خودرو چرا ارزان نمی‌شود؟

به گزارش جهان صنعت نیوز: در این راستا، شاهد هستیم که برخی از سایت‌ها و رسانه‌های دولتی دائما خبر از کاهش قیمت‌ها در بازار خودرو می‌دهند. به عنوان مثال روز گذشته خبرگزاری ایسنا در تیتری به کاهش ۴۷ میلیونی قیمت‌ها در بازار اشاره کرده است. همچنین برخی رسانه‌های دیگر از کاهش قیمت خودرو خبر داده و اعلام کرده‌اند: در ۸۰ روز اخیر قیمت‌ها در بازار خودرو تقریبا از ثبات نسبی برخوردار است و از خرداد تاکنون افزایش قیمتی نداشته‌ایم. حتی نوسانات قیمت ارز هم در این مدت تاثیر زیادی در افزایش یا کاهش قیمت در بازار خودرو نداشته و قیمت برخی خودروها به دلیل عرضه بیشتر کم شده است.

با این حال مقایسه قیمت خودروها از شهریور سال گذشته تا شهریور امسال نشان می‌دهد که در سال گذشته سمند LX  ۲۴۵میلیون، پژوه پارس ۲۷۰، پژو (۲۰۶)، ۲۵۱، دنا ۳۲۵ و پراید ۱۱۱، ۱۵۳ میلیون تومان قیمت داشته در حالی که در شهریور ماه جاری قیمت سمند LX  ۳۱۳میلیون، پژو پارس ۳۰۴ میلیون، پژو (۲۰۶)، ۲۹۷ میلیون، دنا ۴۰۲ میلیون و پراید ۱۱۱، ۲۰۴ میلیون تومان شده است.

همچنین بررسی قیمت‌ها از مرداد تا شهریور امسال نشان‌دهنده نوعی تناقض است، زیرا در حالی برخی سایت‌ها برای محصولات ایران‌خودرو کاهشی بین ۴ تا ۶ میلیون تومان و کاهش ۴۷ میلیون تومانی قیمت ۲۰۷ اتوماتیک را اعلام کرده‌اند که برخی دیگر از رسانه‌ها خبر از افزایش قیمت‌ها داده‌اند. به طوری که محصولات سایپا تا ۳ میلیون تومان و محصولات ایران‌خودرو تا ۱۰ میلیون تومان افزایش قیمت گزارش شده و حتی خبرگزاری تسنیم اعلام کرده که پژو ۲۰۷ اتوماتیک از ۴۵۵ میلیون تومان به ۴۶۸ میلیون تومان رسیده است.

وقتی شعار مبنای واقعیت می‌شود

در همین رابطه، دکتر امیرحسن کاکایی عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت ایران در گفت و گو با «جهان صنعت» توضیح می‌دهد: گاهی اوقات فضا و جو روانی به گونه‌ای رقم می‌خورد که کسانی که قصد مقابله با آن را دارند، برخی اقدامات و شعارها به منظور مقابله با جنگ روانی را با واقعیت‌ها اشتباه گرفته و همین مساله تبدیل به مبنای اطلاعاتی آنها می‌شود. واقعیت این است که یک جنگ فرهنگی و اقتصادی توسط دشمنان از خارج به ما تحمیل شده و قاعدتا نیاز به مقابله با چنین جنگی ضرورت دارد. اما دیگر نباید تا آنجا پیش رفت که فکر کنیم، تمامی ابزارهایی که برای خنثی کردن این جو روانی و جنگ اقتصادی مورد استفاده ما قرار می‌گیرد، عین واقعیت است. در همین راستا به عنوان مثال در صنعت خودرو مشاهده می‌کنیم که برخی مسوولان و وزارت صمت با تمامی تلاش‌هایی که انجام می‌دهند در دفاع از وضعیت موجود، حدود را رعایت نکرده و واقعیت‌ها را به گونه‌ای بیان می‌کنند که بخشی از آنها تشکیل‌دهنده آمال و آرزوهای آنها است. در واقع دفاع جزئی از وظایف مسوولان است، اما به نظر می‌رسد که در همین دفاع هم در بخش‌هایی زیاده‌روی صورت می‌شود.

در اینجا ایراد ماجرا این است که سیاست‌گذار ممکن است صحبت‌هایی را که به عنوان دفاع مطرح می‌کند، باور کرده و آن را مطابق با واقعیت‌های جاری تلقی کند. به همین دلیل هم هست که این مساله تبدیل به ضد حمله علیه خودش می‌شود.

بازاری که از نقطه تعادل خارج شده است

این استاد دانشگاه علم و صنعت در پاسخ به این سوال که اساسا چندین ماه است که اعلام می‌شود بازار خودرو در رکود کامل به سر برده و خریدار و فروشنده‌ای پیدا نمی‌شود، در این شرایط چرا قیمت‌ها مطابق با منطق اقتصادی کاهش نیافته و شاهد نوسانات مداوم قیمت‌ها هستیم؟ توضیح داد: این مساله و سوال ظریف و مهمی است. شما زمانی است که یک تا سه ماه در فضای عدم تعادل در اقتصاد هستید که بعد از مدتی برطرف شده و یک رفتار منطقی در بازار مشاهده می‌کنید. اما  متاسفانه در حدود  چهار سال و نیم است که بازار و سیاست‌گذار ما عقلانیت اقتصادی را رعایت نکرده و به شدت از نقطه تعادل اقتصادی فاصله می‌گیرد.

البته از نظر اقتصاددان‌ها هر نقطه‌ای می‌تواند نقطه تعادل تلقی شود، اما در اینجا تعادل چه نیروهایی بسیار مهم است. در یک حالت عادی که همه چیز سر جای خود قرار داشته و عرضه و تقاضا واقعی است، وقتی رکود ایجاد می‌شود، قیمت‌ها کاهش می‌یابند. اما در کشور ما بازار واقعی نیست. بازار واقعی بازاری است که یک عده تولید کرده و عده‌ای دیگر مصرف می‌کنند. اما در بازار خودروی کشور، ما به غیر از تولیدکننده یک‌سری عرضه‌کننده مانند کسانی که خودرو انبار کرده‌اند داریم. از طرف دیگر مصرف‌کننده نیز در این بازار به تنهایی به عنوان متقاضی وجود نداشته، بلکه در این میان سرمایه‌گذار نیز به عنوان متقاضی وجود دارد. در این بازار مطابق برآوردهای صورت گرفته، بیش از ۵۰ درصد از کسانی که خرید انجام می‌دهند جزو گروه سرمایه‌گذاران هستند. بنابراین بازار ما یک بازار عادی خودرو نیست که وقتی تقاضا کم باشد، قیمت‌ها کاهش پیدا کند. این بازار یک وزنه تعادل برای سرمایه‌گذاری است که می‌خواهد ارزش پولش را حفظ کند. در نتیجه به هیچ عنوان در این بازار مهم نیست که مصرف‌کننده واقعی وجود دارد یا خیر؟ لذا در این زمینه نقطه تعادل ایجاد شده است؛ یعنی سرمایه‌گذار عجله‌ای برای فروش خودروی خود ندارد. به عنوان نمونه در این شرایط شما اگر خودرویی داشته باشید که بدانید قرار است ارزان شود با آن چه می‌کنید؟ اگر آن را به فروش برسانید با پولش چه کاری قرار است انجام دهید؟ اگر بازار رونق داشته باشد، شما می‌توانید با فروش خودروی خود یک خودروی بهتر خریداری کنید یا بالاخره در جایی دیگر سرمایه‌گذاری کنید. اما وقتی شما در وضعیتی قرار دارید که علاوه بر خودرو تمامی بازارها مانند مسکن، لوازم خانگی و غیره راکد است، چه عجله یا دلیلی برای فروش خودروی خود دارید؟ در همین وضعیت است که عرضه  افزایش نمی‌یابد. از سوی دیگر وضعیت خریدار نیز به همین گونه رقم می‌خورد؛ زیرا او تحت تاثیر فضای رسانه‌ای و شرایط موجود دائماً در انتظار است که ببیند طی هفته‌ها و ماه‌های آتی چه اتفاقی می‌افتد.

خطر قفل شدن اقتصاد

کاکایی در ادامه با بیان اینکه چنین وضعیتی بسیار خطرناک بوده و می‌تواند منجر به قفل شدن کل اقتصاد کشور شود، می‌افزاید: وقتی در کف بازار خرید و فروش قفل شود، طبیعتا تولید نیز قفل می‌کند. به همین خاطر است که در مورد قیمت‌ها شاهد اتفاق خاصی نیستیم و تنها برخی نوسانات محدود را مشاهده می‌کنیم.

در واقع زمانی که بازار خودرو راکد باشد، وقتی یک نفر معامله‌ای انجام می‌دهد، همین موضوع می‌شود معیار و متر قیمت. در حالی که با خرید و فروش محدود که نمی‌توان بازه و دامنه بازار را تعریف کرد. به همین دلیل معتقدم در شرایط فعلی اساسا خود کلمه بازار زیر سوال رفته است. بازار جایی است که تبادلات زیاد صورت می‌گیرد. وقتی که تبادلات نزدیک به صفر است، هر یک نفری که وارد شده و قیمت را بالا و پایین می‌کند، کل بازار را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. لذا نه بازار واقعی است و نه می‌توان انتظار داشت که قیمت‌ها کاهش پیدا کند، زیرا اقتصاد به ظاهر قفل کرده و آن چیزی که در بازار خودرو مشاهده می‌کنید، تنها محدود به این بازار نبوده و به کل اقتصاد کشور تعمیم یافته است.

این کارشناس ارشد صنعت خودرو در ادامه تاکید می‌کند: در این شرایط فضای سرمایه‌گذاری برای افراد عادی مانند من و شما قفل شده است. یعنی دهک اول تا نهم جامعه درگیر این شرایط هستند، زیرا اکنون سرمایه کلانی نداریم که بخواهیم در بازارهایی نظیر مسکن سرمایه‌گذاری کنیم. در نتیجه ناچار هستیم همین سرمایه محدود خود را که در اختیار داریم حفظ کنیم. یعنی وقتی بازار سرمایه و سایر بازارها قفل شده، اگر خودرویی در اختیار داشته باشم، آن را نمی‌فروشم.

علاوه بر این نگرانی من از اینجاست که سیاست‌گذاری کنونی دولت برای تولید و واردات دارای تناقض است. به تازگی از یکی از نمایندگان مجلس شنیدم که اعلام کرد تعرفه واردات خودرو باید ۱۰ درصد باشد. حال وقتی بهترین تعرفه CKD (مونتاژ) ۲۰ درصد است، این یعنی همینCKD کاران نیز درب کارخانه خود را بسته و به سمت واردات بروند. در نتیجه معتقدم با همین آیین‌نامه واردات خودرو، برنامه‌ریزی تولید نیز بر هم زده شده است. لذا وقتی برنامه‌ریزی‌ها ضد تحول و توسعه است، همه همچنان منتظر  خواهند ماند که نتیجه چنین وضعیتی رکود در بازار و عدم تغییر معنادار در قیمت‌هاست. در این راستا، امیدوارم که هر چه زودتر تکلیف این مساله مشخص شود، زیرا در صورت تداوم چنین شرایطی به احتمال فراوان ما دچار کاهش بزرگ و معنادار در اقتصاد کشور خواهیم بود، زیرا آنچه امروز مشاهده می‌کنیم، نوک کوه یخ است و وقتی که اقتصاد قفل شده است، با وعده و وعید این قفل‌شدگی باز نخواهد شد. شما شاهد  هستید در همین بازار خودرو، متاثر از فضای مذاکرات برجام، وقتی خبرها خوب است قیمت‌ها کاهش می‌یابد و وقتی خبرهای منفی منتشر می‌شود، قیمت‌ها دوباره بالا می‌رود. این نشان می‌دهد که برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته تاثیری در کاهش قیمت‌ها نداشته و فضای روانی منجر به نوسان در قیمت‌ها می‌شود.

اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهصنعت و معدن
شناسه : 286881
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا