چرنوبیل ایرانی، یا طرحی برای منافع ملی

جهان صنعت نیوز: تصمیم یک شبه و آنی عسی کلانتری، رییس سازمان حفاظت محیط زیست مبنی بر این که طرح انتقال آب خزر به فلات مرکزی ایران را «بلا مانع» اعلام کند، یک بار دیگر حواشی و اختلاف نظرهای عظیم پیرامون این طرح جنجالی را وارد فاز تازه ای کرد.

هرچند او در اظهار نظری تازه تر اعلام کرد که مساله انتقال آب خزر به سمنان در حوزه اختیارات وزارت راه است و به کسی ارتباط ندارد. اما این بدان معنا نیست که محافل علمی و محیط زیستی صلاحیت اظهار نظر در این باره را ندارند و یا می توان از پرسش های بنیادینی که درباره ابعاد مختلف این طرح وجود دارد، با واکنش شدید الحن عیس کلانتری چشم پوشی کرد.

رییس سازمان محیط زیست که در جواب نامه وزیر نیرو نسبت به اجرای این طرح اظهار نظر کرده، ظاهرا به تصمیمات کمیته بررسی این طرح در نهاد زیر نظر خود نیز بی اعتنایی کرده است.

این تصمیم در کنار برخی از سوابق عملکردی وی باعث شده است که از او به عنوان یکی از ضد محیط زیستی ترین روسای این سازمان یاد شود.

گفته شد که این نامه مستمسک نمایندگان موافق طرح در مجلس هم قرار گرفته نمایندگان براساس آن موافقت خود را با اجرای این طرح اعلام کرده اند. با این حال معلوم نیست شاکله کلی این طرح تا اندازه سندیت علمی و تحقیقاتی دارد. هرچند مساله تصویب چنین طرحی در مجلس خیلی رود تکذیب شد.

دکتر مجید عباسپور، رییس هیات مدیره انجمن متخصصان محیط زیست ایران و عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف در گفت و گو با جهان صنعت نیوز می گوید: « ظاهرا ارائه طرح های عجولانه از این دست مسبوق به سابقه است. طرح هایی که همزمان با اجرا برخی از معایب آن رفع شدند.»

بله. ما همین بحث را درباره آزاد راه تهران به شمال هم داشتیم. آن زمان ما همین ایراد را می گرفتیم که مطالعات زیست محیطی لازم در آن پروژه صورت نگرفته است. در نهایت با پیشنهاداتی که به ریاست جمهوری وقت داده شد ۱۴- ۱۵ کیلومتر به مسیر و تونل ها اضافه شد تا به جنگل های شمال لطمه ای وارد نشود. به این شکل که در جاهایی که قرار است جنگل های از بین برود از تونل استفاده شود و حتی تغییر مسیری هم داده شد که مسیر به جاده چالوس نزدیک تر شد تا مشکل تردد نیز حل شود.»

چرنوبیل ایرانی، یا طرحی برای منافع ملی

طرح انتقال آب خزر به سمنان یک دهه است که در محافل سیاسی و تخصصی ایران محل بحث و منازعه است.

این طرح برای اولین بار در سال ۱۳۹۱ و در دولت محمود احمدی نژاد برای اجرا ابلاغ شد، اما به علت مخالفت کارشناسان محیط زیست، تا امروز اجرای آن به تعویق افتاده است.

طرحی که علاوه بر تبعات جدی محیط زیستی آن از نظر هزینه های اجرا نیز بسیار محل بحث است و معلوم نیست اقتصاد نحیف ایران در شرایط فعلی توان به دوش کشیدن هزینه ۹۲۰۰ میلیارد تومانی آن  را دارد یا خیر؟

ظاهرا روز هفدهم مهر ماه، جلسه‌ای به منظور بررسی مجدد این طرح در کمیته بررسی سازمان محیط زیست برگزار شده و نتیجه مشخصی از آن حاصل نشده است، اما در کمال تعجب، عیسی کلانتری روز ۱۸ مهر نامه ای تنظیم کرده و موافقت خود را با این طرح اعلام می کند.

هدف از این انتقال، تامین آب آشامیدنی شهرهای گرمسار، سمنان، دامغان و شاهرود بیان شده است که به گفته کارشناسان در شرایط معمولی به ۵۰ میلیون متر مکعب آب نیاز دارد، این در حالی است که معلوم نیست ۱۵۰ میلیون متر معکب مازاد به چه منظوری در نظر گرفته شده است. چون فعلا زیرساخت های صنعتی در این استان برای بهره مندی از آب مازاد وجود ندارد.

این مساله یکی از ابهامات جدی این طرح است که برخی از منتقدین، سمنانی بودن رییس جمهور و تعلقات بومی وی را در این مساله بی تاثیر نمی دانند.

سید احمد نبوی؛ دبیرکل حزب همدلی مردم تحول‌خواه (همت) که سابقه مدیریت دفتر بازرسی، ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات سازمان حفاظت محیط زیست و مشاوری این سازمان را در کارنامه دارد معتقد است: «امروز آب را می‌برند تا فردا قراردادهای سنگین اقتصادی ببندند»

وی توضیح می دهد: «متأسفانه باید بگویم احتمالاً در آینده بعد از دوره ریاست جمهوری رئیس‌جمهور سمنانی، بناست قراردادهایی منعقد شود و در پی آن  صنایع بزرگ و سنگینی در استان سمنان مستقر شوند؛ حالا هم برنامه این است که تا ریاست جمهوری تمام نشده این قرارداد را نهایی کنند و تا دو سال دیگر کار اجرایی آغاز شده باشد و آب را ببرند تا بعد با خاطر آسوده بتوانند قراردادهای اقتصادی بزرگ را تنظیم کنند.»

شاید اگر به گفته های علیرضا آشناگر، استاندار سمنان، که اواخر سال گذشته بیان داشت توجه کنیم، اظهار نظر فوق، پربیراه به نظر نیاید.

او ۱۲ اسفند به خبرگزاری ایرنا گفته بود که «استقبال سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی از این طرح «مثبت» بوده و تدوین برنامه‌ها در دستور کار قرار دارد.»

معلوم نیست که کدام سرمایه گذاران داخلی و خارجی از طرحی که هنوز تصویب نشده و محل مناقشه جدی است، استقبال کرده اند. این سرمایه گذاران چه کسانی هستند و چه کسانی با آن ها جلسات کارشناسی گذاشته و بررسی های لازم را انجام داده و حتی به نتایج اولیه رسیده اندکه شرایط سرمایه گذاری در این طرح کاملا محیاست؟

به هرحال سید احمد نبوی، در ادامه اظهارات خود اثرات مخرب این طرح را با فاجعه انفجار هسته ای چرنوبیل و فجایع مشابه مقایسه می کند و معتقد است که دراین باره به سولات تخصصی بی شماری جواب داده نشده است و این همه، باعث می شود ابعاد مخرب محیط زیستی، اقتصادی، اجتماعی در نظر گرفته نشود.

سخنی که رییس جمهور و طرفداران این طرح آن را بی مورد می دانند. تا جایی که حسن روحانی در آذرماه گذشته، در پاسخ به این نقدها پرسشگران جدی این پروژه را متهم به توسل به «بهانه‌های جزئی و نادرست» متهم کرد و آنها را «گرفتاران مقاله‌هایی» خواند که «برای عدم توسعه ما» نوشته شده‌اند.

چرنوبیل ایرانی، یا طرحی برای منافع ملی

اما مخالفان جدی این طرح بسیار زیاد هستند و معتقدند تلاش شتابزده موافقان این طرح برای عملیاتی کردن آن فارغ از اثرات مخرب آن صورت می گیرد و باید به پرسش های بسیاری در این باره جواب داده شود.

حتی برخی از منتقدین عملکرد عیسی کلانتری در موافقت با این طرح را مصداق تقلب و تخلف می دانند و اعتقاد دارند که مدعی العموم باید وی را مورد پیگرد قانونی قرار دهد. اما کلانتری به همراه، رییس جمهور، وزیر نیرو و نمایندگان سمنان جدی ترین موافقان این طرح هستند و معلوم نیست که سرانجام قوه قضاییه در این پرونده دخالت خواهد کرد یا خیر.

عیسی کلانتری علاوه بر تایید شتابان این طرح که فردای جلسه پرتنش کمیته بررسی صورت گرفت، به خاطر دیگر طرح‌‌های جنجالی و دادن مجوز به فعالیت‌های صنعتی با مقاومت فعالان و کارشناسان محیط زیست و شکایت آنها به قوه قضاییه روبه روست که نمونه اخیر آن تایید غیرمتعارف طرح گردشگری در منطقه حفاظت شده تنگ تکاب خوزستان بود.

دکتر مجید عباسپور در گفت و گو با جهان صنعت نیوز می گوید: «ما با بحث توسعه کاملا موافق هستیم. اما توسعه باید به صورت پایدار باشد. به این معنا که ملاحظات زیست محیطی در آن رعایت شده باشد. در این زمینه مثال های زیادی از پروژه های ملی وجود دارد که می شد با رعایت ملاحظاتی، چه از نظر تغییر مکان و چه از نظر ملاحظات زیست محیطی با مشکلات و عوارض این طرح ها مواجه نشویم.

بنابر این تا زمانی که این مطالعات و ملاحظات زیست محیطی وجود نداشته باشد نمی توان به طور قطع با این پروژه موافقت یا مخالفت کرد. مثلا، سوال این است که آیا می شود به جای تخریب جنگل های هیرکانی با تغییر مسیر یا استفاده از تونل از این ضایعه زیست محیطی احتمالی جلوگیری کرد؟»

تنها مستمسک طرف داران این طرح از جمله رییس جمهور سمنانی کشور، این است که مشکل کم‌آبی در ایران می‌تواند ابعاد امنیتی پیدا کند و شاید در بالاترین سطوح تصمیم گیری تشخیص این باشد که باید به هر قیمت آب سمنان تامین شود.

بااین حال، مخالفان احتمال می‌دهند که طرح راه اندازی شود ولی به علت مشکلات اجرایی و کمبود بودجه ناتمام بماند و محیط زیست منطقه زخمی و به حال خود رها شود. عملکردی که در بسیاری از پروژه های ملی شاهد آن بوده ایم که از آن جمله می توان به اتوبان تهران به شمال اشاره کرد.

علی رغم این که این طرح در مجلس هم طرفدارانی دارد، اما در همان خانه ملت تعدادی از نمایندگان جزو مخالفان آتشین آن هستند. تا جایی که تعدادی از این نمایندگان در روزی که مسعود پزشکیان در غیاب علی لاریجانی ریاست را برعهده داشت در جایگاه هیأت رئیسه تجمع کرده و نظم و روال عادی مجلس را به هم ریختند.

این نمایندگان که تعدادشان به حدود ۴۰ نفر می رسید همچنین در نامه‌ای به روحانی به این طرح اعتراض کرده‌اند و همراهی طیف گسترده ای از فعالان محیط زیست و برخی نهادهای علمی را نیز با خود دارند.

چرنوبیل ایرانی، یا طرحی برای منافع ملی

این نمایندگان در نامه خود ذکر می کنند که بسیار باعث شگفتی است که  چرا با وجود مخالفت‌های مرکز پژوهش‌های مجلس، مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری، اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان مازندران، متخصصان حوزه‌های مختلف و نمایندگان استان‌های شمالی با اجرای طرح انتقال آب دریای خزر به کویر مرکزی و استان سمنان، باز هم دولت همچنان بر اجرای این طرح پافشاری می‌کند.

این نمایندگان پیش از این نیز بعد از سخنرانی روحانی در مجلس درباره قصد دولت مبنی بر انتقال آب خزر به سمنان، به‌شدت به این تصمیم اعتراض کرده و برای مدتی نظم جلسه را به هم زده بودند.

همراهان این نمایندگان از حوزه های کارشناسی نیز به اندازه آن ها از ابعاد بسیار عظیم فاجعه بار طرح سخن می گویند: برای مثال محمد درویش، کنشگر و کارشناس محیط زیست، بهمن‌ماه سال ۹۶ نسبت به اجرای طرح انتقال آب خزر به سمنان هشدار داده و آن را «فاجعه‌ای بزرگ‌تر از فاجعه اتمی» دانسته بود.

این عضو هیأت علمی موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع ایران اخیرا هم نسبت به اجرایی شدن این طرح هشدار داده است.

علاوه بر این ها بررسی شبکه های اجتماعی نشان می دهد که طیف گسترده ای از مردم ایران هم جزو مخالفین این طرح هستند. اظهار نظرهای مردم بیشتر احساسی و ناشی از خطر از بین رفتن جنگل های شمالی ایران است که برای آن ها خاطرات و مناسبات نوستالژیک دارد.

آن ها با اشاره به فجایع اخیر محیط زیستی در ایران مانند خشک شدن دریاچه ارومیه و هامون و امثال آن به زبان ساده از روحانی می خواهند که حالا دیگر منطقه شمال را به عنوان تنها دلخوشی مردم ایران برای آن ها باقی بگذارد.

تشکیل کمپین های محیط زیستی و فعالیت های گروه های «مردم نهاد» نیز از جمله حواشی شکل گرفته پیرامون این طرح است.

تشکیل «کمپین مخالفین انتقال آب خزر به کویر» از جمله موارد قابل ذکر در این باره است. فعالین این کمپین بااشاره به دستاوردهای مخرب زیست محیطی دولت ها در سال های اخیر و با اشاره به «بحران آلودگی شدید» پهنه آبی بسته خزر تأکید می کنند که دریاچه خزر «تحمل هیچ گونه دست کاری را ندارد»

خدیجه گلین مقدم، مدیر این کمپین در نامه‌ای سرگشاده که متن آن چندی پیش در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده، با اشاره به موافقت رئیس سازمان محیط زیست ایران با طرح انتقال آب خزر به سمنان، اعلام کرده است که «کلانتری با این کار نشان داد که هیچ گونه شناختی از محیط زیست ایران ندارد.»

این همان انتقادی است که از زمان انتصاب عیسی کلانتری و با توجه به سوابق او همواره مطرح بوده است.

مدیر «کمپین مخالفین انتقال آب خزر به کویر» همچنین ضمن محکوم کردن این عمل شتابزده، ناشایست و غیرعلمی، از مدعی‌العموم خواسته است تا از طرف مردم ایران بویژه مردم شمال ایران، هر چه سریع‌تر علیه رضا اردکانیان، وزیر نیرو و عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط زیست کشور اعلام جرم کند.

این کمپین همچنین از نمایندگان مجلس، وزارت اطلاعات، سازمان بازرسی کل کشور، شبکه ملی سازمان‌های مردم‌نهاد محیط زیست و منابع طبیعی، سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری و سازمان مدیریت بحران ایران خواسته است تا شکواییه‌ای را علیه وزیر نیرو و رئیس سازمان محیط زیست تنظیم کرده و آن را تسلیم قوه قضائیه ایران کنند.

همچنین شبکه تشکل‌های محیط زیست و منابع طبیعی مازندران نیز با انتشار بیانیه‌ای که در نشست تهران برگزار شد، مراتب مخالفت خود را با دلایل منطقی و ارائه راهکار نسبت به انتقال آب خزر به سمنان مطرح کردند.

چرنوبیل ایرانی، یا طرحی برای منافع ملی

این تشکل در مهم ترین نشست خود در اواخر سال گذشته، موارد زیر را به عنوان اثرات منفی این طرح ذکر کرده بود:

۱- حکمرانی آب در ایران در ۶ تا ۷ دهه گذشته بدون استفاده از بدنه تخصصی جامعه دانشی و به‌صورت خودمحور کارنامه درخشانی از خود برجای نگذاشته است، نمونه‌هایی همچون دریاچه ارومیه، شور شدن آب‌های شیرین زاگرس در پشت سد گتوند، خشک‌شدن دریاچه هامون، خالی شدن سفره‌های زیرزمینی از آب و ایجاد فروچاله‌ها و تسریع در نو بیابان‌زایی، زاینده‌رود، خشک‌شدن نیمی از دشت‌های کشور و… را می‌توان ذکر کرد.

۲- پافشاری بر طرح مطالعه و اجرای انتقال آب خزر به کویر سمنان منافع ملی و پایداری توسعه سرزمین ایران عزیز را کاهش داده و موجب نابودی ثروت‌های ملی می‌شود و اصرار بر اجرای این طرح عدم توجه به منافع ملی و آیندگان و سخره‌گرفتن مدیریت پایدار به حساب می‌آید.

۳- دریاچه خزر نگین ایران‌زمین است و در اطراف خود زمرد سبز جنگل‌های هیرکانی را دارد، نابودی دریای خزر سبب نابودی جنگل‌های هیرکانی باقی‌مانده از عصر یخبندان خواهد شد که از نظر ژنتیکی در دنیا منحصربه‌فرد است.

۴- با انتقال آب خزر به سمنان به‌مرور شاهد خشک‌شدن دریاچه خواهیم بود چرا که خروج آب به خارج از حوزه و کاهش دبی رودخانه‌ها به‌خاطر خشکسالی‌های پی در پی و احداث سدها بر روی رودخانه‌ها از یک‌سو و استقرار آب شیرین‌کن‌ها در کنار ساحل مازندران و بازگشت میلیون‌ها تن نمک محلول، پساب لجنی و گرما به آب دریا نیز از مهم‌ترین دلایلی است که اکوسیستم دریایی را به خطر خواهد انداخت.

۵- انتقال آب به سمنان بارگذاری جمعیتی ناشی از مهاجرت و جانمایی غلط توسعه را تحریک خواهد کرد، این بار اضافه جمعیتی تقاضای مصرف را در مبدأ و مقصد انتقال بالا خواهد برد و پس از آن مشکلات اجتماعی، حاشیه‌نشینی، بیکاری و… در نهایت عدم پاسخ‌گویی آب خزر و در نهایت خطرات امنیت ملی را به دنبال خواهد داشت.

۶- تجربیات جهانی و تحقیقات علمی نشان می‌دهد که انتقال آب بین حوزه‌ای و دست‌کاری آب‌های بسته دارای اثرات بسیار مخرب در ابعاد مختلف زیست‌محیطی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی در مبدأ و مقصد است، در ایران نیز مثال‌های فراوانی داریم که انتقال آب بین حوزه‌ای را با شکست مواجه کرده است.

۷- دریای خزر فقط یک دریاچه است و به خاطر وسیع‌بودن آن را دریا می‌نامند، اما همه ویژگی‌های یک دریاچه مانند محدود بودن حجم آب و راه‌نداشتن به دریاهای آزاد و… را داراست، دست‌کاری این آب و انتقال آن به خارج از حوزه آن را مانند دریاچه ارومیه در ایران و آرال در قزاقستان دچار مشکل خواهد کرد.

۸- برای مشکل کم‌آبی در فلات ایران با توجه به فرهنگ غنی این سرزمین در حوزه آب باید از ظرفیت دانش بومی مبتنی بر مدیریت و مصرف درست آن برنامه درستی تدوین کرد که راه نجات ما در استفاده درست و بهره‌مندی از دانش بومی است.

۹- آنچه مسلم است دریای خزر نقش مهمی در تعدیل شرایط اقلیمی کشور داشته و این‌گونه مداخلات احتمالاً منجر به تأثیرات منفی خواهد شد که قطع به یقین بخشی از آن امروز ناشناخته است و لیکن تجربیات تلخ در زمینه ارومیه دریاچه آرال این نگرانی را جدی‌تر خواهد کرد.

۱۰- با توجه به اینکه انتقال آب بین حوزه‌ای از نظر کارشناسان مردود شناخته شده است، در صورت نیاز و اصرار دولت بر انتقال آب دریاها به داخل کشور، پیشنهاد می‌شود از دریای عمان استفاده شود که به آب‌های آزاد نیز متصل است و همه فلات ایران را نیز در بر خواهد گرفت اگر این انتقال صورت گیرد، مفیدتر خواهد بود.

مخالفان دیگر چه می گویند؟

بررسی انتقادات گسترده ای که در مجاری اطلاع رسانی از سوی مخالفین و کارشناسان صورت گرفته است به طور کلی نشان دهنده تعدادی از سوالات بنیادین درباره این طرح است که یا از سوی طراحان و موافقان جوابی به آن ها داده نشده، یاد پاسخ ها غیرکارشناسی بوده است. موارد فوق به طور فهرست وار شامل این موارد است:

از ابعاد قطر لوله‌های انتقال آب گرفته تا محل دفع نمک تاسیسات آب شیرین‌کن هنوز روشن نشده آیا در مبدا ساخته خواهند شد یا در مقصد.

هزینه این طرح ۹۲۰۰ میلیارد تومان برآورد شده است آیا کشور تحمل این هزینه را دارد و آیا آبی که با این هزینه سنگین تولید می شود مقرون به صرفه است؟

قرار است سالانه ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب به استان سمنان منتقل شود که گفته شده است برای صنایع و آب آشامیدنی شهرهای گرمسار، دامغان، شاهرود و سمنان خواهد بود، اما ظاهرا برای صنایعی که هنوز وجود ندارند.

اجرای این طرح برای محیط زیست دریای خزر و استان مازندران فاجعه بار است و درباره برهم خوردن اکوسیستم دریای خزر به علت پمپاژ آب و تخلیه نمک هشدارهای مهمی وجود دارد.

صحبت از تغییر کاربری صدها هکتار اراضی کشاورزی و تخریب جنگل‌های هیرکانی در مسیر لوله های انتقال آب وجود دارد که کسی در این باره جوابی نداده است. فقط مقامات سازمان حفاظت محیط زیست می گویند قرار نیست به جنگل های منطقه آسیبی برسد اما درباره چند و چون آن سخنی نگفته اند.

شیرین‌سازی و انتقال آب خزر به فلات مرکزی ایران، به تخریب زیست‌محیطی و بر هم خوردن اکوسیستم این دریاچه و نیز تشدید بحران آب در استان سمنان خواهد انجامید.

انتقال آب خزر اکوسیستم منطقه را بر هم می‌زند. همچنین محل تخلیه نمک حاصل از پروسه نمک زدایی نیز بحث بسیار مهمی است. اگر این نمک به دریا باز گردد، با توجه به خروج ۲۰۰ میلیون مترمکعب از آب دریاچه، باعث افزایش شوری آب و تاثیر منفی بر زندگی آبزیان خواهد شد.

به علت قطر بالای لوله‌های انتقال آب، خاکبرداری وسیعی می‌بایست صورت بگیرد. این خاکبرداری‌ها نیز مستلزم تخریب صدها هکتار جنگل، در مسیر لوله است. جنگل‌هایی که از قدمت بسیار زیادی برخوردارند.

بخشی از مسیر رانشی است و هیچ برنامه‌ای برای تثبیت خاک آن در نظر گرفته نشده است.

در مسیر انتقال آب خزر، ۵ نقطه برای پمپاژ آب در نظر گرفته شده، در حالی که این مناطق به برق دسترسی ندارند و در داخل طرح نیز ایده‌ای برای برق رسانی مطرح نشده است.

تاثیر این انتقال آب بر شیلات هنوز بررسی نشده و ممکن است بر ماهی‌ها و در نتیجه بر اشتغال هزاران نفر تاثیر منفی بگذارد.

می‌توان با صرفه‌جویی و تغییر مصرف منابع مالی، از ایده انتقال آب به تغییر سیستم آبیاری در کشاورزی، جلوی بسیاری از مشکلات کمبود آب را گرفت.

چرنوبیل ایرانی، یا طرحی برای منافع ملی

موافقان طرح چه می‌گویند

دریاچه خزر یک منبع استراتژیک آبی است. در حالی که کشور با مشکلات آبی بسیاری دست به گریبان است، استفاده از آب این دریاچه می‌تواند از عوارض کم آبی در کشور بکاهد.

هم اکنون کشورهای حاشیه دریاچه خزر بر روی رودهایی که به آن وارد می شوند سدهای بسیاری تاسیس کرده‌اند. مهمترین رودی که وارد خزر می‌شود ولگا است. این رود به تنهایی  ۸۵ درصد آب خزر را تامین می کند. اما بر روی این رود نیز سدهای بسیاری ساخته شده است. بنابراین عدم استفاده از آب خزر، در حالی که دیگر کشورهای حاشیه در حال بهره برداری از آن هستند، اشتباه است.

ایران نخستین کشوری نیست که قصد انجام پروسه شیرین سازی آب را دارد. در حال حاضر در ترکمنستان یک تاسیسات آب شیرین کن فعال است. همچنین قزاقستان نیز در حال ساخت یک آب شیرین کن دیگر است.

کل آب انتقالی ۲۰۰ میلیون متر مکعب است که در برابر حجم آب خزر اصلا زیاد نیست و باعث خشکی دریاچه نمی‌شود.

شیرین کردن و بازگرداندن نمک آن به دریاچه نیز تاثیر چندانی بر غلظت نمک آن نمی‌گذارد. بیشتر آلودگی خزر ناشی از پساب‌های کشاورزی و فعالیت نفتی روسیه و آذربایجان است.

نفع طرح انتقال آب دریای خزر متوجه همه کشور است.

استان‌های مبدأ هم می‌توانند از این پروژه استفاده و کمبودهای موجود را رفع کنند.

سایر کشورها در حاشیه دریای خزر از این منبع عظیم بهره‌برداری می‌کنند و باید از این موهبت الهی و آب‌های سرزمینی خودمان به نحو درستی برای کشور استفاده کنیم.

دکتر عباسپور در بخش دیگری از گفت گوی خود با جهان صنعت نیوز اضافه می کند: « توصیه من به رسانه ها هم این است که در باره این پروژه مطالبه «طرح ارزیابی اثرات زیست محیطی» یا EIA پروژه را داشته باشند.

از نظر هزینه های طرح و سود و زیان احتمالی آن به لحاظ اقتصادی چه نکاتی هست که باید به آن توجه شود؟

مساله مهمی که در اجرای پروژه های مشابه وجود دارد این است که باید هزینه های لازم برای آن صورت گیرد. با این پرسش که آیا انجام این طرح با هزینه های لازم مقرون به صرفه هست یا خیر؟

برای مثال ما در همین مناطق مرکزی آب لب شور فراوانی داریم که می تواند به مصارف کشاورزی برسد، حالا سوال این است که بهره برداری از کدام یک بهتر است. ما در پروژه ها بحثی به نام هزینه های خارجی داریم که شامل هزینه هایی است که اگر مصرف شود می توان به وسیله آن ملاحظات زیست محیطی را هم رعایت کرد و با توجه به این ها می توان تصمیم گیری کرد.

تا جایی که من به خاطر دارم سازمان محیط زیست هم در گزارش اولیه خود گزارش ارزیابی های محیط زیستی یا EIA را ارائه نکرده است و ظاهرا چراغ سبز نهایی منوط به ارائه این گزارش است.

اصولا بهتر است که قبل از اعلام نظر نهایی و رسانه های کردن مساله تمام جوانب پروژه مشخص شود و اطلاعات لازم و کافی ارائه شود. »

برکناری یک مخالف

در همین ایام خبری مبنی بر برکناری پروین فرشچی، معاون محیط زیست دریایی، «به دلیل مخالفت‌اش با طرح انتقال آب خزر به سمنان»، به دستور عیسی کلانتری،  نیز بازتاب زیادی داشت. هرچند که کلانتری این ارتباط را تکذیب کرد و گفت که وی خود خواهان کناره گیری بود.

با این حال خانم فرشچی، درباره دلیل برکناری‌اش ابراز بی‌اطلاعی کرد اما گفت: «نظر تخصصی من این است که انتقال آب دریای خزر به سمنان تصمیم درستی نیست… انتقال بین‌حوزه‌ای آب به دلایل محیط زیستی، اقتصادی و اجتماعی درست نیست».

کمی بعد، مساله جانشینی خانم فرشچی هم به یکی دیگر از دغدغه های دوست داران محیط زیست تبدیل شد. چرا که حکم جدید رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، احمدرضا لاهیجان‌زاده را جانشین خانم فرشچی در معاونت زیست دریایی معرفی می کرد که مدت‌ها مدیریت حفاظت محیط زیست استان خوزستان را برعهده داشت و به باور منتقدان، خشک شدن تالاب هورالعظیم از جمله به دلیل مدیریت او بود.

دستاوردهای فاجعه بار دولت ها

مهم ترین نقطه استدلال مخالفین طرح فوق استناد به عملکردهای فاجعه بار محیط زیستی دولت های ایران در سال های گذشته بوده است.

آن ها کارنامه مدیریت آب در طول دهه های گذشته را غیردرخشان خوانده و از جمله به نمونه‌هایی همچون دریاچه ارومیه، شور شدن آب‌های شیرین زاگرس در پشت سد گتوند، خشک شدن دریاچه هامون، خالی شدن سفره‌های زیرزمینی از آب و ایجاد فروچاله‌ها و تسریع بیابان‌زایی، زاینده‌رود و خشک‌شدن نیمی از دشت‌های کشور را به عنوان دلایل خود ذکر می کنند و می گویند همه این دستاوردها نشان از در پیش گرفتن پروژه های غیر کارشناسی و احساسی از سوی دولت ها داشته است که نشان می دهد این طرح نیز به همان اندازه غیر کارشناسی و فاجعه بار خواهد بود.

نابودی دست‌کم ۱۰۰هکتار از جنگل‌های هیرکانی

یکی از مهم ترین مسائلی که به صورت ویژه مورد نظر کارشناسان بوده و از دغدغه های اظهار شده از سوی مردم در فضای مجازی هم به شمار می رود احتمال نابودی جنگل های هیرکانی به واسطه این طرح است.

چرنوبیل ایرانی، یا طرحی برای منافع ملی

مسئول سابق کمیته حفاظت و نظارت سازمان حفاظت محیط زیست می‌گوید: از ۱۸۰ کیلومتری که بناست آب خزر به سمنان برسد، ۱۴۰ کیلومتر آن در استان مازندران واقع شده است؛ انتقال آب از ۱۴۰ کیلومتر از استان مازندران همان‌گونه که آقای نصیر احمدی، رئیس اداره دریایی مازندران، هم تخمین زده‌اند دست‌کم ۱۰۰ هکتار از جنگل‌های هیرکانی را نابود خواهد کرد؛ مگر جنگل‌های هیرکانی چقدر توان دارد که از ۱۰۰ هکتار دیگر از آن باید چشم بپوشیم؟ مردم مازندران اجازه این‌کار را نخواهند داد.

در هر صورت اگر طبق برآوردها این طرح سال ۹۹ اجرایی شده و دست‌کم ۶ سال به‌طول بینجامد احتمالا، در سال ۱۴۰۵ مردم سمنان وشهرهای مشابه خواهند توانست آب خزر را در لوله های خود داشته باشند. حال خواه با آغاز نابودی خزر باشد نابودی جنگل های هیرکانی و تکرار فاجعه زاینده رود و ارومیه و امثال آن، خواه با عوارض کمتر.

این تصمیمی است که رییس جمهور سمنانی کشور فعلا با عزمی راسخ به دنبال آن است و اعتقادی هم به گفته کارشناسان ندارد.

علی محمد نجاتی

اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژه
شناسه : 56708
لینک کوتاه :
دکمه بازگشت به بالا