سایه آمریکا بر سر همکاری ایران و چین

قاسم ‌محبعلی * رویکرد چینی‌ها در قبال ایران نیز تاکنون این گمانه را تقویت کرده است. آنها تاکنون هم با تحریم‌ها همراه شده و هم به قطعنامه‌های  پیش‌تر شورای امنیت رای مثبت داده‌اند. در دور جدید نیز چینی‌ها عموما با آمریکا همراهی کرده و به نظر نمی‌رسد غیر از صادرات به ایران که ایران بیشتر دنبال آن است، وارداتی به ایران داشته باشند و واردات نفت آنان نیز به چیزی شبیه صفر رسیده است. بنابراین روشن است که چین تا اینجای کار با آمریکا همراه بوده است.

باید دید از حالا به بعد با توجه به اختلافاتی که با ایالات متحده پیدا کرده‌اند، چطور عمل می‌کنند به خصوص اینکه سیاست‌هایشان قدری تغییر کرده و آمریکا فشار بیشتری به چین می‌آورد. باید دید آیا چین آمادگی ایستادگی در برابر این فشارها را دارد یا خیر؟

روشن است که چینی‌ها در آنجا منافع گسترده‌ای دارند و اگر آمریکایی‌ها به آنان امتیازات بیتشری دهند، ممکن است از همکاری با ایران صرف نظر کرده و به سوی آمریکا متمایل شوند.

نکته دیگر این است که چینی‌ها تاکنون واکنشی به پیشنهاد ایران در خصوص این همکاری‌ها نداشته‌اند و رسما چیزی نگفته‌اند.  چینی‌ها بعد از بیانیه‌ای که در سفر رییس‌جمهور به ایران مطرح شد، حرفی نزدند. حتی اخیرا هم سخنگوی وزارت خارجه چین در این باره سکوت کرده است. البته پیش‌نویسی که تهیه شده نیز قرارداد نبوده و در حد یک چشم‌انداز است. بر این اساس فکر نمی‌کنم که چین آمادگی ورود به یک توافق ساختاری با ایران را داشته باشد.

این را نیز باید در نظر داشت که توافق ساختاری در شرایط مناسب قابل دفاع است و می‌تواند منافع دو کشور را تامین کند اما در حال حاضر شرایط ایران به دلیل تحریم‌ها و همچنین عدم توازن ایران در سیاست خارجی مهیا نیست. وقتی ما با یک طرف قدرت دنیا در حال منازعه هستیم، طبیعی است که برای یک همکاری ساختاری باید به رقیب آن قدرت امتیازات زیادی بدهیم. انتقادات داخلی که اخیرا مطرح شد نیز ناظر بر همین موضوع است. مساله مورد توجه این است که شاید شرایط مناسبی برای تعامل با یک ابرقدرت وجود ندارد و ایران پیش از این کار باید سیاست‌های خود را متعادل‌تر کند. ایران باید روابط خود را با آمریکا، اروپا و قدرت‌های بین‌المللی بهبود بخشد تا چینی‌ها نیز با اشتیاق بیشتری به روابط با کشورمان فکر کنند و ایران بتواند در توافق امتیازات بیشتری بگیرد. فعلا اما این ایران است که در طرف ضعیف‌تر قرار دارد و چینی‌ها موقعیت بهتری دارند. انتقادات داخلی به همین نکته برمی‌گردد. در عین حال اگر سیاست خارجی ایران یک سیاست خارجی  متعادل و متناسب باشد که مشکلات خود را با غرب کاهش دهد، شاهد تمایل بیشتر طرف چینی به این همکاری‌ها خواهیم بود.

سکوت چین در قبال این همکاری با ایران نشان می‌دهد که آنها در این زمینه خیلی احتیاط می‌کنند. دلیلش این است که طرف اصلی چین در روابط اقتصادی، آمریکاست و مراودات چین و آمریکا الان و حتی در آینده هم با مراودات ایران و چین قابل مقایسه نیست.  حتی تعاملات چین با اروپا، ژاپن و… نیز با تجارت این کشور با ایران قابل قیاس نیست. بر این اساس نگرانی چین مبنی بر از دست دادن طرف‌های اصلی و عمده تجاری خود کاملا طبیعی است. از طرف دیگر طبیعی است که آمریکا از این فرصت استفاده کند و به چین فشار بیاورد.

افزون بر همه اینها تجربه تاریخی ما از همکاری با ابرقدرت‌ها تجربه تلخی است. ما هر وقت که خواسته‌ایم  از یک ابرقدرت علیه یک ابرقدرت دیگر استفاده کنیم، با توجه به اینکه طرف کوچک‌تر بودیم، قربانی توافقات آنان شدیم. این بار نیز این نگرانی وجود دارد که چینی‌ها با آمریکا وارد بده‌بستان شوند و ما قربانی شویم.

به هر حال بازار آمریکا بزرگ‌ترین بازاری است که چین در آن حضور دارد. سرمایه‌گذاری‌های آمریکا مایه توسعه چین است و اگر چین اینها را از دست بدهد دچار مشکلاتی خواهد شد که در دوره قطع رابطه با آمریکا تجربه کرده بود. طبیعی است که چین نیز مثل هر کشور دیگری به منافع خود فکر می‌کند. ضمن اینکه سابقه نداشته چینی‌ها در تعامل با کشورهای دیگر به چیزی غیر از منافع تجاری زودرس فکر کنند. این برخلاف آمریکایی‌هاست که به منافع بلندمدت یا مسائلی مثل حقوق بشر و… نظر دارند.

 *مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 127302
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا