مسوولیت تبعات عدم توافق به عهده کیست؟

به گزارش جهان صنعت نیوز:   انریکه مورا اعلام کرده که «فصل لغو تحریم‌های ایران در منطق درونی‌اش کمی متفاوت است» اما به نظر می‌آید اکنون دو طرف مبنای مشترکی دارند‌. شاهد آنکه علی باقری‌کنی مذاکره‌کننده ارشد ایران در مذاکرات وین نیز درباره دور هفتم مذاکرات گفته بود: «در دور هفتم مذاکرات رویکرد خود نسبت به پیش‌نویس‌های شش دور گذشته را مطرح کردیم. مجموعه ۱+۴ بعد از یک هفته مذاکرات فشرده با رویکرد ایران که در پیش‌نویس مطرح کردیم، موافقت کرد. اکنون دو پیش‌نویس جدید داریم؛ یکی درخصوص برداشت تحریم‌ها و دومی درخصوص اقدامات هسته‌ای. این دو پیش‌نویس اساس مذاکرات در دور جدید خواهند بود.»

ساز ناکوک مخالفان

اینکه مذاکرات دور جدید چطور پیش می‌رود و طرفین در نتیجه این چانه‌زنی‌ها چقدر از خواسته‌های خود را محقق می‌کنند، به زودی مشخص خواهد شد و موضوع این گزارش نیست. آنچه که به آن می‌پردازیم شروع برخی مخالفت‌های داخلی و ساز ناکوکی است که مخالفان برجام دوباره شروع به زدن آن کرده‌اند. از هشدارها و نهیب‌های «کیهان» به تیم مذاکره‌کننده گرفته تا اظهارات پایداری‌چی‌هایی امثال کریمی قدوسی که می‌گویند «الان مذاکره چیز مهمی نیست شد که شد؛ نشد هم کارمان را انجام می‌دهیم».

فقط این نیست و برخی دیگر نیز در مجلس و دولت و حتی تیم مذاکره‌کننده اصلا ضرورت احیای برجام را جدی نمی‌گیرند. مثلا  زهره الهیان عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در توئیتی با اشاره به نشست اخیر این کمیسیون با رییس هیات مذاکره‌کنندگان هسته‌ای، از اصرار جمهوری اسلامی بر اینکه شش دور مذاکرات انجام‌شده در دولت روحانی، مبنا و سنگ‌بنای ادامه مسیر نباشد، به‌عنوان مصداق و نشانه‌ای از «توانمندی و اقتدار» تیم جدید مذاکره‌کنندگان ایران، تمجید کرده بود.  دیگر اصولگرایان و حامیان دولت نیز ظاهرا دغدغه‌ای جز تاکید بر شکست «برجام» ندارند. عجیب آنکه حتی باقری‌کنی که حالا دیگر ریاست هیات مذاکره‌کنندگان هسته‌ای را برعهده دارد، به هر شیوه و ترفندی سعی دارد حتی‌المقدور از عنوان «برجام» در اظهاراتش استفاده نکند.  محمود رجبی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز اخیرا با تاکید بر اینکه «ادامه مذاکرات به معنای افتخارآمیز بودن برجام نیست»، گفته است: «شیوه قبل هیچ دستاوردی نداشت و ما آن را قبول نداریم.»

این گونه حرف‌ها و موضع‌گیری‌ها درحالی بیان می‌شود که بسیاری از سیاسیون کهنه‌کار حتی در جریان اصولگرایی با نگاه عقلانی و منطقی به موضوع نگریسته و به ضرورت‌های احیای برجام دقت دارند. بر این اساس لازم است این روزها و در شرایط موجود یک بار برای همیشه حساب مخالفان برجام و تخریب‌گران مذاکره را از سایرین جدا کنیم تا معلوم شود که فرداروز اگر توافق حاصل نشد و عواقب آن دامن ملت و به دنبال آن دولت را گرفت، از چه گروه و طیفی باید حساب خواست و دانست که چه کسانی باید جوابگو باشند.

رویکرد عقلا

رویکرد اصلاح‌طلبان که مشخص است. آنها در هشت سال دولت روحانی حامی او، حامی سیاست مذاکره و تعامل عزتمندانه با غرب و طرف‌های برجامی بوده‌اند. در همین راستا است که ناصر قوامی، نماینده پیشین مجلس به «جهان صنعت» گفت: «همه کسانی که می‌خواهند کشور را با عقلانیت اداره کنند معتقدند که باید حتما توافق کنیم و توافق نکردن به ضرر منافع ملی است و کشور را روزبه‌روز فقیرتر می‌کند. این نظر همه عقلایی است که در این کشور زندگی و در اداره امور دست دارند. حتی مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از کشور هم راضی نیستند که این توافق انجام نشود چون در این صورت ممکن است مکانیسم ماشه فعال شود و در شورای امنیت دوباره قطعنامه‌ها علیه ما اجرایی شود و ذیل فصل هفت و در معرض حمله نظامی قرار بگیریم. حتی مخالفان جمهوری اسلامی هم راضی به این نیستند.»

او معتقد است که «متاسفانه عده‌ای در داخل که جیب‌شان پر است و زندگی‌شان مرتب است، فرزندانشان شغل دارند و… غم و غصه‌ای ندارند و برایشان مهم نیست که چندین هزار جوان تحصیلکرده بیکار در این کشور مانده‌اند و از تحریم‌ها آسیب می‌بینند، اینها معتقدند که اگر توافق هم نشد، مشکلی نیست.»

تنها ابزار لغو تحریم

تکلیف اصولگرایان میانه‌رو و منطقی نیز روشن است. آنها هم هیچ وقت علیه مذاکره نبوده و ضرورت احیای برجام را نفی نکرده‌اند. شاهد آنکه عباس سلیمی‌نمین، تحلیلگر اصولگرا در گفت‌وگو با «جهان‌صنعت» درباره ضرورت توافق با طرف‌های برجامی و پیشبرد مذاکرات می‌گوید: «سیاست ما نسبت به مساله مذاکرات روشن است. ما چندین سال در زمینه مذاکره اقدام کردیم و همچنان معتقدیم که مذاکره بخشی یا ابزار موثری است برای خنثی کردن برخی ایران‌هراسی‌ها یا تبلیغات منفی علیه ایران. بر این اساس مذاکره را دنبال کردیم و در این قضیه تجدیدنظری نشده است.»

او تاکید ‌کرد: «هم رهبری و هم ریاست جمهوری در شرایط کنونی به این امر توجه ویژه دارند تا مذاکره موجب لغو همه تحریم‌هایی که به بهانه‌های واهی علیه ایران وضع شده، شود. علی‌القاعده رفع تحریم‌ها تنها از طریق مذاکره است و راه دیگری ندارد.»

به گفته او «از طریق مذاکره حتی اگر آمریکایی‌ها را نتوانیم به تعهدات خودشان پایبند بسازیم، می‌توانیم روی افکار عمومی اثر بگذاریم و نشان دهیم که در برابر شفاف شدن آنچه که به ما نسبت می‌دهند آمادگی داریم و می‌توانیم جاهای مختلف را تحت نظارت آژانس قرار دهیم تا تبلیغات علیه ما خنثی شود. این سیاستی است که دنبال می‌کنیم و به همین دلیل هم در دوران روسای‌جمهور مختلف به موضوع مذاکره توجه ویژه‌ای داشته‌ایم.»

سلیمی نمین البته نظرات و مخالفت‌های طیف تندرو اصولگرا را چندان جدی نگرفته و می‌گوید: «افرادی مثل آقای کریمی قدوسی خیلی در تدوین سیاست‌های کلان جایگاهی ندارند و صرفا سلایق خود را مطرح می‌کنند.»

نسبت مذاکره با منافع ملی

محمد مهاجری فعال سیاسی و رسانه‌ای اصولگرا نیز از جمله کسانی است که به نسبت مذاکره و احیای برجام با منافع ملی نظر دارد. او در گفت‌وگویی با «جهان‌صنعت» درباره اهمیت انجام توافق و احیای برجام گفت: «فکر می‌کنم اهمیت این توافق را افرادی که در تیم مذاکره قرار دارند، بیش از همه ما درک می‌کنند یا باید درک کنند.»

وی افزود: «ایران در مذاکرات وین در جاهایی دست بالا دارد و در جاهایی حرف‌های مهمی دارد که می‌تواند آنها را به طرف مقابل بقبولاند اما به دلیل شرایط سیاسی دیپلماسی منطقه و همچنین شرایط اقتصادی کشور هرگونه اتلاف وقت و از بین بردن موقعیت‌هایی که الان از آن برخوردار هستیم می‌تواند به ضرر منافع ملی باشد. همان طور که اگر از فرصت‌های برجام به طور کامل در سال‌های ۹۴ و ۹۵ و قبل از روی کار آمدن ترامپ بهره برده بودیم از منافع اقتصادی آن به نفع اقتصاد کشور بهره برده بودیم.»

مهاجری گفت: «برجامی که امروز از آن صحبت می‌شود منافع اقتصادی چندانی برای ما ندارد و البته اگر از همین میزان کم هم استفاده نکنیم قطعا ضررهای بزرگی خواهیم کرد.»

توافق یا عدم توافق؟

تندروها اما همچنان ساز خود را می‌زنند. اگرچه برخی از آنها از آتش زدن برجام در صحن علنی مجلس رسیده‌اند به اینکه دنبال وصول طلب خود باشند اما هنوز هم سازشان با مجموعه سیاسیون و تصمیم‌گیرندگان کوک نشده است. مثلا حسین‌الله کرم، چهره اصولگرا در گفت‌وگو با «جهان‌صنعت» درباره اهمیت توافق می‌گوید: «حتما توافق براساس رفع کلیه تحریم‌ها و دریافت تضمین‌، بهتر از عدم توافق است، منتها اهمیت مذاکرات کنونی به نگرش و رویکرد دولت آیت‌الله رییسی به مساله مذاکرات پیرامون بازگشت آمریکا به برجام است.»

جدای از تاکید او روی «همه تحریم‌ها» درحالی که وزیر خارجه در آخرین موضع‌گیری‌های خود از «لغو تحریم‌های برجامی» گفته‌، الله‌کرم تاکید می‌کند که «رویکرد کنونی درچارچوب راهبرد امنیتی و موضوع ارجاعی به امنیت بازمی‌گردد. موضوع ارجاعی به امنیت در مکتب کپنهاک یکی از این پنج مورد امنیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی و محیط‌زیست است که هر یک به تهدیدات آن حوزه پاسخ می‌دهد. دانشمندان متعددی طرفدار یکی از این موارد فوق هستند. از آنجا که باری بوزان به عنوان موسس این مکتب معتقد به حفظ امنیت کشور درمقابل تهدیدنظامی است، بنده نیز معتقدم اگر کلیه تحریم‌ها برداشته نشود باید برای تامین امنیت کشور، قدرت هسته‌ای را حفظ نمود.»

اصرارهای دردسرساز

اصرار به افزایش قدرت هسته‌ای و شروط مثل لغو یکباره همه تحریم‌ها که به گفته کارشناسان سیاست خارجی بعید است در گام نخست از سوی طرف مقابل پذیرفته شد، همزمان است با اصرار مخالفان برجام بر گره نزدن سفره مردم با تحریم‌ها و مذاکرات که آن هم شدنی به نظر نمی‌رسد. مثلا بهرام بیرانوند، نماینده پیشین مجلس که از چهره‌های شناخته‌شده ضدبرجام است به «جهان‌صنعت» می‌گوید: «مواضع ایران در مذاکرات جاری به طور قطع به یقین درست است. مذاکرات طولانی صورت گرفته و باید بده‌بستانی هم صورت می‌گرفت اما ستانده‌های ما در مذاکرات قبل چیز قابل توجهی نبود. بخشی از این به تیم مذاکره‌کننده و بخشی هم به بدعهدی آمریکایی‌ها برمی‌گردد. بر این اساس موضع فعلی ایران نقد کردن طلب‌ها از مذاکرات قبلی است و کاملا هم درست است.»

او معتقد است که «در دولت قبل هرآنچه گفته شد و اراده طرف مقابل بود روی کاغذ آمد و خیلی جاها گرفتند و بردند اما قسمت عمده وعده‌هایی که به جمهوری اسلامی دادند، محقق نشد. ما دنبال تحقق مطالبات خود هستیم اما نباید اقتصاد خود را به مذاکره گره بزنیم. خیلی هم به رفتار طرف مقابل خوشبین نیستیم. باید تحریم‌ها را با به کار گرفتن خود بی اثر کنیم و نباید سفره مردم را به مذاکره گره بزنیم. اما اگر بتوانیم از دشمنی آنها کم کنیم، سعی می‌کنیم برای رفع بلا و دشمنی آنها در مذاکره، هوشیاری به خرج دهیم.»

وی برای طولانی شدن و حالاحالاها توافق نکردن هم زمینه‌چینی کرده و می‌گوید: «ممکن است مذاکرات مدت طولانی طول بکشد، آنکه آن طرف میز نشسته هم خیلی خیرخواه ما نیستند. آنها دنبال این هستند که ما را سرگرم کنند تا نتوانیم از امکانات خود استفاده کنیم. آنها نگاه مهربانانه به ما ندارند و اگر هم بتوانیم جایی به نتیجه برسیم در اثر پایداری بر مواضع خودمان است.»

حذف فرصت فرافکنی

همان‌طور که مشخص است، تیم مذاکره کننده ایران درحالی راهی وین می‌شود که هنوز هم برخی در داخل از برجام دل‌خوشی نداشته و تمایلی به احیای آن ندارند. دانسته یا ندانسته سنگ پیش پای مذاکرات انداخته و توافق را سخت می‌کنند. اقدامی که قطعا با تبعات جدی اقتصادی و حتی سیاسی و اجتماعی برای کشور- اعم از مردم و دولت- توامان است و باید جدی گرفته شود. رویکرد این گروه به این سادگی تغییر نکرده و نمی‌کند اما جدا کردن حساب‌شان از طیف منطقی و عقلای سیاست خاصه در جبهه اصولگرایی این فرصت را مهیا می‌کند که بدانیم مسبب آنچه در نتیجه عدم توافق بر سر ملت خواهد آمد چه کسانی هستند تا فرصت فرافکنی و گردن دیگری‌اندازی نداشته باشند.

اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهسیاسی
شناسه : 237452
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا