دیپلماسی معکوس ترامپ

سید جلال ساداتیان * بعد از آن شورای امنیت شش قطعنامه علیه ایران به تصویب رساندکه این قطعنامه ها بعضا اجرایی و ذیل هفتم منشور شورای قرار داشت .طی مواد ۴۱و ۴۲ منشور اگر کشوری خطر ساز برای امنیت جهانی تشخیص داده شود ابتدا با تحریم اقتصادی و سپس اگر افاقه نکرد با جنگ باید سرجای خود نشاند و مراقبت شود که آن خطر به دنیا تسری پیدا نکند .


طبیعتا آن شش قطعنامه و بی اعتنایی به آن ایران را به آستانه تحریم های اقتصادی  و حتی احتمال شروع جنگ همه ی جهان علیه کشور رساند. بعد از ان مذاکرات  بیست و سه ماهه ای با حضور اروپا، امریکا،چین و روسیه صورت گرفت  و به طبع آن توافقاتی حاصل شد که برای تامین  امنیت اجرایی آن با قطعنامه ۲۲۳۱ به تصویب شورای امنیت رسید و تمام قطعنامه های قبلی هم ملغی اثر شد.  

طی این متن که به برجام موسوم شد همه ی کشورها موظف بودند که وظایفی را به انجام برسند. وقتی آقای ترامپ سرکار آمد بدون آنکه به مفاد برجام عمل کند و بدون آنکه مشکلات و مسائلی که در ذهن داشت به کمیسیون و شورایی که پیش بینی شده بود ارجاع دهد یک طرفه از توافق هسته ای خارج شد و تحریم هایی علیه ایران وضع کرد  که با اعتراض ایران روبرو شد.

اعتراض ایران این بود که چرا  امریکا از برجام خارج شد و اگر حرف و مشکلی از جانب این کشور وجود داشت بایستی  در غالب برجام مسائل مطرح می شد اما آقای ترامپ از سر رخوت و غرور ی که به عنوان یک ابر قدرت جهانی به این فکر می کرد که چکونه ایران  را پای میز مذاکره جدید بکشاند و خودش مفاد آن را دیکته کند وبگوید که چه متنی جدیدی تصویب شود . ترامپ اعلام کرد که توافق قبلی را قبول ندارد ایران هم حرفش این بود که امریکای به توافقی که کشورهای عضو در آن حضور داشتند و به تصویب شورای امنیت هم رسیده باید وفادار بماند و از ان خارج نشود. 

  در این مسیر حتی اروپا یی ها که با امریکا همراه بودند تلاش کردند که ترامپ را از این تصمیم منصرف کنند شخص مرکل اقای مکرون و خانم می و جانسون به عنوان میانجی از امریکا خواستند که از برجام خارج نشود چرا که  ایران به تعهداتش پایدار بوده است. ایران ۱۵بار گزارش مثبت آژانس را به همراه داشته و این برگ برنده ایران بود.

ایران معتقد بود که  تعهدی وجود ندارد که آمریکا به مذاکرت جدید هم پایبند بماند لذا حاضر به مذاکره نشد.بعد از یکسال که از این ماجرا گذاشت ایران از اروپا خواست که به تعهدات خود عمل کند  چرا که  اروپا هم تعهد داشته که تحریم ها را بردارد وبه روابط اقتصادی و تجاری خود با ایران ادامه دهد. در این راستا اروپایی هم وعده می دادند که به زودی مکانیزمی طراحی  می کنند که در قالب آن روابط ایران و اروپا برقرارشود.

پیشنهاد آنان در قالب اینستکس بود که وقتی  ایران نفت خود را می فروشد پول را به حساب مشخص بریزند آنوقت ازوپا هم از محل این حساب مواد غذایی و دارو بدهد.  طبیعی است که ایران این حرف را نپذیرفت چرا که تعهد اروپا بیش از این ها بود. در مقابل ایران طبق مواد ۲۶و ۲۶ کاهش تعهدات هسته ای را شروع کرد و الان هم در تدارک گام چهارم است.

اکنون امریکا فکر می کند که بهتر است وجهه ی حقوق بشری به خود بگیرد و بگوید که من در زمینه غیرنظامی آمادگی همکاری لازم را دارم اما این ایران است که در راستای حرکت های غیر صلح آمیز و غیرنظامی خود اقداماتی را انجام می دهد. لذا از این جهت می خواهد ایران را به منظور جلب و نظر اروپا تحت فشار بگذارد این درحالی است که تحریم ها به نقاط اخرش رسیده و امریکا دیگر نمی تواند گام های خیلی قوی تری بردارد.

البته از انطرف هم امریکا به شدت دنبال این است که ایران کوتاه بیاید و از این کشور تمکین کند و امتیازی به ترامپ دهد که در قبال دریافت این امنیت بتواند موقعیت خود را در انتخابات آتی تثبیت کند و بگوید در زمینه سیاست خارجی توانسته به موفقیتی برسد این درحالی است که در این زمینه سیاست خارجه ترامپ اقلا موفقیتی تاکنون نداشته نه در کره شمالی نه ارتباط تجارت خارجی با چین و و روسیه و نه حتی در مهمترین مسئله که با آن روبرست یعنی ایران و برجام . مضاف بران امریکا از پیمان های دیگری مثل اب وهوایی پاریس ،حقوق بشر و یونسکو هم خارج شد و حتی با اروپایی ها دچار مشکلاتی برسرمیزان تعهدات انها در ناتو است.

ترامپ همه ی این عدم موفقیت ها در گرو یک امر قرار داده تا با فشار ایران را وارد گفتگو و مذاکره کند در حقیقت یک دیپلماسی عکس در پیش گرفته  و آن اینکه دنبال هیچ محتوایی نیست و تنها برایش کافی است که کنار ایران قرار بگیرد و به دنیا بگوید که ایران را به تسلیم واداشته اما ایران این امر را نپذیرفت شاهد این ماجرا تلاش های زیادی بود که در اجلاس اخیر در سازمان ملل با حضور اقای روحانی افتاد و اینکه تا چه حد در خواست دیدار آقای روحانی و ترامپ صورت گرفت اما نتیجه ای حاصل نشد.

اکنون امریکا بر سر ادامه لجبازی های خود تحریم های جدیدی وضع می کند که عملا بی حاصل است  این بی تاثیری به این معنا نیست که برای مردم مشکلاتی ایجاد نشده بلکه بدین معناست که در راستای هدف امریکا بی ثاتیر بوده و موفق به این نشده که ایران مقاومت خود را بشکاند و پای میز مذاکره بیاید در این راستا امریکا دست به اقدامات غیر عرف هم زد مثلا تحریم وزیر خارجه و رهبری را در دستور کار قرار داد این ها  از جمله کارهایی است که برای ایجاد فشار حداکثری به ایران اعمال شد  .

  لذا در راستای سیاست های امریکا هر تحریم جدیدی هم علیه ایران اعمال شود باز هم  بی تاثیر خواهد بود اما ترامپ می خواهد افکار عمومی و اروپا را جلب نظر خود و به آنان القا کند که از لحاظ حقوق بشری این تحریم ها مشکلی ایجاد نمی کند و تنها می خواهد مقامات رسمی ایران را با فشار وادار به مذاکره کند. اما واقعیت آن است  که تحریم ها اثرش برمردم بوده و بعد از این هم همین خواهد بود.

*کارشناس مسائل بین الملل

سیاسییادداشت
شناسه : 57282
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا