انسداد سیاسی، بن‌بست اقتصادی و روزمرگی

محمدصادق جنان‌صفت * منتقدان دولت روحانی هر روز نکاتی را درباره بی‌تحرکی و بی‌برنامه بودن دولت در حوزه اقتصاد در رسانه‌هایشان می‌نویسند و می‌گویند. شماری از انتقادها نیز با واقعیت‌های امروز دولت و اقتصاد سازگار است و منتقدان بی‌راه نمی‌گویند و نمی‌نویسند. منتقدان یک اسم رمز دارند و می‌گویند دولت به جای استفاده از امکانات داخل کشور به برطرف شدن تحریم‌ها دل بسته است.  در این‌باره برخی نکات وجود دارد که در ادامه به طور خلاصه به آنها اشاره می‌شود:


یکم- این داوری  و حرف درستی است که دولت به برطرف کردن تحریم‌ها و بسامان شدن اقتصاد کلان وابسته است اما با توجه به مجموعه شرایط به نظر می‌رسد دولت محاسبه‌های دقیق‌تری نسبت به منتقدان دارد. به این معنی که برطرف شدن تحریم‌ها در کوتاه‌مدت به دولت اجازه می‌دهد بین ۲۰ تا ۴۰ میلیارد دلار بخشی از درآمدهای حبس‌شده در خارج را که هنوز به بانک مرکزی نفروخته است به چرخه ارزی برگرداند و گرفتاری‌های تامین مواد اولیه برای نیازهای اساسی تولید و تجارت را برطرف کند. علاوه بر این در وضعیتی که تحریم‌ها با یک قرارداد سفت و محکم و به شرط اینکه از داخل و خارج شکسته نشود از سر راه اقتصاد ایران کنار بروند میلیون‌ها بشکه نفت ذخیره‌شده با شتاب کافی صادر شده و یا حتی در ازای دریافت ارز پیش‌فروش خواهیم داشت و بخشی از گرفتاری‌ها برداشته می‌شود. اگر شرکت‌های بزرگ خارجی متقاعد شوند این بار پیمان بسته‌شده از سوی ایران یا آمریکا و نیروهای داخلی دو کشور سست نخواهد شد. به سوی ایران می‌آیند و با سرمایه‌گذاری‌ای که صورت می‌پذیرد رشد اقتصادی بالاتر ممکن شده و شغل‌های تازه ایجاد می‌شود. در صورتی که تحریم‌ها با اتحاد واقعی و وفای به عهد بالا از سوی امضاکنندگان همراه باشد تجارت ایران نیز از تنگنا بیرون می‌آید.

دوم- منتقدان می‌گویند همه فایده‌هایی که در بالا برای برطرف شدن تحریم اشاره شد رویا و توهم است و استدلال آنها این است که برداشتن تحریم‌ها به این زودی‌ها اتفاق نمی‌افتد چون در برابر آن ایران باید تعهداتی بدهد که با استقلال‌خواهی از غرب و آمریکاستیزی ناسازگار است و باید به داخل نگاه کرد. مساله اما این است که منتقدان آدرس دقیقی نمی‌دهند که در داخل کشور کدام امکان ارزی، ریالی‌، مالی و تولید و تجارت وجود دارد که دولت از آنها غفلت کرده است. بیشتر از سه سال است که رشد سرمایه‌گذاری نه‌تنها کاهنده بلکه منفی شده است. منتقدان درست می‌گویند که باید ایران تعهداتی بدهد و در غیر این صورت تحریم‌ها پابرجا می‌مانند اما واقعیت این است که در داخل نیز چیزی وجود ندارد و آدرسی داده نمی‌شود. شهروندانی که قدرت خریدشان تحلیل رفته است نمی‌توانند پس‌انداز کنند و مدیران و صاحبان بنگاه‌ها نیز انگیزه‌ای برای سرمایه‌گذاری تازه ندارند و به زور بنگاه خود را سرپا نگاه داشته‌اند.

سوم- متاسفانه دولت روحانی در واپسین هفته‌های فعالیت خود نیروی کافی برای متقاعد کردن منتقدان و نیز نهادهای بالاتر ندارد که راه سنگ‌اندازی منتقدان را ببندد و از سوی دیگر نمی‌تواند طرف خارجی را متقاعد کند که از سرسختی بیش از اندازه دست بردارد. منتقدان نیز با توجه به ضعف دولت یکسره یورش می‌برند. نتیجه و برآیند این وضعیت روزمره شدن تصمیم‌های اقتصادی و نیز فرو رفتن بیشتر کشور در چنبره تنگناها و انباشت و انبوه شدن گرفتاری‌هاست. این وضعیت می‌تواند به بن‌بست کامل برسد و دولت بعدی از هر جنس سیاسی هم راهی برای نفس کشیدن اقتصاد نمی‌یابد. له شدن شهروندان در این آشفته‌بازار و روزمرگی حتمی است.

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 185203
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا