وعده‌های انتخاباتی بی‌سرانجام به مردم ندهید

غلامرضا کیامهر * دوباره داریم به فصل دیگری از انتخابات ریاست‌جمهوری نزدیک می‌شویم و تا چشم به هم بزنیم، اولین انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۱۴۰۰ از راه رسیده و با شروع تبلیغات انتخاباتی نامزدهای ریاست‌جمهوری خاطره تلخ قول و وعده‌های بی‌سرانجامی که در طی هشت دوره انتخابات ریاست‌جمهوری سال‌های گذشته از زبان نامزدها و برنده نهایی راه‌یافته به خیابان پاستور شنیده‌ایم، در اذهان میلیون‌ها ایرانی زنده می‌شود؛ خاطره وعده‌های رییس‌جمهوری که در پایان دوره هشت ساله ریاست‌جمهوری‌اش در یک سخنرانی آب پاکی را روی دست میلیون‌ها ایرانی که به او رای داده بودند، ریخت و خیلی صریح و بی‌تعارف اعلام کرد رییس‌جمهوری در این مملکت چیزی بیش از یک تدارکاتچی نیست و روسای‌جمهوری بعدی تا رییس‌جمهوری کنونی که متاسفانه هر کدام بعد از هشت سال در دست داشتن زمام امور اجرایی کشور حتی موفق به انجام حداقل‌هایی از آن همه قول و وعده‌های بزرگی که در زمان مبارزات انتخاباتی به مردم داده بودند، نشدند و هر کدام از نیمه راه تصدی ریاست‌جمهوری با رویکردها، مستمسک‌ها و استدلال‌های خاص گناه به نتیجه نرساندن قول و وعده‌هایشان را به گردن کانون‌های قدرت مخالفان داخلی انداختند یا باعث و بانی تمامی مشکلات اقتصادی حتی گرانی موز و هویج و خیار و برنج شالیزارهای شمال کشور و مرغ و تخم‌مرغ و اوج‌گیری فقر و گسترش مفاسد اقتصادی و اختلاس‌های بزرگ را که همگی ماهیت درون‌زایی دارد، تحریم‌های آمریکا به مردم معرفی کردند و آب تطهیر بر سر تمامی سوء‌مدیریت‌ها و بی‌کفایتی‌ها و سوء‌تدبیرهای خود و همکاران‌شان ریختند و گفته معروف سال به سال دریغ از پارسال را در اذهان مردمی سرخورده از امید به آینده زنده کردند و در یک دور باطل زمام امور کشوری غرق در اقیانوس انواع مشکلات اقتصادی را به دست جانشین خود سپردند؛ جانشینی که مانند خود آنها با سر دادن شعارهای داغ خدمت به مردم و نجات‌شان از چنگ مشکلات، گوی سبقت را در چند نمایش تبلیغاتی از رقبای خود ربوده و راهی پاستور شده بود. آنها که به پاستور می‌آیند و می‌روند خیال‌شان آسوده است که نماینده احزاب معتبر و شناسنامه‌داری نیستند که نگران آینده و اعتبار خود در صحنه سیاسی کشور باشند بلکه صرفا خروجی و محصول ائتلاف‌های موسمی و موقت هستند که هر چهار سال یک ‌بار برای رسیدن به پاستور و تقسیم منابع به دورهم گرد می‌آیند و هر کدام سهمی از قدرت را در چهار سال نصیب خود و ستون‌های نگهدارنده خود می‌کنند. قانونی هم وجود ندارد که آنها را مورد مواخذه قرار دهد و از آنها بپرسد مگر شما از سیاره یا کشور دیگری به ایران آمده و خود را نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری کرده بودید که نمی‌دانستید در این کشور  انواع و اقسام نهادها و ارگان‌ها و کانون‌های پرزور و قدرت وجود دارد که ممکن است منافع و سیاست‌هایشان در تضاد و تقابل با شما و دولتی که تشکیل می‌دهید قرار داشته باشد و شما دست کاملا بازی برای عمل به این همه قول و وعده‌ای که در تبلیغات انتخاباتی به مردم می‌دهید، نداشته باشید یا مگر خبر نداشتید که تحریم‌های اقتصادی آمریکا از روز سقوط رژیم شاه و تاسیس جمهوری اسلامی تاکنون با درجاتی از شدت و ضعف وجود داشته و خلق‌الساعه و  منحصر به دوران ریاست‌جمهوری شما که دائما پشت رسانه تحریم‌های اقتصادی آمریکا پنهان می‌کنید، نبوده است پس هیچ‌یک از این بهانه‌تراشی‌ها نمی‌تواند شما را از گناه بزرگ عمل نکردن به قول و وعده‌های بزرگ انتخاباتی که به مردم داده‌اید، تبرئه کند و به همین جهت تنها راهی که برای شما باقی می‌ماند یک پوزش‌خواهی بزرگ از ملت ایران است و اینکه اذعان کنید به جای پیروی از فرهنگ شایسته‌سالاری و سپردن زمام امور مسوولیت‌های بزرگ به دست شایستگان، پاک‌دستان، صاحب‌نظران و متخصصان و عاشقان واقعی خدمت به ملک و ملت، در انتصاب‌ها پیرو راه و رسم رابطه‌سالاری، قوم و خویش و همشهری‌سالاری، هم‌جناحی‌سالاری، رفیق‌سالاری و انواع و اقسام دیگر سالاری‌هایی که حاصل نهایی آن وضعیت بسیار اسفبار اقتصادی و اجتماعی کشور است، بوده‌اید. اعتراف به این خطاها دردی از ملت و مملکت دوا نمی‌کند ولی شاید بار فشار وجدان شما را به خاطر فرصت‌سوزی‌هایی که کرده‌اید، کاهش دهد. همین چند روز پیش یکی از کسانی که دستی در پس پرده سیاست‌های کشور دارد، در نوعی حمایت ضمنی از عملکرد دولت آقای دکتر روحانی صریحا اعلام کرد اختیارات اجرایی دولت در کشور حدود ۲۰ درصد است. تجربیات چند دهه گذشته صحت این گفته را تا حدود زیادی به اثبات می‌رساند. اما شوربختانه در تمامی دوره‌‌های انتخابات ریاست‌جمهوری شاهد نادیده گرفته شدن این محدوده اختیارات از سوی نامزدهای ریاست‌جمهوری که از صافی‌های شورای نگهبان گذشته‌اند، بوده‌ایم ولی نامزدهای ریاست‌جمهوری که باید بیش از مردم عادی کشور از زیر و بم‌های قانون اساسی و دست‌انداز‌ها و راهبندان‌های علنی یا ضمنی که در آن برای قوه مجریه وجود دارد و یا کانون‌های قدرتی که می‌توانند در هر زمانی برنامه‌ها و خواست‌های خود را با وجود سیاست‌های دولت به کرسی بنشانند، آگاهی داشته باشند اما شوربختانه به دلیل آنکه هدفی جز کسب پیروزی بر رقبا به هر شکل و به هر قیمت و هموار کردن راه ورود خود، رفقا و هم‌جناحی‌ها به ساختمان پاستور در سر ندارند، بدون توجه به این واقعیت‌ها، در مبارزات انتخاباتی چون اسلاف‌شان، بی‌محابا و بی‌حساب و کتاب قول و وعده‌های بزرگ به مردم می‌دهند و تصاویری فریبنده از آینده‌ای که هرگز قادر به ساختن آن نیستند، برای مردم ترسیم می‌کنند. یقینا دادن قول و وعده‌های خوب و امیدبخش به مردم در هر انتخاباتی از جمله انتخابات ریاست‌جمهوری، یکی از ابزارهای مهم برای کسب پیروزی است اما نامزدهای انتخاباتی که برای کسب پیروزی اساس کار خود را بر صداقت گذاشته‌اند، باید با درس عبرت از ناکامی‌های روسای جمهور و دولت‌های سه دهه گذشته و همین دولتی که آخرین ماه‌های عمر خود را سپری می‌کند و رییس‌جمهور محترمی که در سخنرانی‌هایش گناه تمام شکست‌ها و به نتیجه نرسیدن برنامه‌هایش را تمام و کمال به گردن تحریم‌های اقتصادی آمریکا و عوامل بیرون از دولت می‌اندازد و خود و وزرای دولتش گناه هیچ خطا و اشتباهی را در کار برنامه‌ریزی و اجرا برعهده نمی‌گیرند، در مبارزات انتخاباتی پیش‌رو تمامی قول و وعده‌های خود را با قید اگر با رای‌دهندگان در میان بگذارند و بگویند اگر نهادها و ارگان‌ها و کانون‌های قدرت و دارای نفوذ در کارهای دولت مداخله نکنند، اگر تحریم‌های آمریکا لغو شود، اگر مجلس حامی دولت و برنامه‌های آن باشد، اگر نهادهای حکومتی دست دولت را در بودجه‌نویسی باز بگذارند و ده‌ها اگر دیگر را به عنوان شروط تحقق قول و وعده‌های خود به عنوان نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری اعلام کند، در آن صورت تکلیف رای‌دهندگان با او روشن خواهد شد و تنها در این صورت است که اگر چنین نامزدی بعد از کسب پیروزی و رفتن به ساختمان پاستور مشکلی بر سر راه اگرها و پیش‌شرط‌هایش ایجاد شود، می‌تواند آنها را با ارائه سند و مدرک با مردم در میان گذارد و مردم هم با طیب خاطر گفته‌هایش را خواهند پذیرفت و اعتمادی را که در دادن رای به او داشته‌اند، همچنان حفظ خواهند کرد. اما اگر درهای مبارزات انتخابات ریاست‌جمهوری بر پاشنه‌ای که تاکنون بوده، بچرخد و هر نامزد ریاست‌جمهوری که پول بیشتری برای تبلیغات خرج کند و لابی‌های قدرتمندی هم داشته، در شعارها و سخنرانی‌های خود قول و وعده‌های بزرگ و بی‌پایه و اساس برای رفع مشکلات و ساختن مدینه فاضله به مردم بدهد و همچنان که تاکنون بوده، در میدان عمل از راه و روش اسلافش پیروی کند، انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۴۰۰ هم صرف‌نظر از اینکه نماینده چه جناحی و با چه تعدادی به پیروزی برسد، آینده روشنی را برای ایران و رفع انبوه مشکلات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی آن رقم نخواهد زد و ای‌بسا بعد از این انتخابات مشکلات تازه‌ای بر مشکلات موجود کشور افزوده شود. راه‌حل دیگری که وجود دارد، تصویب طرح یا قانونی است که به موجب آن نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری موظف شوند در مبارزات انتخاباتی در محدوده همان چند درصدی که قانون اساسی اختیارات برای قوه مجریه در نظر گرفته، قول و وعده‌های انتخاباتی خود را تنظیم کنند؛ قول و وعده‌هایی دارای ضمانت اجرایی روشن و بدون اما و اگر و یا اگر نظام و حاکمیت بر این باور است که هیچ مانع و رادعی بر سر راه اجرای برنامه‌های روسای جمهوری وجود ندارد، مدعیان وجود چنین موانعی را مورد مواخذه از نوع شدید قرار دهند و آنها را از تصدی مسوولیت‌های حساس دولتی و حکومتی در آینده محروم سازند تا از این طریق دور باطل انداختن گناه شکست‌ها و ناکامی‌ها به گردن عوامل خارج از حیطه اختیارات دولت یک ‌بار و برای همیشه متوقف شود.


اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 173128
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا