چمران خطاب به روحانی: با اختیارات‌تان اتاق جنگ اقتصادی تشکیل دهید

جهان صنعت نیوز| همان‌گونه که در جنگ ۸ ساله اختیارات ویژه‌ای را از امام راحل گرفته و توانستیم جنگ را اداره کنیم و حتی موفقیت‌های بسیاری را به دست آوریم امروز هم به چنین اختیاراتی نیاز داریم.» این همان جمله‌ای است که چند روز پیش حسن روحانی به زبان آورد و به دنبال آن هم واکنش‌ها و تحلیل‌های متعددی شکل گرفت.

اینکه امروز چه اختیاراتی باید به رئیس جمهور یا همان فرمانده جنگ اقتصادی سپرد تا بتوان از این شرایط عبور کرد سوالی بود که آن را با مهدی چمران رئیس شورای شهر سابق و برادر شهید چمران در میان گذاشتیم او معتقد است دولت و رئیس آن به اندازه کافی قدرت در اختیار دارد و می‌تواند با این اختیارات امور را به پیش ببرد اما در این راستا نیاز به همکاری و همراهی ارگان‌های دیگر هم دارد.

البته پای بحث موازی کاری ها هم به میان آمد که چمران آن را رد نمی‌کند. او به روحانی توصیه می کند با اختیاراتی که دارد اتاق جنگ اقتصادی تشکیل دهد. او در پیش بینی احتمال وقوع جنگ نظامی هم می‌گوید «جنگ نمی‌شود چون…»

آنچه در ادامه می‌خوانید بخش اول گفت‌وگو با رییس سابق شورای شهر تهران است، بخش دوم این گفتگو طی روزهای آینده منتشر خواهد شد.

آقای چمران! رییس جمهور تاکید دارد در شرایطی که کشور دچار جنگ اقتصادی است نیازمند اختیاراتی ویژه است تا با قدرت این جنگ را فرماندهی کند، نگاه شما به این درخواست رییس جمهور چیست؟
به عقیده من رئیس جمهور با تشکیل شورای سه قوه این اختیارات را دارند. در جنگ هم اینطور نبود که یک نفر اختیار همه چیز را داشته باشد. درست است که امام فرمانده کل قوا بودند و جانشین گذاشته بودند ولی در عین حال شورای عالی دفاع هم وجود داشت که تصمیم می‌گرفت و اکثرا تصمیمات را خدمت امام می بردند و با ایشان مشورت می کردند. تمام حمله ها را با امام مطرح می کردند و حتی از امام می خواستند که دعا کنند و جلو می رفتند.

اتاق جنگ اقتصادی همانند اتاق جنگ نظامی ضروری است

البته یک نفر در جبهه فرمانده تیپ بود که باید جلو می رفت. معتقدم الان رئیس جمهور همه گونه اختیارات که بتواند در مسائل اقتصادی کار کند و در جنگ اقتصادی جلو برود را دارد. فکر می کردم حتما ایشان اتاق جنگ اقتصادی درست می کند و روی این فکر می کند. همینطور که اتاق جنگ نظامی ضروری است اتاق جنگ اقتصادی هم ضروری است. ایشان می تواند اینکار را بکنند. به عقیده من رییس جمهور اختیارات کافی دارند. حالا وزارت بازرگانی جدا شود یا نشود تصمیم مجلس است و ربطی به این مسائل ندارد. رئیس جمهوری می تواند همان کارها را از طریقی که می خواهد انجام دهد. معتقدم الان کمبودی از نظر اختیارات نیست.

روسای قوا تصمیمات را در هماهنگی با هم بگیرند و اجرا کنند

اما به نظر می رسد موازی کاری‌ها مانع از آن می‌شود که این اختیارات تعریف شده در قانون اساسی به شکل تمام و کمال ظهور بروزی داشته باشد؟
من فکر می کردم یک موقعی شورای عالی امنیت ملی بالاترین مکان تصمیم گیری شود. چون رئیس جمهور هم رئیسش است و هر تصمیمی که آنجا گرفته می شود، اجرا شود. سه رییس قوه داریم، خب تصمیمات را با هم و هماهنگ بگیرند و اجرا کنند. دیگر در اینجا موازی کاری مطرح نیست. اگر موازی کاری در سیستم دولتی است رئیس دولت باید این موازی کار را اصلاح کند.

کسی نمی تواند تصمیمات رییس جمهور را وتو کند         

به زعم شما خارج از دولت موازی کاری وجود ندارد. اما این را می توان دید که اتفاقا تصمیمات دولت در سایه تصمیمات نهادهای موازی وتو می‌شود.
تصمیمات رئیس جمهور در حوزه اختیارات قوه مجریه هیچوقت وتو نمی شود برای اینکه تصمیم خودش است.

مثلا برای اینکه اقتصادمان راه بیفتد نیاز داریم که وارد روابط خارجی شویم اما این اختیار که چگونه در سیاست خارجی عمل کنیم فقط در دولت تصمیم گیری نمی‌شود.

ببینید! روابط خارجی را یکبار برقرار کردیم و دیدیم. یکی از انتقادات نسبت به دولت این است که چرا روابط خارجی اش کم است؟ چرا فقط چشم به اروپا دوخته؟ چرا آقای رئیس جمهور یکسال زودتر به عراق نرفت؟ ما چند میلیارد دلار با عراق روابط بازرگانی داریم؟ فکر می کنم حدود ۱۴ میلیارد دلار باشد درحالی که با کل اروپا ۲ میلیارد دلار است. ولی چندین برابر کل اروپا با یک کشور عراق بده بستان داریم ضمن اینکه مرزمان مشترک است و هیچ کسی هم نمی تواند کنترل کند. ما با حدود ۱۶ کشور همسایه ایم. ما قطر را داشتیم، قطر را تحریم کردند، ترکیه سریع‌تر از ما از آن طرف به قطر رفت.

به دوستان گفتیم که عجله کنید. چرا باید با روسیه و هند سرد باشیم؟ این دست دولت است و دولت باید این کارها را بکند. یک موقع منتظر بودند که مشکلات با اروپا حل شود و نیازی نداشته باشیم درحالی که اگر حل می شد و نیازی هم نداشتیم، عقل و منطق می گوید همه را باید داشته باشیم. چون یک روزی ممکن است به اینها هم نیاز داشته باشیم که حالا نیاز داریم. در این صورت چین دلخور نمی شد که برخی را نپذیرند. البته اکنون روابط به سمت گرم شدن پیش می رود و ان شاءالله بشود و به آنجا هم برسد. به عقیده من اختیارات قوه مجریه خوب و کافی است. مواردی هم دست قوه مقننه است. خوشبختانه قوه مقننه هم با مجریه خیلی همراه است. قوه قضائیه هم به پرونده هرکس که تخلفی در امور بانکی و ارزی و … داشته رسیدگی می کنند. با حکم آقا به رئیس قوه قضائیه و اختیاراتی که به این سه نفر داده اند، به عقیده من باید کار کنند. دقیق و با دقت کار کنند.

چقدر نیاز داریم همه ارگان ها به کمک بیایند؟ یعنی همه چشم ها به دولت نباشد.
احسنت! حالا ببینید ارگان های اجرایی ما دولت اند، ملت هم باید به کمک بیاید و شکی در این نیست. مردم هم باید بیایند. این فرهنگ که یک سودجو کمبود تصنعی ایجاد کند که مثلا شکر بخرید مردم را به این وادی می کشاند که بیشتر از نیاز خودشان شکر بخرند درحالی که نیاز ندارند. این خودش کمبود بوجود می آورد. باید یقه کسانی که این کار را می کنند، بگیریم و این فرهنگ را باید بوجود بیاوریم. این فرهنگ خیلی جاهای دیگر نیست. در ژاپن وقتی جنسی کمیاب و گران می شود مردم نمی خرند تا به نرمال شدن شرایط کمک کنند. ولی ما وقتی چیزی کم می شود برای خریدش هجوم می آوریم. این امر متاسفانه جا افتاده و البته بین همه نیست.

خیلی ها نمی خرند. اگر چیزی کمیاب شود را اصلا دنبالش نمی رویم چه خوردنی باشد و چه غیرخوردنی. ولی باید این را اصلاح کنیم و رسانه ها نقش اول را در این موضوع دارند که خودشان دامن نزنند. نهادهای دولتی و غیردولتی به این موضوع دامن نزنند. درست فکر کنند، بازار را نباید رها کرد. باید بازار را کنترل و نظارت کرد. دولت می تواند نظارت و کنترل کند. دولت نمی تواند یک بازاری خوب باشد ولی باید نظارت و کنترلش وجود داشته باشد. نظارت و کنترل هم این نیست که یک انبار اینجا و یک انبار آنجا پیدا کنیم هرچند این هم خوب است ولی سیستم اطلاعاتی در درجه اول مهم است که باید مطلع شوند.

سیستم اطلاعاتی باید وضعیت بازار را دائما رصد کند

چرا یک روز سراغ رب گوجه فرنگی می رویم که اگر ۱۰ سال هم نخوریم طوری نمی شویم! یا یک روز سراغ پیاز می رویم؟ حالا اگر پیاز کم شود چطور می شود؟ از قدیم یادم است که یک سال بحران سیب زمینی و یک سال بحران پیاز بوده است. امسال پیاز کم است همه می روند پیاز می کارند و سال بعد سیب زمینی کم می آید. سال بعد همه سیب زمینی می کارند و پیاز کم می آید. وزارت کشاورزی باید یکبار یک سیستم کامپیوتری درباره مزارع پیاده کند که با یک تقسیم بندی تقریبا انجام دهد تا متعادل باشند. یکسال آنقدر سیب زمینی زیاد بیاید که مجبور شوند به همه کادو دهند و یکسال اوضاع پیاز اینطوری شود. واردات و صادراتش باید کنترل شده باشد و بازار دست دولت و وزارت صمت باشد، باید مسلط باشد. سیستم اطلاعاتی قوی باید داشته باشد و اگر کسی این میان اخلال کرد به عناون اخلالگر یقه اش را بگیرند. مردم هم دنبال اخلالگر نروند. این سه راس مثلث باید کنار هم باشد.

وقتی تهدیدات خارجی زیاد می شود ناخوداگاه مردم نگران می شوند که مبادا جنگ شود یا وضعیت اقتصادی بحرانی شود، پیش بینی شما از احتمال وقوع جنگ و وضعیت اقتصادی کشور چیست؟
اصولا جنگ و حمله نظامی چیز خوبی نیست. ما که با کسی سر جنگ نداریم ولی بی عرضه و بی غیرت هم نیستیم کسی به جان و مال و ناموسمان حمله کند و ما بنشینیم. در دست نوشته های شهید چمران هست که وقتی عده ای از لشگریان صدام به دختری در فلان روستا چپ نگاه کرده اند، او(شهید چمران) آتش گرفته است.  زنی در گیلان غرب داشتیم که با تبر کسی که به خانه اش آمده بود را ساقط می کند. مجسمه سمبلیکی از او در کنار پارک شیرین در مجاورت موزه جنگ گذاشته بودیم که همه ایراد می گرفتند. بالاخره این خانم را پیدا کردند و در تلویزیون آوردند و یک قهرمان شد و از آن مجسمه گذشتند.

از جنگ خوشمان نمی‌آید اما از دشمن هم نمی‌ترسیم

هیچ کشوری نمی خواهد این تیپی باشد بویژه ما که جنگ طلب نیستیم. ولی در طول تاریخ کشورمان همیشه مورد هجوم و حمله واقع شده است. از زمان اُرُد و داریوش و ساسانیان و اشکانیان و هخامنشیان هم بوده، بعد از اسلام هم بوده و در سالهای اخیر هم شاهد بوده اید. حداقلش این است که ایران دو برابر مساحت کنونی مساحت داشته و شاهان بی عرضه قاجار بخشهایی از کشور را از دست دادند و شاهان بی عرضه تر پهلوی هم بحرین را از دست دادند. اگر الان بحرین جزئی از خاک ما بود از نظر سوق الجیشی و جغرافیایی چه جایگاه دیگری داشتیم. از اینها بگذریم و ادعایی هم روی آنها نداریم. فقط داریم تاریخ را بررسی می کنیم. ما در دفاع مقدس بعد از اینکه ابتدا شکست خوردیم و از بخشی از خاک کشور ما را گرفتند، موفق شدیم که در ادامه پیروز شده و خاک کشور را پس بگیریم. چون از جنگ نترسیدیم. نه اینکه از جنگ خوشمان بیاید ولی از دشمن نترسیدیم با اینکه دستمان خالی بود.

دشمن قوی بود نه اینکه خودش قوی باشد که دنیای شرق و غرب پشتش بود. ما هشت سال با سختی ولی با شجاعت و شهامت و صلابت جنگیدیم و در دنیا به عنوان اسطوره های مقاومت مطرح شدیم. داد و فریادهایی هم که داریم به خاطر پشتوانه مان است. به خاطر شهدای عزیز و بزرگوارمان است وگرنه جوری نبود که ۱+۵ با ما مذاکره کند. آمریکا، روسیه، چین پای مذاکره با ما آمدند و در این حد جهانی قرار گرفتن به این سادگی نبوده است بلکه با آن پشتوانه بوده است.

الان هم اگر به ما حمله شود با کمال شجاعت و شهامت و سلامت در مقابل دشمن می ایستیم. آمریکا که دیگر گردن کلفت ترینشان است. آن موقع همه با هم بودند و نتوانستند کاری کنند حالا که می خواهد تکی بیاید. هرچند ممکن است خرده پاها و پادوهایشان در کشورهای عربی وارد شوند اما اسرائیل و عربستان بیشتر از همه می ترسند و می دانند که اول از بین خواهند رفت. مردم ما همه اینها را به خوبی درک می کنند و می فهمند و ناراحت هستند که چنین چیزی پیش نیاید.

جنگ نمی‌شود چون ما موشک داریم

به خاطر اینکه جنگ نشود و جلوی جنگ را بگیریم باید قوی و توانمند باشیم. اگر مثل یک بچه لوس کنار کوچه بنشینیم هر بچه ای که رد شود یک پس گردنی هم به ما می زند. ولی اگر در قامت یک جوان قدرتمند، توانمند با بازوان گره کرده باشیم همه تعظیم و سلام می کنند یا لااقل با احترام رفتار می کنند. اگر ما توانمند باشیم قطعا با توانمندی مان جلوی دشمن را می توانیم بگیریم. اشتباه نشود؛ گاهی وقتها می گویند می خواهد جنگ شود چون ما موشک داریم درحالی که اتفاقا جنگ نمی شود چون ما موشک داریم.

و اگر دقت و برد موشک مان را بیشتر کنیم جنگ از ما دورتر می شود. اگر ما رادارهای هوایی مان را دقیق تر کنیم جنگ از ما بیشتر فاصله می گیرد. اگر در نیروی دریایی مان قوی تر شویم جنگ از ما دورتر می شود. بنابراین اگر این مسیر را جلو برویم و بخصوص همکاری دولت و نیروهای مسلح بیشتر شود، این به نفع کشور است. برخلاف آنچه عده ای می گویند می خواهیم چکار؟، انرژی هسته ای را بدهیم برود! این همان تفکر مظفرالدین شاهی است. این که بگوییم ما موشک و زیردریایی می خواهیم چه کار؟ تفکر عقب مانده متحجر شکست خورده مظفرالدین شاهی است. تفکر قوی و منطقی این را می گوید که ما خودمان را توانمند کنیم. مثل یک میکروب و بدن است. اگر بدن در مقابل میکروب ضعیف شود، بیمار می شود. ما چرا باید خودمان را ضعیف کنیم که میکروب خوشش بیاید؟

اقتصاد کلان
شناسه : 22524
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا