیل مازاد به پس انداز، تبدیل پس انداز به سرمایه گذاری و در آخر هدایت کیفی سرمایه گذاری. به عبارتی وقتی مازاد به پس انداز تبدیل شود وآن پس انداز به سرمایه گذاری، تازه زمینه را آماده کرده ایم برای اینکه توسعه بتواند اتفاق بیفتد.” و یا در خصوص ارتباط بین اقتصاد بدون نفت و توسعه پایدار نوشته شده: “توسعه پایدار، همان توسعه است، مشروط بر اینکه همساز با انسان و طبیعت شده باشد. در توسعه پایدار انسان وسیله نیست بلکه هدف است. اقتصاد بدون نفت، یعنی اقتصاد مستقل، قدرتمند و شکوفا با محتوای انسانی. اقتصاد بدون نفت، اقتصادی است که توسعه پایدار در آن نهادینه شده باشد.

تفاوتی بین اقتصاد بدون نفت و توسعه پایدار از نظر مفهومی وجود ندارد. در توسعه پایدار، به صادرات خدمات تفکر و اندیشه، طراحی و مهندسی، مدیریت فنی، علم و اختراع به جای صادرات نفت خام پرداخته می شود. در توسعه پایدار ما باید از کارهای پر مشقت و کم بازده به طرف کار و کوشش فکری با خلاقیت و بازده بالا حرکت کنیم. این خلاقیت باید ماشینی، ربات و کارخانه های مدرن و اتوماتیک ایجاد کند و اینها باید تولید فیزیکی ایجاد کنند. در توسعه پایدار، مسئولیت پذیری در مقابل تمامی بشریت در همه کشورها و برای همه نسل های آینده، مسئولیت پذیری در مقابل طبیعت، شناخت استفاده از حد و حدود منابع، ضابطه مندی استفاده از منابع، حفظ و حراست از منابع آب، خاک، هوا، جنگل، معادن، منابع نفت و گاز مورد توجه می باشد.” عامل اصلی توسعه را، دانش و دانایی ملی میدانست. و به این اعتبار بود که گفته: منابع طبیعی، توسعه را بوجود نمی آورند، دانش و دانایی ملی توسعه را می آورد. تفاوت ما با کشورهای توسعه یافته را در این می دانست که ما تنها درباره اهدافمان حرف می زنیم و آنها ابزار رسیدن به اهداف را ایجاد می کنند. فرایند توسعه را، طولانی، خطرزا، بحران زا و مختل کننده می دانست، بطوریکه به نقل از ایشان نوشته شده: “کشورهایی که توسعه را به درستی درک نکنند و یا نهادهای متناسب آنرا ایجاد نکنند حتمأ در این فرایند از بین می روند. ایشان برای رسیدن به توسعه سه اقدام را لازم می دانست:

 

  • شناخت اندیشه و بصیرت و تمدن جدید (علم محوری و انسان محوری) و فرهنگی نمودن آنها

  • تبدیل نمودن اندیشه های اصلی به اندیشه های تفصیلی

  • توانمندی در خصوص ایجاد نهادهای متناسب با اندیشه های تفصیلی

ایشان معتقد بودند: دولت ما هنوز متوجه نشده که دولتی گذار و محتاج قضاوت مردم و خدمتگزار آنهاست، نه ارباب و کارفرمای آنها، این خصلت ها تا موقعی که وجود داشته باشد، اقتصاد آن جامعه نمی چرخد، چون مشارکت شکل نمی گیرد. این عدم مشارکت به این صورت است که توان دریافت مشارکت واقعی و موثر اندیشه ای از نخبگان کمرنگ میشود. در حوزه تصویب لوایح ارسالی از طرف دولت به مجلس شورای اسلامی، به ضرورت تهیه گزارش های توجیه اجرائی، فنی، مالی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی برای هر لایحه اشاره ای دارد و معتقد بود که هر لایحه ای که می خواهد به مجلس یا دولت ارائه شود اگر مثلأ دو صفحه است، باید به اندازه ۵۰ صفحه توجیهات داشته باشد تا ابعاد مسئله روشن شود. ولی متاسفانه در ایران اینگونه نیست. ایشان معتقد بود که: در راهبرد توسعه ایران، گسترش و توسعه سرمایه فیزیکی را با تاکید بر سرمایه انسانی همراه نکرده ایم و در نتیجه همه این تلاش های ما، نتیجه ناچیز داشته. زحمات کشیده شد، جان کندن ها صورت گرفت ولی نتایج محدود ماند. توجه به نظام های آموزشی، فرهنگی، انگیزشی و معیشتی نیروی انسانی را پیش نیاز موفقیت توسعه فیزیکی میدانست. و در این بین برای نظام انگیزشی اهمیت زیادی قائل بود، تا حدی که سالم نبودن نظام انگیزشی در جامعه را به ضربه مغزی یک انسان تشبیه کرده و توفیق در اثر بخشی اجرای نظام آموزشی را، توجه به نظام انگیزشی میدانست. 

حال این دانش آموخته دریایی، از جنابعالی می پرسم که آیا در حوزه افزایش ظرفیت اسمی بنادر بازرگانی کشور از ابتدای دولت یازدهم تا کنون، به علم باوری و علم محوری و نیز انسان باوری و انسان محوری توجهی شده است ؟ آیا از محل درآمد مازاد، سرمایه مورد نیاز برای توسعه زیرساخت های فیزیکی در بنادر تجاری، تامین شده و نیز آیا این سرمایه، به درستی هدایت شده یا میشود ؟

آیا افزایش بیش از نیاز ظرفیت اسمی بنادر در حالیکه: (۱) – از پنجاه درصد ظرفیت آنها استفاده شده و میشود (۲) – معیشت اکثر مردم با مشکلات بسیار مواجه شده (۳) – روح، روان و جسم مردم خسته و بیمار است (۴) – نظام درمانی و آموزشی کشور از منظر اقتصادی مشکلات فراوان و مزمن دارد (۵) – و چندین مورد تاسف بار دیگر، سیاست یا  اقدامی منطقی و انسان محور محسوب میشود ؟ آیا برای هر یک از پروژه های مرتبط با افزایش ظرفیت اسمی بنادر تجاری ایران، لوایح شش گانه ذکر شده در سطر پیشین، تهیه و تصویب شده ؟ آیا حق مردم نیست که هزینه و فایده اقدامات دستگاه های دولتی در حوزه افزایش زیرساخت های فیزیکی و ظرفیت ها را در قالب افتتاح طرح ها و پروژه ها (افتتاح برای شروع پروژه و افتتاح برای بهره برداری) بدانند ؟ آقای رئیس جمهور، پیشگیری از ابتلای مردم به انواع بیماری های روحی، روانی و جسمانی ناشی از تکانه های شدید اقتصادی مهم است یا افزایش ظرفیت بیش از نیاز بنادر ؟ درمان بیماران با بهترین استانداردهای جهانی و حداقل هزینه، مهم است یا افزایش ظرفیت بیش از نیاز بنادر ؟ عمل به قانون اساسی در حوزه درمان و آموزش رایگان و از لحاظ کمیت و کیفیت یکسان برای همه مردم ایران، مهم است یا افزایش ظرفیت بیش از نیاز بنادر ؟ استفاده از ظرفیت های بلااستفاده موجود در بنادر (۵۰ درصد) مهم است یا افزایش ظرفیت بیش از نیاز بنادر ؟ آقای رئیس جمهور، طرح های راهبردی صنایع مختلف با توجه به تغییر شرایط و یا بهتر بگویم به دلیل تغییر المان های متاثر از محرک های داخلی و بین المللی، هر دو سال یکبار توسط خبرگان هر صنعت با محوریت حفظ کرامت انسان و محافظت بیشتر از محیط زیست، مورد بازبینی و اصلاح قرار می گیرند، فلذا آیا در حوزه صنعت دریایی، به این مهم توجهی شده است ؟ براستی، آیا طرح راهبردی برای صنعت دریایی کشور تدوین، تصویب و اجرایی گشته !؟ آقای دکتر روحانی، جنابعالی منتخب مردم ایران هستید. جنابعالی وظیفه نظارت بر اجرای صحیح قانون اساسی را عهده دار هستید. دولتمردان شما، محتاج قضاوت مردم و خدمتگزار آنها هستند. آقای رئیس جمهور، به دولتمردان خود به ویژه آنانیکه در حوزه صنعت دریایی مسئولیتی دارند، دستور اکید بدهید تا در حضور اصحاب رسانه و در قالب نشست هایی تخصصی، پاسخ منتقدین عملکردهایشان را بدهند.

آقای روحانی، به اعتقاد بنده، در شرایط امروز کشور، بازبینی و اصلاح نظام های خدمات درمانی، خدمات رفاهی، خدمات بیمه ای و نیز نظام آموزشی و پژوهشی (دانش آموزان و دانشجویان) مقدم بر توسعه زیرساخت های فیزیکی بنادر تجاری کشور است. بنادری که سالهاست با ۵۰ درصد ظرفیت در حال فعالیت هستند. فلذا از جنابعالی خواهشمندم در اسرع وقت به اصلاح نظام های صدرالاشاره توجه نمایید و تقویت اعتماد مردم به اظهارات و اقدامات مسئولین را محور تمامی سیاست ها و طرح های توسعه ای خود قرار دهید.

آقای رئیس جمهور بنده به اندازه دانش و مطالعاتم میدانم که دولت یازدهم و دوازدهم هم به مانند دولت های پیشین، میراث دار اقدمات بر زمین مانده، اشتباه و یا مورد غفلت واقع شده دولت های پیشینیانشان هستند و نیز به تاثیر اعمال تحریم های ظالمانه بر اقتصاد کشور و بالطبع صنعت دریایی آن واقف هستم. ولی اینرا هم میدانم که در دولت های یازدهم و دوازدهم، مشارکت خبرگان در پست های مهم و کلیدی صنعت دریایی کشور و نیز در حوزه آموزش و پژوهش های دریایی حداقل بوده ! براستی چرا ؟ آقای رئیس جمهور و آقایان وزرا و معاونین ایشان در دولت تدبیر و امید، اتخاذ تدابیر هوشمندانه در حوزه های مختلف، نیازمند مشارکت حداکثری خبرگان هر حوزه است و تقویت امید در جامعه، ثمره این مشارکت است و نیز مهمتر از همه، شفافیت و پاسخگویی دولتمردان به افکار عمومی به ویژه منتقدین، پیش نیاز جلب مشارکت حداکثری خبرگان است.

 

اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهیادداشت
شناسه : 109843
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا