سخنی با رییس‌جمهور در خصوص تبعات آزادسازی قیمت‌ها و ارزش یارانه‌ها

پوراندخت نیرومند *

در سال ۱۳۸۸ وقتی درخصوص طرح هدفمندی یارانه سوال می‌شد، یکی از منتقدان اصلی این طرح بودم. عدم توجه به سایر ابعاد هدررفت انرژی و توجه تک‌بعدی به قیمت و استفاده از سیاست منسوخ و خطرناک شوک و جراحی اقتصادی (سلاخی اجتماعی- اقتصادی) که بر افزایش قیمت حداقل‌های معیشتی تاثیری مخرب داشت و امنیت روانی مردم را به هم می‌ریخت، دلیل مخالفتم بود.

هرچند یارانه ۴۵ هزار تومانی که معادل ۵۰ دلار آن زمان بود نیز در قیاس با حمایت‌های نفتی کشوری چون کویت بسیار ناچیز به نظر می‌رسد، چراکه مشخص نبود افزایش ۲۰۰ تا ۳۵۰ درصدی هزینه‌ها در آینده‌ای نزدیک چگونه قرار است با ۴۵۰۰۰ تومان یارانه سرانه جبران شود‌.

تا دو هفته قبل و بدون افزایش ۴۰۰ تا ۵۰۰ درصدی قیمت کالاهای اساسی، ارزش همان یارانه ۴۵ هزار تومانی که در سال ۱۳۹۲ به خاطر خوش‌خیالی برای حمایت از تولید از دریافت آن انصراف دادم، معادل یک میلیون و پانصد هزار تومان شده که با افزایش میانگین قیمت کالاهای اساسی در این دو هفته، اگر هفت میلیون و پانصد هزار تومان هم شود، تنها می‌تواند جای آن یارانه ۴۵ هزار تومانی را بگیرد‌.

حال اگر حقوق و مزایای کارمند یک سازمان معمولی (سازمان‌های درجه سه از نظر دریافت حقوق و مزایا) دولت که در آن مقطع معادل ۶۰۰ هزار تومان بوده و البته آن زمان هم کفاف هزینه‌ها را نمی‌داد را معادل ۷۰۰ دلار در نظر بگیریم، باید امروز هر یک از ما بدون افزایش ۵۰۰ درصدی قیمت اقلام ضروری مصرفی، ۲۱ میلیون تومان و با این افزایش قیمت‌ها در۲ هفته اخیر ، ۱۰۰ میلیون تومان و با احتساب یارانه‌ها ۱۰۸ میلیون دریافت کنیم (اگر افزایش حاصل از ارتقا در رتبه طبقه شغلی را در نظر نگیریم) تا بتوانیم همانند سال ۱۳۸۹ گذران زندگی داشته باشیم.

در جامعه امروزی عدم توجه به انتصاب مدیران شایسته (مدیران فاقد تخصص و دارای سیاهه چهارگانه شخصیت)، سیاست خارجی مبهم و فاقد نگاه منافع ملی محور، روش‌های تخصیص و تامین بودجه بده‌بستانی، عدم دریافت مطالبات ملی از سایر کشورها از جمله غرامت ۱۱۰۰ میلیارد دلاری جنگ هشت ‌ساله و غرامت‌های تحریم به ملت ایران، مشخص نبودن سهم ایران از منابع مشترک آب و نفت و گاز مشترک با همسایگان، گرد و غبار محیط‌زیستی حاصل از سدهای داخلی و منطقه‌ای (سد ایسیلو ترکیه)، استفاده از سازوکار شوک‌محور آزادسازی قیمت‌ها و تداوم تحریم‌های خارجی، ما را دچار اختلال عصبی و به تبع آن میل به عدم تداوم بقا کرده است که مصادیقی از آن را می‌توان در افزایش نرخ خودکشی و دگرکشی‌های خانوادگی و اداری از جمله کشتار اداره بنیاد مستضعفان ایلام و کشتارخانوادگی بابک خرمدین تا کشته شدن مسوولان اداره برق مشهد مشاهده کرد.

خودداری از فرزندآوری، ابتلا به انواع اختلالات روانی و جسمی به دلیل فشارهای روانی بسیار شدید و ناتوانی در تامین حداقل‌های معیشتی سلامت روان و جسم، از بین رفتن بنیان‌های اخلاقی در جامعه، افزایش تمایل به مهاجرت در کلیه اقشار و خالی شدن ایران از تنوع ژنتیکی، جامعه ایرانی را به سمت ژنوسید (نسل‌کشی) برده است. در این نسل‌کشی، عوامل داخلی و خارجی به صورت مرئی و نامرئی، خواسته و ناخواسته دست به دست هم داده‌اند تا بشود آنچه که نباید بشود‌. مساله دیگر امروز ما، مساله مطالبه حقوق مندرج در قانون اساسی و امکان مشارکت زنان در انتخابات ریاست جمهوری، آموزش پرورش رایگان، امکان دسترسی عادلانه به مشاغل و‌‌‌… هم نیست‌‌. امروز با این حجم از سیاست‌های ناپخته و تک‌بعدی، هویت ملی و انسانی ساکنان ایران زمین در معرض خطر قرار گرفته و در این فضا شبکه‌ها و رسانه‌های ضدایرانی و ضدانسانی، به مخاطره انداختن انسجام ملی ایران را نشانه گرفته‌اند‌.

بررسی‌ها نشان می‌دهد کل ارز مورد نیاز برای واردات یک ساله دارو و کالاهای اساسی معادل ۱۶ میلیارد دلار (به ادعای رییس سابق بانک مرکزی) است و اگر نفت را به قیمت روز و بدون حضور کاسبان تحریم می‌فروختیم معادل یک ماه فروش نفت است (که البته این وابستگی نیز خود موضوعی است که باید جداگانه مورد توجه قرار گیرد). آیا برای یک ماه درآمد نفتی نیاز بود این‌گونه ملت، دچار درماندگی و انقراض شوند؟ شاید بهتر آن باشد که گروهی از متخصصین حوزه‌های اقتصاد توسعه، روانشناسی بالینی، آموزش و پرورش، انسان شناسی، مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی که خردمند، شجاع، معتدل، پرهیزکار و عادل (فضایل انسانی) باشند گزارشی از ریشه‌های این خودکشی‌ها و دگرکشی‌ها که در بخش زیر فقط به چند مورد آن اشاره می‌کنم به رییس‌جمهور ارائه کنند تا بعد از شنیدن این گزارش‌ها، سیاست‌های اقتصادی (پولی، مالی، ارزی، تجاری) کشور مورد ارزیابی قرار گیرد.

خودکشی و خانواده‌کشی قاتل ۴۰ ساله پس از کشتن همسر، پدر و مادر همسرش و برادرش در گرگاب اصفهان در سال ۱۴۰۱‌؛ خودکشی و خانواده کشی مرد ۴۰‌ساله در شیراز که دختر حدود ۱۹‌ساله و دوقلوهای دختر ۱۱‌ساله خود را با آب میوه آغشته به سم و خود و همسرش با ضربات چاقو همسر ۳۹‌ساله در شیراز (۱۴۰۰) را کشت؛ خودکشی فرزند شهید برازیده یاسوج در سال ۱۴۰۰؛ قتل شهردار چاه دادخدا در سال ۱۳۹۹؛ قتل یکی از کارمندان اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام (سال ۱۳۹۴)، خودکشی و دگرکشی (۴ همکار) توسط یک کارمند بنیاد مستضعفان ایلام که فرزند معاون امنیت سیاسی استاندار ایلام هم در میان مقتولان بوده است تنها نمونه‌هایی از خودکشی‌ها و دگرکشی‌ها در جامعه ایرانی است.

یادمان باشد این شعر فردوسی را «بنی‌آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند، چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار» و همچنین این جمله جان مینیارد کینز، اقتصاددان را به خاطر داشته باشیم «اگر می‌خواهید ملتی را نابود کنید، کم هزینه‌ترین، راحت‌ترین و پنهان‌ترین ابزار ‎تورم (مالیات پنهان به قول فریدمن) است. یک تورم بلندمدت آرام آرام تمام بنیان‌های اخلاقی و اجتماعی یک ملت را نابود می‌کند.»

جناب آقای رییس‌جمهور، جامعه ما نیاز به مدیرانی دارد که علاوه بر کسب تخصص از دانشگاه‌های مختلف و معتبر، به فضایلی چون خردمندی، عدالت، پرهیزکاری، اعتدال و شجاعت آراسته و از سیاهه چهارگانه شخصیت مبرا باشند. آقای رییس‌جمهور، چنین مدیرانی در دستگاه‌های اجرایی هستند، آنها را شناسایی و از آنها استفاده کنید‌.

* تحلیلگر اقتصاد توسعه

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 262852
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا