دورنمای مکانیسم ماشه

سیدجلال ساداتیان*ظاهرا بنا بر بیانیه صادر شده از سوی سه کشور اروپایی عضو توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ با ایران، این دولت‌ها در هماهنگی با سرویس روابط خارجی اتحادیه اروپا این تصمیم را گرفتند. اکنون به ترتیبی که این کشورها پیش رفتند به نظر می‌رسد موضعی جدی را در قبال ایران اتخاذ کردند که در رابطه با آن چند سناریو قابل تحلیل است.

یک سناریو این است که آنها تصمیم ایران در مورد برجام را تخلف قلمداد کنند و موضوع ایران را به شورای امنیت ببرند تا قطعنامه علیه تهران صادر کنند اما بعید است در این رابطه موفق شوند ولو اینکه به چین و روسیه هم نمی‌شود اعتماد کرد اما باز هم قطعنامه‌های اینچنینی وتو می‌شود و اینکه از طریق قطعنامه کار جهانی علیه ایران شکل بگیرد بعید است به‌ویژه که هدف از به جریان انداختن سازوکار ماشه بیشتر مذاکره با ایران و تلاش برای قانع کردن آن کشور به تغییر تصمیم خود و بازگشت به اجرای برجام است و بعید است که توافق لغو و تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران از سر گرفته شود.

دومین سناریو این است که اروپایی‌ها و آمریکا می‌خواهند متحدان علیه ایران وارد جنگ شوند یعنی با فشار نظامی ایران را وادار به تسلیم خواسته‌های خود کنند. با توجه به شرایط و اتفاقاتی که در کشور افتاد تکیه طرف مقابل بر این است که حاکمیت ایران مردم را نداشته باشد و از حمایت‌های داخلی برخوردار نشود تا آنها بتوانند فشارهای نظامی خود را به ایران وارد کنند. البته این سناریو تیغ دولبه است.

به هر حال حاکمیت ایران هم دست‌بسته نیست و می‌تواند برای آنها مساله و هزینه‌هایی در منطقه درست کند تا حدی که متحدان آنها در منطقه این هزینه‌ها را بخواهند بپردازند برای اینکه تلقی و تصویری که آنها دارند این است که ایران به سمت حاکمیت منطقه‌ای پیش می‌رود و آنها به‌دنبال این هستند تا مانع کار حاکمیتی ایران شوند. قاعدتا متحدان‌‌شان نیز در این مسیر با آنها همراهی خواهند کرد.

از طرفی ایران طرح صلح را مطرح کرد تا بتواند به واسطه آن محوریت امنیت منطقه‌ای را در دست بگیرد و منافع دولت‌ها و کشورهایی که تاکنون در منطقه بودند را حفظ کند. با این طرح اگر محوریت ایران می‌خواهد شکل بگیرد طبیعتا آمریکا و اروپا دیگر کاره‌ای نخواهند بود. در نتیجه تلاش‌شان بر این است که با این امر مقابله کنند. اما این تقابلی که می‌خواهند انجام دهند یا این است که با فشار امنیتی ایران را وادار به عقب‌نشینی کنند که بعید به نظر می‌رسد یا اینکه وارد بحران جنگی می‌شوند که در این مورد آمریکا و اروپا وارد این فضا نخواهند شد. آن که بیشترین تحریک را می‌کند اسراییل است. او امنیت خود را بیش از همه در خطر می‌بیند. بنابراین در این سناریو گمان می‌رود ما به سمت درگیری جدی پیش برویم. در این مورد هم باید دید تا چه حد این سناریو بر اروپا دیکته می‌شود.

به نظر کمی بعید است که این اتفاق بیفتد. در نهایت تلاش‌های میانجیگرانه‌ای صورت می‌گیرد و ایران را به تمکین در برابر یک بخشی از خواسته‌های آنان وادار می‌کند. طرف مقابل هم به انعطاف بیشتر روی می‌آورد. بنابراین این سناریو محتمل‌ترین سناریو است.اینکه اروپا و آمریکا تصور کنند ایران شرایط لیبی را دارد و می‌توانند وارد جنگ شوند ضعیف است.

باید تاکید داشت که با توجه به اعتراضات و نارضایتی‌هایی که در داخل کشور ایران به‌وجود آمده اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها این تفکر در ذهن‌شان تقویت شده که می‌توانند فشاری جدی بر ایران وارد و مقامات را وادار به عقب‌نشینی کنند. اما این بعد قضیه غیرمحتمل است. ایران از مواضعش کوتاه نمی‌آید. البته در حالت‌هایی که میانجیگری اتفاق بیفتد، کار مبادله‌ای صورت بگیرد و ارتباط‌ها حالت تهدید و ورود به جنگ را پیدا نکند شاید ایران کمی انعطاف نشان می‌داد اما اگر طرف مقابل وارد فضای تهدید شود بعید است ایران کوتاه بیاید. در این صورت احتمالا تقابل اتفاق خواهد افتاد. بنابراین اروپا در شرایط فعلی با تهدید به فعال کردن استراتژی ماشه دستش به جایی بند نخواهد شد.
* کارشناس مسائل بین‌الملل

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 82719
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا