محافظه‌کاران همچنان در مسیر برجام‌هراسی و برجام‌ستیزی

 دکتر صلاح‌الدین هرسنی * از فردای اعلام دستور کار جدید دولت بایدن که برای بازگشت به برجام صورت گرفت، ما شاهد موجی از برجام‌هراسی و برجام‌ستیزی از سوی برخی از تریبون‌ها و جریان‌های دست راستی بوده‌ایم. این جریان‌ها و تریبون‌ها با استفاده و به کار‌گیری استعاره‌هایی چون «حرف خالی»، «آب‌نبات نسیه»، «فریب نخورید»  و سرانجام «نداشتن وجود خارجی» تلاش داشتند اقدامات و دستور کار جدید دولت بایدن را از حیز انتفاع خارج کنند و آن را همچون آوای دهلی بدانند که شنیدن آن فقط از دور خوش است.

البته با نوع سمت و سو‌ها و جهت‌گیری‌هایی که از این جریان‌ها سراغ داریم، اگر اقدامات و دستور کار جدید دولت بایدن معطوف به راستی‌آزمایی باشد، آنان ابایی ندارند که بخواهند با برخی از اقدامات تحریک‌آمیز مانند موشک‌پرانی‌های نابهنگام، سیگنال و پالس‌های رماننده‌ای برای طرف مقابل یعنی واشنگتن  و تروئیکای اروپایی برجام ارسال کنند تا برجام معطوف به نتیجه نشود. آن‌گونه که از سطح مواضع این جریان‌ها و در راس همه آنان اصولگرایان رادیکال پیداست، برجام روحانی نه‌تنها همانند معاهده ترکمنچای ننگین بلکه به معنی دادن باج به کدخداست. همچنین آنان برجام را خطر بزرگی برای منافع خود می‌بینند و اگر روزی فرش برجام‌ستیزی از زیر پای آنان کشیده شود، چه بسا آنان حرف دیگری برای گفتن ندارند.  بنابراین تحت این شرایط آنان چاره‌ای جز برجام‌هراسی و برجام‌ستیزی نمی‌بینند که پیوسته تمایل دارند بر طبل آن بکوبند. حتی در برخی موارد ما شاهد آن هستیم که برجام‌ستیزی برای آنان عنصری هویت‌ساز شده و حتی با آن نوعی رابطه هستی‌شناسانه برای خود تعریف کرده‌اند.

حال با توجه به شرایط موجود چاره در آن است که دولت بخواهد با ابتکار عمل از فرصت به دست آمده و دستور کار جدید بایدن که از منظر نشانه‌شناسی نوعی اقدام پیشگامانه محسوب می‌شود، از فاز فرصت‌سوزی خارج شود و خود را اسیر جزر و مد مواضع برجام‌ستیزان و برجام‌هراسان نسازد. در حقیقت با نوع اقدامات و برنامه‌های جدیدی که در دستور کار جدید بایدن قرار گرفته، می‌توان گفت که تا میزان قابل توجهی مشکل برداشتن گام اول برای بازگشت به برجام حل شده است. این وضعیت به معنای آن است که توپ برجام در زمین تهران قرار گرفته و همه چیز به تصمیم و اراده مقامات تهران وابسته است. از طرف دیگر مقامات تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز دستگاه دیپلماسی باید بدانند که چنین فرصتی از سوی دولت بایدن اساسا یک فرصت دیریاب بوده است و به آسانی در دستور کار واشنگتن قرار نگرفته است چراکه همه افراد کابینه بایدن در سیاست خارجی برخلاف تیم سیاست خارجی ترامپ  از جمله آنتونی بلینکن، جیک سالیوان و رابرت مالی همگی در زمره افرادی هستند که جزو مبدعان و طراحان برجام بوده‌اند بنابراین از آنجا که همه آنها با قضایای برجام و مناسبات داخلی ایران آشنایی دارند، خود بزرگ‌ترین کمک برای حل مناسبات برجامی هستند. در واقع این افراد در راس دستور کار جدید واشنگتن قرار دارند که توانسته‌اند با دستور کار جدید خود مشکل برداشتن گام اول را حل کنند. بنابراین چون چنین فرصتی از سوی آنان برای ایران ایجاد شده، نباید فرصت‌ها را از دست داد و خود را اسیر مواضع نامنعطف و متصلب جریان‌های اصولگرا در برجام کرد. واقعیت آن است که کشور از لحاظ اقتصادی بدترین دوران خود را تجربه می‌کند و حال اگرچه ممکن است برجام همانند عصای موسی معجزه نکند اما قطعا ممد حیات اقتصاد بیمار و فشل کشور خواهد شد. تحت این شرایط ایران چاره‌ای جز تغییر در برخی مواضع و ایده‌ها ندارد و باید برای برداشتن گام نخست در بازگشت به برجام همزمان تعهدات برجامی را در دستور کار قرار دهد. نتیجه و برآیند چنین تعهداتی، موجب کاهش تنش و به تبع آن گشایش‌های اقتصادی و سیاسی در روابط تهران- واشنگتن و تهران- و اروپا خواهد بود. حال باید منتظر ماند و دید که تا چه میزان دولت و دستگاه دیپلماسی حاضر است با ابتکار عمل و فارغ از هیاهوی محافظه‌کاران و نابرجامیان، برجام‌هراسان و برجام‌ستیزان، دستور کار جدید دولت بایدن را به فرصتی برای گشایش‌های سیاسی و اقتصادی خود تبدیل کند.

* کارشناس مسائل بین‌الملل

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 173161
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا