مرگ‌ فجیع رومینا اشرفی: چه کسی مسئول است؟

علی دینی ترکمانی * اما، نوع مرگ، بسیار متفاوت است و به همین دلیل آن را به مرگی سوال‌برانگیز و قابل تامّل تبدیل می‌کند. دختری در سن نوجوانی دلداده‌ی پسری می‌شود. احتمالا، بدلیل محدودیت‌های خانوادگی، به همراه پسر از خانه فرار می‌کند. نیروی انتظامی وی را دستگیر و در اختیار دادسرا و دادگاه ارشاد می‌گذارد. قاضی نیز احتمالا بعد از بازپرسی و اخذ تعهد مبنی بر عدم تکرار چنین رفتاری، دستور تحویل وی به خانواده‌اش را می‌دهد. تا اینجای کار، فخر و مباهات است. کاری در جهت پاک کردن جامعه از شر فساد، به خوبی انجام شده است.


اما پیامد نهایی این فرآیند، چیزی نیست جز بروز یک تراژدی غم‌انگیز که جامعه را در بهت و حیرت و غم و اندوه فرو می‌برد. با زخمی عمیق بر پیکر وجدان اجتماعی.

حالا، پدر، در کنار اندوه لکه‌دار شدن دامن عفت دخترش، داغ به قتل رساندن او را هم بر سینه دارد. با حبسی به میزان حداقل سه سال. فروپاشی یک خانواده با آثار تلخ ماندگار آن بر پیکر جامعه.

در ظهور و بروز این تراژدی که سابقه‌ی متعددی در جامعه‌ی ما دارد، تنها رومینا مقصر نیست. محیط خانواده‌ای که بدلایلی چون بیکاری و اعتیاد و تعصبات افراطی ناموسی، اجازه‌ی برقراری رابطه صحیح و شفاف ِهمراه با مهر و محبت را، میان فرزندان و والدین، نمی‌دهد نقش مهمی هم در به‌دام افتادن عاطفی دختران دارد و هم در ناتوانی پدران و برادران در کنترل خشم خود.

ماموران نیروی انتظامی و قضات دادسراهای ارشاد نیز مقصرند چرا که بدون ارایه مشاوره‌های سودمند به خانواده‌ها، و بدون زمینه‌سازی برای برخورد مهربانانه‌تر با چنین فرزندانی، آنان را به خانواده‌ها بر‌می‌گردانند.

کارکرد چنین نهادهایی فقط دستگیری و تفهیم اتهام و مجازات نیست. بلکه، زمینه‌سازی برای برخورد ریشه‌ای با چنین کژرفتاری‌هایی از طریق وصل به متخصصان برجسته (و نه مدرک‌دار کیلویی) علوم جامعه‌شناسی و روان‌شناسی است. متاسفانه بدلیل نوع قوانین و مقررات و سیطره‌ی برخورد‌های فرمالیستی(ظاهرمابانه) و همین‌طور تاثیر احتمالی پرونده‌سازی‌ها در ارتقای پرسنل، نشانه‌هایی از مواجهه‌های ریشه‌ای دیده نمی‌شود.

جامعه‌ی ما نیاز شدید به برجسته‌تر شدن وجه رحمانیت و ستارالعیوب بودن خداوند منّان دارد. امّا، شوربختانه، آن‌چیزی که سیطره دارد وجه “قاسم الجبارین” خداوند منان است. این نیز علّت زیرین دیگر ظهور و بروز چنین حوادث غم‌انگیزی است.

برخوردهای خشن و مجازات‌های سنگین بخصوص برای رفتارهایی که در کلِ جهان تا حد زیادی حل و فصل شده، از جمله حجاب و نظایر ان، موجب هم تشدید خشونت در جامعه و هم ناتوانی نظام حکمرانی در مواجهه‌ی بهتر با چالش‌های اقتصادی چون بیکاری و تورم می‌شود. چالش‌هایی که به سهم خود محیط خانواده را برای تیز کردن تیغ تعصب افراطی و خشونت غیرانسانی فراهم می‌کند.

تراژدی رومینا، از منظر نگاه اجتماعی، ریشه در محیط اجتماعی دارد که بدلایل مختلف، اجازه‌ی حل و فصل شدن چالش‌های خانوادگی از این دست را، در مسیری بهتر، نمی‌دهد. بنابراین، مادامی که قواعد بازی تعیین‌کننده‌ی این محیط ساری و جاری است، باید به انتظار حوادث دیگری از این نوع، دست‌کم در بخشی از خانواده‌ها، در آینده بود.

 

اخبار برگزیدهدیدگاه
شناسه : 110139
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا