استیصال اقتصاددانان

به گزارش جهان صنعت نیوز: سیاستگذاری و تدوین سیاست‌های اقتصادی به دلیل پیچیدگی‌های نظام اقتصادی یکی از دشوار‌ترین کارهای عالم به حساب می‌آید. سیاستگذار اقتصادی باید از یک طرف پاسخگوی سیاستمدارانی باشد که از سوی آنها منصوب شده‌ و از طرف دیگر باید پاسخگوی میلیون‌ها شهروندی باشد که می‌خواهند سیاستگذاران زندگی را برای آنها آسان کنند. به دلیل همین پیچیدگی‌های سیاستگذاری است که آنها در جامعه‌های مدرن از اقتصاددانان در کنار خود به عنوان مشاور یا همکار استفاده می‌کنند.

مشورت دادن به سیاستگذاران اقتصادی که باید به اراده و خواست بالادستی‌های مستقیم یا غیرمستقیم جواب دهند برای اقتصاددانان یک کار سخت و دشوار است. البته نقش اقتصاددانان به این منصب خاص محدود نمی‌شود. شمار قابل اعتنایی از اقتصاددانان در بیرون از دایره قدرت قرار گرفته و با نوشتن مقاله‌های پژوهشی، یادداشت‌های سیاستی یا سرمقاله و نیز سخنرانی در میزگردها و همایش‌های تخصصی سعی می‌کنند بر سیاستگذاران اثربخشی داشته و اجازه ندهند که آنها به بیراهه بروند.

تجربه نشان داده است در بیشتر جامعه‌ها به ویژه جامعه‌ای مثل ایران که کارنامه سیاستگذاری اقتصادی و نیز سیاست‌ورزی در آن راه و روش و راهبردهای خاص خود را دارد اقتصاددانان هرگز به بازی گرفته نمی‌شوند و مدیران دولت به ویژه دو رییس‌جمهور فعلی و قبلی حتی به تمسخر آنها و دانش اقتصاد نیز رسیده‌اند. اقتصاددانان باور دارند دانش اقتصاد دامنه‌ای گسترده و عمقی قابل اعتنا دارد و سیاستگذاران اقتصادی به دلیل روزمرگی و نیز به دلیل اینکه به مرور اندشه‌ای شبیه سیاستمداران پیدا می‌کنند، به بیراهه می‌روند و در این راه آنقدر پیش می‌روند که جامعه را به دشواری می‌اندازند.

اقتصاددانان ایرانی مستاصل شده‌اند

 در ایران چند نحله فکری از اقتصاددانان وجود دارند که هرکدام از آنها اندیشه اقتصادی خود را برتر می‌دانند و باور دارند اگر سیاستگذاری اقتصادی بر اساس اندیشه و دانش آنها اجرایی شود اقتصاد از بیراهه‌روی نجات پیدا می‌کند. در حال حاضر سه نحله و سه گروه اقتصادی از اقتصاددانان را می‌شناسیم که در جامعه علاقه‌مندان به اقتصاد سیاسی مشهورند و نیز در دوره‌هایی خود سیاستگذار یا برنامه‌ریز بوده‌اند.

گروه اقتصاددانان هوادار اقتصاد آزاد

مسعود نیلی که تا دو سال پیش مشاور ارشد رییس‌جمهور حسن روحانی بود به همراه محمد طبیبیان، موسی غنی‌نژاد، محمدمهدی بهکیش، داوود سوری، غلامعلی فرجادی و شماری دیگر از اقتصاددانان در ایران به هواداران اقتصاد آزاد و اقتصاد رقابتی مشهورند. این گروه از اقتصاددانان در ماه‌های تازه سپری‌شده و با دیدن و شنیدن بی‌مهری‌های دولتی‌ها و نیز اتهام‌های بی‌اساس گروه رقیب و نیز سیاسیون درجه دوم احزاب و گروه‌های سیاسی تلاش کمتری برای ارائه راهکار به دولت دارند. این گروه از اقتصاددانان ایرانی در همه سال‌های گذشته به نام نئولیبرال‌ها در سپهر سیاست ایران دشنام سیاسی شنیده و بسیاری از آنها دیگر حاضر نیستند با دولت به هیچ شکل همکاری کنند. این گروه حرفشان این است که برای اصلاح اقتصاد ایران باید بیش و پیش از هر چیز اصلاح ساختار بودجه در کانون توجه قرار گیرد و کسری بودجه به حداقل ممکن رسیده و محل تامین آن نیز نباید منابع بانک مرکزی و پول پرقدرت باشد. علاوه بر این هواداران اقتصاد رقابتی باور دارند دخالت دولت و انحصارگری و نیز بریدن از بازارهای جهانی و قیمت گذاری دستوری از موانع بهبود سیاستگذاری اقتصادی است. این گروه از اینکه فرماندهان اقتصادی حاضر باشند دست از دخالت بردارند و نیز از اینکه بازار رقابتی شده و به اقتصاد جهان پیوند بخورد ناامیدند و از اصلاح ساختار مستاصل شده و به نظر نمی‌رسد بخواهند پیشنهادی ارائه دهند.

نهادگرایان

محمد ستاری‌فر رییس سازمان برنامه و بودجه در دولت اصلاحات به همراه فرشاد مومنی، حسین راغفر، محسن رنانی، بهروز‌ هادی‌ زنوز و برخی دیگر از اقتصاددانان خود را نهادگرا نامیده و باور دارند دولت دوازدهم نیز مثل دولت‌های پیشین مجری سیاست‌های بانک دولت به بیراهه می‌رود. این گروه از اقتصاددانان در نقد دولت یازدهم و نیز دولت فعلی بسیار تحرک دارند و بسیاری از سیاست‌های اقتصادی دولت فعلی را همان سیاست‌های اقتصاد آزاد می‌دانند و باور دارند که فرماندهان اقتصای فاقد کارآمدی برای سیاستگذاری هستند و باور دارند باید دولت با دخالت‌های هوشمند در بازارهای گوناگون از جمله بازار ارز و نیز دخالت موثر در بازارهای کالا و نیز تجارت خارجی بازارها را تنظیم کرده و راه را بر آزادسازی‌های بی‌بند و بار‌کننده فعالیت‌های اقتصادی ببندد. این گروه هرگز در دولت‌های یازدهم و دوازدهم به منصبی نرسیدند و فرماندهان اقتصادی قبلی و فعلی در دولت یازدهم و دوازدهم به آموزه‌های آنها در حرف توجه ندارند. آگاهان و ناظران می‌گویند از دست قضای روزگار دست‌کم وزیر اقتصاد به لحاظ اندیشه‌ای با این گروه فاصله چندانی ندارد. اقتصاددانان نهادگرا نیز در این ماه‌های تازه سپری‌شده از اینکه آموزه‌ها و دانش و گرایش آنها در دستور کار دولت قرار گیرد مستاصل شده‌اند.

گروه اقتصاددانان خاص

 یک گروه از اقتصاددانان هستند که در زمره دو گروه یادشده جای ندارند ولی به گروه دوم نزدیکترند. اقتصاددانانی مثل احمد توکلی، حسن سبحانی و نیز سایر اقتصاددانان نزدیک به این طیف با گرایش‌های سیاسی تندتر نیز باور دارند دولت دوازدهم به حرف اقتصاددانان توجه ندارد. این گروه حالا بیشتر روی مبارزه با فساد متمرکز شده و نیز از اینکه دولت به راهبردها و راهکارهای آنها توجه کند ناامید و مستاصل هستند.

فرمانده کیست

 الان اقتصاددانان بیرون از قدرت از این نظر که بتوانند بر تحولات جاری و در سطح کلان و سیاستگذاری‌ها نقش و سهمی داشته باشند با استیصال کامل مواجه شده و تنها نظاره‌گر بازی‌هایی هستند که از درون دولت بیرون می‌آید. دولت و به ویژه فرماندهان اقتصادی نیز هرگز نمی‌خواهند با نزدیک شدن به یکی از سه گروه اقتصاددانان یادشده شرایط خود را بدتر کنند. به نظر می‌رسد هرکدام از فرماندهان اقتصاد شامل وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه حتی اگر اقتصاددانی را برای مشاوره دعوت کنند انتظار دارند آنها تایید‌کننده حرف‌های آنها و سیاست‌هایی باشند که در درون دولت اتخاذ می‌شود.

 

اخبار برگزیدهاقتصاد کلان
شناسه : 148166
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا