نگاهی به روند شکل گیری رفتار نژادپرستی در جوامع

جهان صنعت نیوز: غریبه که باشی، بیگانه می شوی. آدم ها هم سال هاست فراموش کرده اند که آدم بودن آدمیت می خواهد. همین می شود که نژادشان را می پرستند و هر کس غیر از رنگ و نژادشان باشد را محکوم به غریبه بودن می کنند. حالا جزیره قشم را خون نوجوانی افغانستانی سرخ کرده است. مرگ او برای شکنجه گر گویا کافی نبود. همین شد که فیلم شکنجه دردناکش نیز دست به دست چرخید تا به خواسته شکنجه گر درس عبرتی شود برای همه آنهایی که شبیه او هستند. هیچ یک از عناصر این رفتار بر پایه نژادپرستی همچنان روشن نیست. ابهام و علامت سوال همه ماجرا را زیر چتر خود گرفته.

از سفارت ایران در کابل اما خبر آمده «اگر جرمی در این رابطه صورت گرفته باشد مراجع قضایی ایران، طبق قانون با مجرمان برخورد خواهند کرد». افغانستانی های مقیم ایران و دیگر کشورهای اروپایی هم نسبت به ماجرا رنجیده خاطر شده اند و در حال انتشار واکنش های گسترده نسبت به این ماجرا هستند. ماجرا تا جایی پیش رفته که کمیسیون حقوق بشر افغانستان نیز به این رویداد واکنش نشان داده و آن را “عملی جنایت‌کارانه” خوانده و از وزارت امور خارجه افغانستان خواسته این موضوع را پیگیری کند.

چنین ماجراهایی به هر روی زنگ خطری جدی درباره سلامت روان جامعه است. جامعه در حال حاضر دچار بحرانی جدی شده که حاصل این بحران در نهایت واکنش های عصبی خطرناک است. به همان میزان که جامعه از سلامت کافی برخوردار باشد کمتر شاهد رفتارهای خشونت آمیز خواهیم بود. حال اما زخم های چرکین به گونه ای گسترده شده اند که هر روز در بستری تازه دهان باز می کنند. یک روز قتل و تجاوز به هم نژاد و یک روز خشم و نفرت از دیگری. نبود عزت نفس کافی شاید یکی از عینی ترین دلایلی باشد که نمود رفتارهای نژادپرستارانه را تقویت می کند.

رضایت از «من»

مهدی ملک محمد، روان شناس درباره اذیت و آزار و قتل نوجوان افغانستانی به «جهان صنعت» می گوید: همچنان روشن نیست آنچه در برخورد با نوجوان افغانستانی شکل گرفت آیا در برخورد با یک ایرانی نیز به همین شکل رخ میداد یا نه. آیا در مقابل یک نوجوان ایرانی نیز برخوردهای قهری تا جایی پیش می رفت که منجر به قتل میشد؟ به هر روی رگه های رفتار نژاد پرستی در این حادثه مشهود است. اما باید آگاه بود که نژاد پرستی از زمانی شکل می گیرد که ذهن انسان من و دیگری را از یکدیگر تفکیک می کند. انسان از بدو تولد و از دوران کودکی تا بزرگسالی در حال شکل دادن به «من» خود است. اما این روند زمانی خطرناک می شود که انسان از «من» خویش احساس رضایت نداشته باشد.

ملک محمد با اشاره به اهمیت  رضایت از «من» ادامه داد: اگر فرد رضایت کافی، سالم و همه جانبه از «من» داشته باشد در مقابل با دیگری نیز احساس خوبی خواهد داشت. از همین رو می توان گفت نژادپرستی مصداق بارز عدم رضایت از خویشتن و احساس خطر در مقابل دیگری است. زمانی که با پدیده نژادپرستی در فرد، خانواده، شهر یا کشوری مواجه می شویم به این معنی است که عناصر سازنده این نهادها احساس رضایت از خویشتن ندارند. چنین افرادی اغلب وضعیت حقارت باری را تجربه می کنند. در نتیجه از آنجایی که توانایی حل مشکلات و حقارت فردی خود را ندارند وارد مقوله مقابله به مثل می شوند.

به اعتقاد این روانشنان روند مقابله به مثل در این افراد با فرافکنی و تحقیر دیگری خارج از دایره خودی آغاز می شود. به طور مثال زمانی که تیم فوتبال کشور علی رقم همه مطالبات مردمی و تلاش ها توانایی کسب رتبه مناسبی در تورنومترهای بین المللی را ندارد اولین واکنش جامعه دوستدار فوتبال حمله به مردم تیم مقابل است. در حقیقت رفتار هوشمندانه و سالم پذیرش شکست، سوءمدیریت ها و عدم برنامه ریزی است. اما از آنجایی که رضایت خاطر درونی از پیش شکل نگرفته افراد تیم مقابل، داور مسابقه و حتی مردم را تحقیر می کنند. چنین واکنش هایی اما در نهایت حاصل مطلوبی نیز به همراه نخواهند داشت.

معیشت پاشنه آشیل آسیب های اجتماعی

وی با تاکید بر اهمیت معیشت جامعه و ارتباط آن با واکنش های روانی افزود: مشاهده رفتارهای نژادپرستانه اغلب در مناطق آسیب دیده چند برابر بیشتر است. ماجرایی که در مقابل توریست اروپایی در شمال کشور رخ داد نیز شاهدی بر این موضوع است. زمانی که نیازهای اولیه جامعه از طرف مسئولان نادیده گرفته می شود و هیچپ پاسخی به آن داده نمی شود باید در انتظار واکنش هایی به دلیل عدم برخورداری مناسب از امتیازهای اجتماعی باشیم. در حقیقت عقده ها و سرکوب شدگی های افراد اغلب به شکل رفتارهای ضد دیگری خودنمایی می کنند.

از سویی دیگر نمایش های مردمی به منظور حمایت ظاهری از دیگری هرگز بر  اساس تصمیم های واقعی نیست. ملک محمد با یادآوری واکنش های گسترده جامعه نسبت به اظهار نظر سیاسی یک مقام مسئول وزارت خارجه پیرامون ناتوانی در مدیریت اتباع افغانستانی گفت: چنین واکنش هایی اغلب هیجانی بوده و هیچ پشتوانه تفکری نیز ندارد. باید بپذیریم که اگر هرگونه تفکری درباره چنین رفتارهایی در جامعه نهادینه شده بود هرگز شاهد رفتارهای نژادپرستی نبودیم. واقعیت این است که متاسفانه در جال حاضر به دلیل مشکلات گسترده ای که در جامعه جاری است، مردم پتانسیل قابل توجهی درباره نمود و بروز رفتارهای نژادپرستی دارند.

منفعت شخصی و شکل گیری نژاد پرستی

این روان شناس همچنین با تشریح ضلع دیگری از رفتارهای نژادپرستی افزود: از شیوه های نمود عینی رفتار نژاد پرستی باید به پروسه ای اشاره کرد که به نظر افراد منفعت شخصی شان مورد توجه قرار نمی گیرد. هنگامی که فرد تصور می کند نفع او در ارتباط با دیگری نادیده گرفته شده، واکنشی در مقابل دیگری خواهد داشت. این نادیده گرفته شدن منفعت درباره آنچه در قشم و شمال کشور رخ داد نیز کاملا مشهود بود. متاسفانه باید گفت چنین شرایطی وضعیت به مراتب وحشتناک و خطرناکی را ایجاد می کند. این وضعیت گاهی به گونه ای پیش می رود که افراد رفتارهایی بسیار خطرناک و البته خارج از عرف را بروز می دهند.

ملک محمد در ادامه با تاکید بر اینکه هر گاه در ذهن بر این باور باشیم که فردی بیرون از دایره خودی قرار دارد، پروسه نژادپرستی در حال شکل گیری است. حال آنکه به همان میزان که فرد احساس رضایت عمیق تری داشته باشد، دایره خودی بزرگ شده و افراد بیشتری در این دایره جای می گیرد. در مقابل به همان میزان که دایره خودی افراد کوچک تر باشد دی مقابل دیگران احساس بیگانگی و در نتیجه بیگانه ستیزی بیشتری خواهد داشت. افراد خارج از این دایره زیان رسان تعریف شده و در نتیجه نژادپرستی مدام تکرار می شود. نکته نگران کننده اما آن است که انسان ها زیر لوای نژادپرستی رفتار خطرناک تر انسانیت زدایی را از خود نشان می دهند. بزرگ ترین نمود و مثال این رفتار در طول تاریخ معاصر نیز «هیتلر» است.

اشکال نژاد پرستی

اگر اشکال نژادپرستی ترسیم شود شکل امروزی آن نژادپرستی فرهنگی است. شیوه نوین نژادپرستی، شیوه کلاسیک آن مبنی بر تفاوت و برتری بیولوژیک را به‌طورکلی تغییر داده است. شکل نوین نژادپرستی بر برتری فرهنگی و بیگانه‌ستیزی استوار است. با توجه به اینکه گرایش‌های نژادپرستانه متفاوت هستند اما می‌توان در شکل امروزی آن، بارزترین آن را نشات گرفته از امر مهاجرت دانست. مهاجرانی که از کشورهای زیر سلطه جنگ و ناامنی یا کشورهای که نبود حداقل استاندارهای آزادی و زندگی انسانی و در بخش عمده دیگر آن به دلایل اقتصادی به کشورهای امن به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی روی آورده‌اند. بازخورد سیاسی و اجتماعی کشورهای میزبان نیز اقتصادی و عمدتاً فرهنگی و سیاسی آغشته به بیگانه‌ستیزی و نژادپرستانه است که درصد بسیار کمی بر شکل کلاسیک نژادپرستی (برتری نژادی) استوار است. به تفسیر فلاسفه نژادپرستی یک ایدئولوژی و یک کنش بیمارگونه است که انسان آن را در بستر کنش‌ها و تعاملات اجتماعی می‌آموزد و بسیاری نیز بر این باور هستند که نوعی از نژادپرستی مانیفست نشده، تمایل بیشتر به گروه فرضی «خودی» و ترس از «گروه بیرونی» در بستر اجتماعی انسانی وجود دارد که از تعریف و تفسیر «خودی» و «غیرخودی» حقیقی و ذهنی؛ نژادی و فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نشات می‌گیرد.

شیداملکی

عمومی
شناسه : 52916
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا