سرنوشت دلار در سایه نپیوستن به برجام

به گزارش جهان صنعت نیوز: اخبار منتشرشده در خصوص مذاکرات برجام و ابهام شکل‌گرفته پیرامون بازگشت یا عدم بازگشت به آن مهم‌ترین عامل بروز این اتفاق عنوان شده است. از سوی دیگر همین امر بازگشت انتظارات تورمی به فضای اقتصاد ایران را در پی داشته است. بنابراین دلار بدون برجام تا کجا پرواز می‌کند؟ سوالی بود که کارشناسان و اقتصاددانان و فعالان اقتصادی در کلاب‌هاوس خبرآنلاین بدان پاسخ دادند.

هر چند روند افزایشی بر بازار ارز حاکم است اما به عقیده اغلب کارشناسان بازار هنوز از فضای تعادلی خارج نشده است، به طوری که صادق‌الحسینی، کارشناس اقتصادی با تکیه بر مدل‌های اقتصادی توضیح داد که در سال گذشته قیمت تعادلی بین ۲۱ هزار و ۵۰۰ تا ۲۴ هزار و ۵۰۰ تومان برآورد شده بود و در سال‌ جاری این رقم به ۲۴ تا ۲۷ هزار تومان افزایش یافته است.

این کارشناس اقتصادی گفت: رقم کسری بودجه به تولید ناخالص داخلی به بالاترین میزان خود رسیده که در صورت عدم بازگشت به برجام رشد فزاینده نقدینگی را تجربه خواهیم کرد.

صادق‌الحسینی اظهار کرد: برآوردهای ما نشان می‌داد در سال گذشته نرخ تعادلی دلار بین ۲۱ تا ۲۴ هزار تومان بود اما بحث این بود که در صورت بازگشت به برجام، دولت مجبور به تسویه دلارهایی که به بانک مرکزی بدهکار است، خواهد بود و از سوی دیگر ۳۰ میلیارد دلار درآمد نفتی را خواهد داشت و ۵۰ تا ۷۰ میلیارد دلار نیز ارز بلوکه‌شده دولتی و غیردولتی آزاد می‌شود و در نتیجه شوک به سمت عرضه وارد شده و قیمت از حالت تعادلی خود خارج می‌شود.

 او گفت: آنچه در واقعیت رخ داده متفاوت است و باید توجه داشت هزاران عامل قیمت را در محدوده‌هایی حتی غیرواقعی نگه می‌دارد‌، پس باید توجه داشت هیچ اقتصاددانی نمی‌گوید قیمت دلار کمتر از بیست هزار تومان تعادلی است بلکه همه نسبت به این موضوع هشدار می‌دادند که قیمت کمتر از بیست هزار تومان بسیار برای اقتصاد ایران خطرناک است.

او گفت: عواملی که گفتم می‌توانست که زمینه را برای کاهش قیمت دلار به کمتر از بیست هزار تومان فراهم کند، همان شوک عرضه‌، این شرایط را مهیا می‌کرد اما نکته خطرناک اینجاست که این ضعیت ماندار نیست و آسیبی جدی‌تر به اقتصاد وارد می‌شود.

الحسینی با اشاره به اینکه کشف قیمت تعادلی ارز در کشور نفتی که هشتاد درصد ارز خارجی‌اش در اختیار دولت است  و در دو دهه گذشته نیز۶۰ درصد ارز خارجی‌اش در اختیار دولت است، با دیگر کشورها متفاوت است.

 او با اشاره به اینکه ارز وقتی در دست دولت است، دیگر قیمت تعادلی نخواهد داشت، گفت: در این فضا تنها می‌توان گفت نقطه تعادلی ارز نقطه‌ای است که در آن کشور دچار مشکل نشود. در حقیقت در این نقطه تولید و صادرات آسیب نمی‌بیند و به واردات نیز قطع نخواهد شد‌. به این ترتیب در این نقطه دچار آسیب بیماری هلندی نمی‌شویم اما می‌بینیم که دولت آقای خاتمی از سال ۸۱ تا سال ۸۴ و دولت آقای احمدی‌نژاد از سال ۸۴ تا ۹۰ و آقای روحانی از سال ۹۲ تا ۹۷ این سیاست را پیش گرفتند و با مداخله در بازار قیمت را پایین نگه داشتند و هر چه ارز داشتند سرازیر این بازار کردند و توجهی نکردند اقتصاد کشور در بیماری هلندی غرق می‌شود.

وی در پاسخ به این سوال که اگر برجام به امضا نرسید،چه اتفاقی خواهد افتاد؟ گفت: در صورتی که برجام به نتیجه نرسد‌، ما شاهد رشد فزاینده نقدینگی خواهیم بود. منظورم از رشد فزاینده نقدینگی این است که این رشد در حداکثر چیزی که در تاریخ اقتصاد ایران داشتیم رخ خواهد داد. در ضمن باید توجه داشت که کسری بودجه نسبت به تولید ناخالص داخلی به بالاترین حد خود در تاریخ ایران رسیده است .

به این ترتیب کسری بودجه به ۱/۱۰ درصد رسیده و همین امر رشد نقدینگی را فزاینده خواهد کرد.

 این کارشناس اقتصادی در توضیح این مطلب افزود: پیش‌بینی‌ها نشان می‌داد در صورت عدم امضای برجام قیمت بین ۲۲ هزار و ۵۰۰ تا ۲۶ هزار و ۵۰۰ تومان نوسان دارد که البته ریسکی ۱۵ درصدی را نیز باید برای آن در نظر داشت. برای سال آینده نیز باید به همین روند فزاینده نقدینگی برای رشد قیمت دلار حساب کرد.

وی افزود: برای بررسی نرخ دلار باید به دو متغیر عرضه و تقاضای دلار اشاره کرد، تقاضای دلار از رشد حجم نقدینگی قابل برآورد است‌، در نتیجه رشد نقدینگی کشور در مقایسه با کشورهای مبداء صادراتی ما چه تفاوتی دارد و عرضه را از سمت ذخایر بانک مرکزی و میزان فروش نفت از سوی دولت قابل ارزیابی است، با این دو فاکتور عمده می‌توان هشتاد درصد روند قیمتی دلار را پیش‌بینی کرد و اتفاقا اقتصاد ایران با تمام بی‌حساب و کتابی نشان می‌دهد که قیمت ارز به کدام سمت می‌رود .

 او تاکید کرد: متاسفانه بانک مرکزی ایران اعتباری در جهان ندارد و حتی روی پیش‌بینی‌های خود نمی‌ایستد و غالبا پیش‌بینی‌هایش نیز درست درنمی‌آید. این در حالی است که فدرال رزرو وقتی پیش‌بینی ارائه می‌دهد به هر قیمتی بر پیش‌بینی خود می‌ایستد اما در ایران این وضعیت نیست. وقتی بانک مرکزی روی پیش‌بینی خود بایستد طبیعتا افکار عمومی به جای توجه به بانک مرکزی‌، موضوع قیمت ارز خارجی را پیگیری می‌کنند.

وی گفت: هر زمان که پیش‌بینی تورمی بانک مرکزی درست از آب درآمد‌، آن وقت می‌شود درباره سیاستگذاری‌ها صحبت کرد. اگر بانک مرکزی نخواهد لنگر سیاستگذاری و پیش‌بینی اقتصادی باشد، مردم لنگر قابل اعتماد خود را پیدا خواهند کرد.

نرخ ارز؛ پرنوسان و نگران‌کننده

میثم رادپور یک کارشناس بازارهای مالی نیز گفت: اقتصاد ایران با تغییر ماهیت مواجه شده است و در شرایط فعلی از فاز تورمی به فاز رکود تورمی ورود کرده‌ایم. باید فراتر از افق کوتاه‌مدت به مساله دلار نگاه کرد و ترجیح می‌دهم که در بازه زمانی بلندمدت‌تری به این موضوع بپردازم.

وی با اشاره به اینکه برخی معتقدند دلار لنگر اقتصاد ایران است، گفت: دلیل این وضعیت این است که مصیبت‌های ما همواره با افزایش قیمت دلار رخ می‌دهد. این طور دیده می‌شود که افزایش نرخ دلار باعث ایجاد تورم می‌شود. نرخ دلار در همه جهان نرخ مهمی است اما باید توجه داشت که در ایران اهمیت دلار بیش از پیش شده است.

رادپور با تاکید بر اینکه اقتصاد ایران در حدود ۱۰ سال است که درگیر پدیده رکود تورمی است، گفت: اقتصاد ایران در حال کوچک شدن است و سهم آحاد بخش‌های اقتصادی از کیک اقتصاد در حال کوچک شدن است. تولید در این فضا آب می‌رود، این اتفاق در شرایطی رخ داده است که نرخ تورم بالاست و به عبارت دیگر یکی از بالاترین نرخ‌های تورم در دهه‌های اخیر را شاهد هستیم.

وی گفت: همه سوالات و جواب‌ها بر این استوار است که ببینیم رفاه اقتصادی در ایران چه می‌شود، منظور من این است که گرانی دلار به ذات خود مساله مهمی نیست، آنجا مساله مهمی می‌شود که افزایش قیمت رفاه را کاهش دهد.

 او گفت: موضوع مهم این است که نرخ دلار نیز محصول ساختار اقتصادی است که این فضا را ایجاد کرده است، نرخ دلار همواره پرنوسان و نگران‌کننده است.

رادپور افزود: اگر وضعیت ما بدتر شده است به دلیل این است که ما یک دهه است درگیر رشد منفی اقتصادی هستیم و در نتیجه آثار تورمی با شدت بیشتری خود را نشان می‌دهد. به هر حال در سال‌های گذشته ما همواره رشد اقتصادی ولو اندک را داشتیم.

 وی گفت: در این فضا معضل اقتصاد نباید به تورم تقلیل داده شود، بالاخره در این ساختار اقتصادی، سیاستگذار تقبل کرده است که دولت هزینه یارانه کالاهای اساسی و حامل‌های انرژی را پرداخت کند و در فضایی که رشد اقتصادی منفی است، دولت با کسری بودجه و کاهش درآمد روبه‌رو می‌شود اما هزینه‌هایش رو به افزایش است و در نتیجه کسری بودجه مداوم بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود.

او با تاکید بر اینکه این ساختار تولید‌کننده کسری بودجه است، گفت: طبیعی است درآمد رو به کاهش و مخارج رو به افزایش کسری بودجه ایجاد می‌کند و این کسری بودجه به ایجاد تورم منجر می‌شود.

رادپور ادامه داد: با این توضیح می‌خواهم بگویم که مساله اصلی ما این ساختار است، ساختاری که در آن تولید شکل نمی‌گیرد و فضای سرمایه‌گذاری اطمینان‌بخشی شکل نمی‌گیرد و محیط کسب‌و‌کار نیز مناسب نیست، پس بهتر است مساله را به دلار یا تورم تقلیل ندهیم.

او نتیجه‌گیری کرد: در این فضا با افزایش نرخ دلار رفاه اقتصادی کاهش می‌یابد. در ضمن این وضعیت محصول انتخاب دولت است، اینکه دولت انتخاب کرده است که یارانه پنهان بدهد، طبیعتا کسری بودجه ایجاد می‌شود اما از سوی دیگر در حوزه سیاست خارجی نیز انتخاب دولت است که مسیر حرکت اقتصادی را روشن می‌کند.

وی گفت: نکته مهم این است که ما پیش‌تر اقتصاد تورمی داشتیم اما در شرایط کنونی اقتصادی درگیر رکود تورمی را داریم و خروج از این وضعیت مستلزم حل مسائل بسیار بزرگی است، اول اینکه در حوزه سیاست خارجی تصمیم گرفته شود و از سوی دیگر در حوزه پرداخت یارانه و سیاستگذاری نیز وضعیت روشن شود.

او با تاکید بر اینکه الزامات بازار در نهایت به دولت تحمیل می‌شود، گفت: الگوی رژیم ارزی ما خاص است. به نظرم الگوی رژیم ارزی ما تثبیت-جهش بوده است، این بدان معناست که تا جایی که دولت‌ها توانسته‌اند قیمت را تثبیت کردند و جایی که دیگر نتوانستند و امکانش را نیافته‌اند تن به جهش دادند.

وی تاکید کرد: نکته این است که طول مدت تثبیت نرخ ارز کوتاه شده است، در دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی، در دهه هفتاد و هشتاد ما شاهد دوره تثبیت ۰ ساله بودیم اما کم‌کم به تدریج این دوره رکودی به شش سال کاهش یافت، پس از جهش نرخ ارز در سال ۹۷، این دوره به یک سال تقلیل یافت. به این ترتیب کوتاه شدن دوره تثبیت برآمده از شرایط رکود تورمی در ایران است.

وی گفت: طبیعتا می‌توان انتظار داشت که نرخ ارز کمابیش در محدوده افزایش حجم نقدینگی، قیمت ارز افزایش یابد. به واسطه شرایط کنونی باید با دوره‌های طولانی تثبیت حداحافظی کنیم چرا که دیگر امکانات گذشته را نداریم و شرایط اقتصادی خود را به قیمت دلار تحمیل می‌کند.

وی با اشاره به اینکه بانک مرکزی نه ذخایر ارزی پیشین را دارد و نه امکانات گذشته را، اضافه کرد: در سال‌های گذشته حتی از طریق شعبه بانک ملی حواله در دوبی می‌فروخت اما در شرایط فعلی دیگر این امکان را هم ندارد و در بهترین حالت باید از خصولتی‌ها و خصوصی‌ها بخواهد ارزشان را بفروشند.

رادپور توضیح داد: در حقیقت تمام تصمیمات بانک مرکزی در شرایط کنونی محدود‌کننده بوده است، تصمیماتی که برای چک گرفته شده را ببینید، راه‌اندازی سامانه نیما و بازار متشکل ارزی و… همگی تلاش‌هایی محدود‌کننده تلقی می‌شوند.

وی درباره پیش‌بینی قیمت ارز گفت: فکر می‌کنم انتظار کاهش قیت ارز منطقی نیست چرا که کسری بودجه مشکل حل‌نشده اقتصاد ایران است، در ضمن مشکل تولید در ایران نیز حل نشده است و در نتیجه حتی امضای برجام اولیه نیز قیمت ارز را تغییر چندانی نداد چرا که ساختار اقتصادی ایران خود را به قیمت ارز تحمیل می‌کند.

وی گفت: حجم فروش اوراق بدهی محدود بوده و فروش نفت نیز زیر علامت سوال بزرگی است و مساله رکود با امضای برجام نیز حل نمی‌شود چرا که باید این محیط احساس آرامش کند تا مساله رکود برطرف شود.

ارز لنگر اسمی اقتصاد شد

مشاور سابق بانک مرکزی نیز در این جلسه گفت: در بلندمدت چشم‌انداز واقع‌بینانه‌ای برای نظام ارزی باثبات یا نظام اقتصادی باثبات در ایران نداریم، در نتیجه اگر علمی برخورد کنیم، باید قبول کنیم که سرنوشت اقتصاد ایران، افزایش نرخ ارز است.

احمد عزیزی اظهار داشت: ارز هم مثل هر کالای دیگری تابع عرضه و تقاضاست. ارز مثل بقیه کالاها و خدمات نیست، ارز یک فراقیمت است و یک ماهیت غیراقتصادی خیلی عظیمی برای اقتصاد ایران دارد. البته بقیه کشورهای جهان هم همین ماهیت را دارند.

وی افزود: ما یک بازه و دامنه زمانی کوتاه‌مدت داریم و یک بلندمدت. در تحلیل کوتاه‌مدت، شاید یکی از تئوری‌های خیلی جدید تعیین نرخ برابری ارز، که برای ایران طراحی نشده و کلا یک تئوری خیلی قوی اقتصادی و شاید آخرین تئوری‌هایی است که برای تعیین نرخ برابری استفاده می‌شود، ریزساختارهای بازار نرخ ارز است.

مشاور سابق بانک مرکزی تصریح کرد: من هیچ بازاری را در جهان، فارغ از ایران نمی‌شناسم که نوسانات آن بیشتر از بازار ارز باشد. شما اگر نرخ برابری دلار به یورو را ببینید، می‌بینید دلار و یورو در یک بازه زمانی کوتاه‌مدت، ۱۰، ۲۰ درصد و حتی در میان‌مدت تا ۵۰ درصد نوسان دارد.

عزیزی متذکر شد: بقیه تئوری‌های تعیین نرخ برابری ارز، این نوسانات را نمی‌توانند توضیح دهند. ولی تئوری ریزساختارهای بازار نرخ ارز می‌تواند این موضوع را توضیح دهد. با این توضیح می‌خواهم بگویم برای مثال، با توجه به حوادثی که در خلیج ‌فارس اتفاق می‌افتد و خبرهایی که در مورد برجام می‌رسد، مثبت یا منفی، نمی‌توان پیش‌بینی کرد که هر حادثه‌ای چه تاثیری روی نرخ ارز می‌گذارد.

وی عنوان کرد: در دوره دولت نهم و دهم گزاره‌هایی داشتیم که نشان می‌داد قیمت نفت پایین‌تر نخواهد آمد. این نشان می‌دهد که سیاستگذاران علاقه دارند به عواملی که عرضه و تقاضای دلار در بازار تاثیر می‌گذارد.

مشاور سابق بانک مرکزی در ادامه گفت: در این زمینه ما واقعا نمی‌دانیم که قیمت ارز چه خواهد شد و هیچ‌کس نمی‌تواند پیش‌بینی کند؛ نه در ایران که حتی در جهان هم قدرت‌های مسلط بر بازار ارز نمی‌توانند با ریزساختارهای بازار ارز بجنگند و خیلی مشهور است که می‌گویند بازارها، دولت‌ها را ادب می‌کنند. یعنی خیلی از کارهایی که دولت‌ها می‌خواهند در بازارها انجام دهند، با شکست مواجه می‌شوند، زیرا مقتضیات بازار را رعایت نمی‌کنند.

عزیزی افزود: با وجود این، باید یک تخمین‌هایی برای کوتاه‌مدت داشت. در کوتاه‌مدت با چارچوبی که ما با تغییرات گذشته داشتیم، نوسانات بازار ارز در ایران تقریبا هر دهه یک بار اتفاق می‌افتاد و پرش‌های بزرگ در دهه ۹۰ دو بار اتفاق افتاد.

وی متذکر شد: دامنه زمانی کوتاه‌مدت و میان‌مدت پرش‌های بزرگ که برای همه غافلگیرکننده است، کوتاه‌تر شده است. حتی در این پرش آخر، یعنی سال ۹۷ تا ۹۹، اگر ابتدای ۹۷ تا شهریور ۹۹ را در نظر بگیرید، این دامنه پرش هم وسیع‌تر بود و هم ادامه‌دارتر و موثرتر بود.

مشاور سابق بانک مرکزی تصریح کرد: ما دلار ۳۰، ۳۱ و ۳۲ هزار تومان را تا شهریور ۹۹ دیدیم. به همین دلیل من تعجب می‌کردم که چند ماه پیش مقارن با شروع کار دولت بایدن و بعد از آن، گروهی خوشبین بودند به اینکه قیمت ارز باید قیمت تعادلی‌اش، حالا با هر مدلی که استفاده می‌کردند، زیر ۲۰ هزار تومان است. عملا در شش ماه گذشته ثابت شد که آن تحلیل‌ها درست نبود و الان هم خیلی‌ها روی این تحلیل‌ها اصرار می‌کنند.

عزیزی تاکید کرد: من اعتقاد دارم وقتی دلار تا ۳۰، ۳۲ هزار تومان را یک سال قبل ملاقات کرده، احتمال اینکه به راحتی به این سطوح برگردد، وجود دارد. بالاخره ما از یک سال قبل تاکنون حداقل ۴۵ درصد تورم داشتیم.

وی متذکر شد: نکته اصلی این است که ما در بلندمدت چشم‌انداز واقع‌بینانه‌ای برای نظام ارزی باثبات یا نظام اقتصادی باثبات در ایران نداریم. در نتیجه اگر بخواهیم علمی برخورد کنیم، در دامنه بلندمدت اگر تئوری‌های تعیین نرخ برابری ارز را بگیریم، و رفتار گذشته اقتصاد ایران را مورد توجه قرار دهیم، باید قبول کنیم که سرنوشت اقتصاد ایران، افزایش نرخ ارز است. اینکه چقدر افزایش می‌یابد، براساس عوامل موثر در نرخ ارز مثل تورم، نقدینگی و تراز پرداخت‌های خارجی و درآمد نفت، این عدد را می‌توان تحلیل کرد.

مشاور سابق بانک مرکزی همچنین گفت: اگر بخواهیم براساس سیاست ارزی بگوییم، انتظارات تورمی، ذخایر خارجی، بدهی‌های خارجی، کشش‌پذیری کالاها در بازارها، باز بودن اقتصاد و توسعه بازارهای مالی و… مطرح است. در مورد ایران، تحریم و دسترسی به منابع ارزی و روابط کارگزاری و عدم رعایت استانداردهای بین‌المللی مطرح است. با وجود این‌ها، واقعا چشم‌انداز ناامیدکننده‌ای برای خودمان ترسیم می‌کنیم. همه این‌ها را اگر بخواهم خلاصه کنم، ما در عرصه اقتصادی، ارز را لنگر اسمی اقتصاد به جای تورم کردیم. این اشتباه است و اشتباه آن هم بر همه اثبات شده است.

عزیزی یادآور شد: تورم باید لنگر اسمی باشد. تا زمانی که این اتفاق نیفتد، نرخ ارز افزایش پیدا می‌کند. ما به لحاظ اقتصادی نباید یکدیگر را فریب دهیم. بالاخره باید در بلندمدت و میان‌مدت منتظر نرخ‌های بسیار بزرگ باشیم. البته من فکر نمی‌کنم این‌ها باعث فروپاشی شود. زیرا من فکر می‌کنم یک مقداری از این فروپاشی‌ها در اقتصاد اتفاق افتاده است.

وی متذکر شد: در زمینه‌های غیراقتصادی مثل مسایل مربوط به تحریم و پیروی از استانداردهای بین‌المللی، شاید یک دهه طول بکشد که ما بتوانیم استانداردهای بین‌المللی را اجرا کنیم. زیرا بالاخره مقاومت‌های بوروکراتیک هم در داخل در مقابل عوض کردن مسیر و ریل کار از یک نظام رانت‌زده و فسادزده، به یک نظام کارآمد متناسب با استانداردهای بین‌المللی وجود دارد. حداقل دو سه سال فاز اولیه‌اش طول خواهد کشید.

مشاور سابق بانک مرکزی خاطرنشان کرد: اگر صلح در خارج را محقق نکنیم، علاوه بر عوامل اقتصادی، در زمینه‌های سیاسی هم باید صرف ریسک خیلی بالایی روی قیمت دلار بگذاریم.

همگرایی به وجود آمده است

عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران تاکید کرد: اگر برجام اتفاق بیفتد و خبر مثبتی بشنویم، من فکر می‌کنم دلار تا ۲۰، ۲۱ هزار تومان به طور موقت کاهش پیدا می‌کند. در کل فکر می‌کنم با این فرمان و حفظ شرایط موجود، تا پایان سال به ۳۰ هزار تومان نزدیک می‌شویم؛ در غیر این صورت وضعیت قابل پیش‌بینی نیست.

علی شریعتی اظهار داشت: در کشور ما دلار براساس مولفه‌های اقتصادی تعیین نمی‌شود و بیشتر به نوعی ابزار مالی، سیاسی و امنیتی است و ما به عنوان مصرف‌کننده راجع به آن صحبت می‌کنیم.

وی افزود: ما در شرایطی قرار داریم که تا شاخص بورس بالا می‌رود، همه می‌گویند خدا را شکر، آقای رییسی آمده و وضعیت بورس خوب می‌شود. اما صف مرغ هنوز هست. به‌هرحال ما مردم احساسی‌ای هستیم و داریم در مورد شرایط صحبت می‌کنیم.

عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران تصریح کرد: چند نکته را به نظر من باید در نظر بگیریم. من اعتقاد راسخ دارم و بارها هم گفتم دلار در کشور ما سیاسی است و حتی کسانی هم که پیش‌بینی‌های خاص داشتند که دلار زیر ۲۰ هزار تومان می‌آید یا دلار ۱۵ هزار تومان می‌شود، پیش‌بینی آنها هم براساس مقاصد سیاسی و ایجاد مزیت رقابتی برای کاندیدای رقابتی خاصی بود؛ وگرنه در عمل همه می‌دانند که این اتفاق نمی‌افتد و شدنی نبود.

شریعتی عنوان کرد: بارها مقام معظم رهبری عنوان کردند که برجام و این‌ها، اختیارش از دست دولت‌ها خارج است و دست حاکمیت است، به همین دلیل عزیزان منتقد یک مقداری با آرامش بیشتری صحبت کردند و فضا به اعتقاد من تغییر کرد. همین تغییری که وجود دارد، در ادامه هم شاهد آن خواهیم بود.

وی تصریح کرد: ما گشایش‌هایی را که در حال حاضر صورت می‌گیرد، فارغ از گمانه‌زنی‌های سیاسی، امروز به فال نیک می‌گیریم. مشکلات واردات واکسن که خود ما درگیر آن بودیم و بسیار سخت بود، در حال حاضر سهل شده است. بحث تولید واکسن داخلی که در همه ۱۰ ماه گذشته یک میلیون تولید شده بود، مثل اینکه امروز، ۱۳ مرداد فقط ۵۰۰ هزار واکسن تولید شده است.

عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران متذکر شد: در حال حاضر نشانه‌های خوبی می‌بینیم و هماهنگی و همگرایی به وجود آمده است. بر همین اساس، با توجه به این اتفاقات، فارغ از مسایل علمی و اقتصادی، احتمال اینکه شروع دولت آقای رییسی با افزایش ناگهانی قیمت ارز رقم بخورد، این اتفاق به نظر من خالی و دور از ذهن و واقعیت می‌تواند باشد، زیرا به‌هرحال تلاش می‌شود که ایشان با شرایط آرام‌تری کار را شروع کند.

شریعتی گفت: دولت بزرگ‌ترین تامین‌کننده ارز است و سعی می‌کند با تزریق و نگهداری ارز، از تکانه‌های ناگهانی جلوگیری کند.

وی با طرح این پرسش که چه کسانی می‌خواهند به بازار موج دهند، افزود: ما به عنوان صادرکننده دوست نداریم دلار پرواز کند، می‌خواهیم دلار در یک قیمت منطقی، نه اینکه تثبیت شود و فشار ناگهانی وجود داشته باشد، بلکه با یک روند منطقی حرکت کند.

عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران تصریح کرد: من هم اعتقاد دارم که الان قیمت دلار واقعی نیست و اگر بخواهیم براساس حجم پولی که در بازار وجود دارد و تورم نگاه کنیم، قیمت واقعی دلار حدود ۳۵ هزار تومان است، ولی الان تقریبا براساس امیدها و منابعی که می‌آید و کارهایی که وجود دارد، قیمت به نوعی تنظیم شده است.

شریعتی عنوان کرد: من اعتقاد به این ندارم که ما بدون برجام و بدون آشتی و تعامل با دنیا می‌توانیم به راحتی کار را ادامه دهیم. دوستانی که دستی در کار دارند، می‌دانند که ما هر آنچه در چنته داشتیم، رو کرده‌ایم. ما دیگر به ته دیگ رسیده‌ایم. به همین دلیل به نظر من اقتصاد نحیف ما دیگر این تحمل را ندارد و به طور قطع در روزهای آینده شاهد  خواهیم بود در دولت آقای رییسی، اتفاقات خوبی بیفتد.

وی تصریح کرد: من شاید به ایشان رای نداده باشم، ولی به هرحال ایشان الان رییس‌جمهور کشور است و فکر می‌کنم با همگرایی‌ای که وجود دارد، ایشان به نوعی با دنیا آشتی کنند. عکس‌ها و فیلم‌هایی هم که پخش می‌شود، کار کسانی است که می‌خواهند نرخ دلار به ۵۰ هزار تومان برسد.

عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران متذکر شد: اگر برجام اتفاق بیفتد و خبر مثبتی بشنویم، من فکر می‌کنم دلار تا ۲۰، ۲۱ هزار تومان به طور موقت کاهش پیدا می‌کند. در کل من فکر می‌کنم با این فرمان و حفظ شرایط موجود، تا پایان سال به ۳۰ هزار تومان نزدیک می‌شویم.

شریعتی بیان کرد: اگر برجام اتفاق نیفتد و تحریم‌های دور جدید برگردد، وضعیت قابل پیش‌بینی نیست که امیدواریم این اتفاق نیفتد.

وی اظهار داشت: وقتی دولت بزرگ‌ترین فروشنده ارز باشد و بزرگ‌ترین تاجر کشور باشد، ارز یک واژه سیاسی-امنیتی است و حالا به تناسب حال آن، عده‌ای دلال موج می‌دهند و نرخ را بالا می‌برند.

پیش‌بینی قیمت دلار در سه حالت

حمید حسینی، دبیرکل اتاق ایران و عراق، گفت: دلار در شرایط عادی کالایی مانند سایر کالا‌ها و تابع عرضه و تقاضاست یعنی اگر تقاضا در جامعه برای دلار افزایش پیدا کند قیمت آن نیز افزایش پیدا خواهد کرد.

نایب‌رییس اتاق بازرگانی ایران و عراق نیز با برشمردن عواملی که تاثیر مثبت بر بازار ارز گذاشتند، گفت: پیش‌بینی قیمت دلار در سه حالت بررسی می‌شود؛ یک حالت آن است که وضع موجود حفظ شود و حالت دوم آن است که مذاکرات ادامه پیدا کند و توافق برجام احیا شود و حالت سوم که خطرناک‌ترین حالت است آن است که به مرحله بازگشت تحریم‌های دوران احمدی‌نژاد به دلیل رجوع اروپایی‌ها یا آمریکایی‌ها به بند هفت منشور برسیم. در نتیجه این سه نوع سناریو هر کدام می‌تواند اتفاق بیفتد و اثرات منحصر به فرد خود را در اقتصاد کشور داشته باشد.

دبیرکل اتاق ایران و عراق در ادامه افزود: در شرایط وضع موجود که در حال ادامه دادن مذاکرات هستیم و پالس‌هایی از طرف دولت جدید مبنی بر ادامه مذاکرات داده شده است این امید است که بتوانیم تحریم‌ها را لغو کنیم.

وی در ادامه افزود: برای اقتصاد کشور مشخص است که در چهار ماه گذشته روند صادرات افزایشی بوده است‌، طبق آمار صادرات در سال گذشته ماهانه سه میلیارد دلار بوده است که در دوازده ماه سی و شش میلیارد می‌شود. امسال در چهار ماه نخست چهارده میلیارد دلار صادرات داشته‌ایم که نشان‌دهنده رشد صادرات از ماهانه سه میلیارد دلار به سه میلیارد و پانصد میلیون دلار است و نشان‌دهنده بهبود وضعیت ارزی در سال پیش رو است که می‌تواند به کاهش یا تثبیت قیمت ارز منجر شود.

حسینی در ادامه گفت: در مذاکرات برجام با آمریکا توافق شد که اجازه استفاده از حداقل هفت میلیارد دلار از منابع ایران در کره و ژاپن داده شود البته باید توجه داشت این منابع آزاد نشد ولی امکان تهاتر یا دادن کالا از این منابع به ایران وجود دارد و همین اتفاق خود اثر بزرگی بر بازار ارز ایران خواهد گذاشت.

وی در ادامه افزود: یک دست شدن حاکمیت و خوش‌بینی بازار در مورد اقداماتی که دولت آقای رییسی ممکن است انجام دهد همین امروز در بورس با شاخص مثبت نمایان شد. به گفته وی بورس به این نتیجه رسیده است که قیمت ارز روندی افزایشی را تجربه خواهد کرد و سبزپوشی بورس نیز تاثیر همین ارزیابی و دورنماست .

اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهصنعت و معدن
شناسه : 207688
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا