عاطفه غلامی * تولید نیروی محركه اقتصاد هر كشوری است و درصورت رونق بخشیدن آن، رونق اشتغال، افزایش درآمد كشور، توانایی رقابت در بازارهای جهانی، بینیازی به سایر كشورها، خودكفایی و استقلال را در پی دارد. یكی از راهكارهای اساسی برای رونق تولید ، ایجاد انگیزه مردمی برای استفاده از كالاهای تولید داخل و افزایش اعتمادعمومی به تولیدات داخلی است. تحقق این راهكار نیازمند ارائه راهكارهای عملیاتی و كاربردی با توجه به شرایط اقتصادی- اجتماعی جامعه است. اگر این مهم نادیده گرفته شود و از آنجایی كه پشتوانه رونق تولید در هر جامعهای اعتماد مردمی است، نه تنها تولید رونق نمییابد بلكه اشتغال كاهش و وابستگی به سایر كشورها افزایش مییابد، از بین رفتن سرمایه انسانی و تعویق در رسیدن به توسعه اتفاق میافتد و امنیت اقتصادی كشور با خطر مواجه میشود. بنابراین راهكارهایی نظیر تبلیغ كالای داخلی توسط رسانه، استانداردسازی كالاهای داخلی، ارائه خدمات پس از فروش، مبارزه جدی با قاچاق، جلوگیری از واردات كالاهای خارجی با مشابه داخلی، فرهنگسازی، توقف تبلیغ برندهای خارجی، كاهش هزینه تمامشده تولید، انجام مطالعات بازاریابی و… برای جلب اعتماد عمومی مردم و ایجاد انگیزه برای مصرف كالاهای تولید داخل پیشنهاد میشود.
نگاه عامه مردم به كالای تولید داخل
اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی مهمترین داراییهای هر كشوری در زمینههای مختلف همچون مسائل اقتصادی محسوب میشوند. در مقوله اقتصاد نیز پارامترها و متغیرهای كلان بسیاری وجود دارند كه حائزاهمیت هستند. تولید داخل نیز یكی از این چندین هزار پارامتر مهم و سازنده اقتصاد است كه در طول زمان با نوسانات و افت و خیزهای بسیاری همراه بوده است. یكی از دلایل ایجادكننده نوسان در چرخه تولید، اعتماد عمومی مردم به كالاهای تولید داخل است. متاسفانه اعتماد بسیاری از مردم به كالای تولید داخل تضعیف شده كه عوامل بسیاری منجر به این تضعیف اعتماد و انگیزه تهیه كالای تولید داخل شدهاند. در شكل شماره 1 برخی از مهمترین عوامل ذكر شدهاند.
همانطور كه در شكل شماره 1 بیان شده است، بسیاری از كالاهای تولید داخل بدون در نظر گرفتن سطح سلیقه مشتریان تولید میشوند، تولید كالاها بدون توجه به اصل رقابت با كالاهای خارجی صورت میگیرد و خلاقیت بالایی در تولیدات در جهت جذب مشتری صورت نمیگیرد كه این مسائل ناشی از عدم بازاریابی صحیح و شناخت سطح سلایق مردمی است. از دیگر دلایل كاهش اعتماد مردم به محصولات تولید داخل، عدم ثبات قیمت محصولات است، به طوری كه در برخی موارد شاهد افزایش روزبهروز برخی محصولات هستیم كه یكی از دلایل این نوسان قیمت به عدم یكپارچگی اقدامات و بیثباتی برخی سیاستهای اعمالشده بازمیگردد. عرضه كالاهای وارداتی و در برخی موارد كالاهای قاچاق كه مشابه داخلی دارند، اما با قیمت پایینتر به فروش میرسند از دیگر عوامل موثر در كاهش انگیزه مردم به تهیه كالای داخلی است. وجود تبلیغات جذاب و گسترده برندهای خارجی در مقابل تولیدات داخل و عدم رعایت استاندارهای تولیدی در برخی موارد نیز منجر به جذب مردم به كالاهای خارجی شده است. موارد عنوان شده تنها بخش كوچكی از دلایل عدم اعتماد مردمی به كالای داخلی است و مواردی نظیر عدم وجود خدمات پس از فروش، عدم وجود گارانتی به معنای واقعی و… نیز در جذب نظر مردم به كالای تولید داخل اثرگذار هستند. در ادامه راهكارهای افزایش اعتماد مردمی به كالای داخلی ارائه شده است.
اعتماد عمومی به كالاهای تولید داخل
بهبود معیشت مردم، رهایی كامل از معضل ركود و كاهش نرخ تورم با تكیه بر سیاستهای اقتصاد مقاومتی كه در نهایت توسعه پایدار را در پی خواهد داشت، از ثمراتی است كه با حمایت از كالای ایرانی نصیب جامعه میشود. جلب اعتماد مردم نسبت به یك كالا به سادگی به دست نمیآید و باید تلاشهای گستردهای در حوزههای مختلف داشت تا محصولی با اقبال مردمی مواجه شود و در این بین ارتقای كیفیت كالاها میتواند نقطه اعتمادساز برای حمایت از تولید ملی باشد. در واقع اعتماد عمومی ازجمله مولفههای اثرگذار در شكوفایی اقتصادی كشور محسوب میشود و عنصری است كه در صورت تامین شایسته آن، حمایت از تولید ملی به نحو سازندهای محقق خواهد شد. در راستای تحقق چنین مولفه مهمی، ضروریاتی همچون مقابله با قاچاق كالا، ارائه تسهیلات ویژه به تولیدكنندگان، افزایش ضریب تولید، كاهش قیمت تمامشده كالا و… تعیینكننده هستند. در واقع در صورت فقدان اعتماد عمومی به كالاها و محصولات تولیدشده در داخل كشور، تحقق چنین پارامترهایی غیرممكن خواهد بود. از همین رو راهكارهایی جهت افزایش اعتماد عمومی به كالای ملی و تولید داخل ارائه میشود كه در شكل شماره 2 تبیین شده است.
تبلیغ كالاهای داخلی توسط رسانه
اقداماتی كه رسانه ملی برای ایجاد حركتی بنیادی در بین خانوادهها برای انتخاب و مصرف كالاهای تولید داخلی به جای كالاهای خارجی انجام میدهد، میتواند بیش از هر نوع اقدام دیگری تاثیرگذار باشد، چرا كه امروزه نقش انتقال اطلاعات در سازوكارهای تصمیمگیری از اهمیت بالایی برخوردار است. رسانهها به عنوان یك ابزار انتقال هنجار فرهنگی و اجتماعی میتوانند برنامههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی كه اهداف خاصی را دنبال میكنند به مخاطبین انتقال دهند. رسانهها میتوانند از طریق سادهسازی ادراك، زمینه لازم را برای تثبیت فرهنگ فراهم آورده و منجر به تغییر رویه مصرف در بین اقشار خانواده شوند. در این راستا، نقش اصلی رسانه آن است كه با استفاده از قالبهای ادراكی و تحلیلی، در جامعه یكدلی و همبستگی ایجاد كند. رسانه با معرفی تولیدات و محصولات داخلی، تشویق به خرید كالاهای ایرانی، هدایت تقاضاهای داخلی به سمت كالاهای داخلی و اولویت دادن به محصولات داخلی در شرایط مشابه، در جلب اعتماد مردم نسبت به كالاهای داخلی و ملی بسیار اثرگذار است. در واقع ازجمله وظایف خطیر رسانهها، انجام تبلیغات در جهت ترغیب مردم به استفاده از كالاهای داخلی و معرفی كالاهای باكیفیت و اصلاح فرهنگ و الگوی مصرف برای تغییر از كالاهای خارجی به سمت كالاهای تولید داخل است.
استانداردسازی كالاهای داخلی
استانداردسازی كالاها و خدمات از مهمترین ابزارهای كارساز در حمایت از كالاهای ایرانی و افزایش اعتماد مردم به كالاهای تولید داخل است و میتوان اظهار كرد حركت شتابان در این مسیر قطعا علاوه بر تامین نیازهای داخلی، بستر را برای حضور پُررنگ ایران در فضای رقابتی بازار جهانی فراهم خواهد كرد. یكی از موثرترین راههای اصولی و مناسب برای حمایت از خرید كالاهای ایرانی، توجه به استاندارد و رعایت دقیق آن در تمام ابعاد است. در واقع هرچه بخش تولید به سمت و سوی استانداردسازی محصولات تولیدی هدایت شود، تمایل اقشار مردم به خرید كالاهای داخلی بیشتر میشود.
افزایش كیفیت تولیدات
هنگامی مردم از خرید و مصرف كالاهای داخلی استقبالی در حد انتظار خواهند داشت كه از كیفیت آن كالاها اطمینان حاصل كنند. امروزه كه به دلیل وجود تحریمها، جامعه با یكسری محدودیتهای اقتصادی مواجه است، ضروری است با همراهی و مشاركت فعالان اقتصادی، نخبگان، پژوهشگران و دستگاههای اجرایی، ارتقای كیفیت كالاهای تولید داخل در دستور كار جدی قرار گیرد، چرا كه پویایی اقتصاد و جلب اعتماد مردم به تولید داخل، تنها با تكیه بر دولت تحقق نخواهد یافت. در واقع تولید هر محصول بیكیفیتی مانند پتكی بر بدنه اقتصاد و نظام تولیدی كشور است و بدون تردید، جاذبه و نخستین پیشنیاز برای گرایش و تمایل به خرید هر كالا و محصولی، به كیفیت بالای آن بازمیگردد. با وجود اینكه طی سالیان و دهههای گذشته، برخی از محصولات بیكیفیت تولید و عرضه میشدند، اما كم نیستند اقلام و محصولات تولید داخلی كه كیفیت آنان در ضریب و تراز بالایی قرار دارند تا جایی كه قادر به رقابت با تولیدات كشورهای توسعهیافته و پیشرفته جهان هستند و به دلیل عقبه ذهنی مخدوشی كه از گذشته در برخی از اذهان و افكار عمومی در ارتباط با كالاهای ایرانی وجود دارد، اقلام و محصولات مذكور با برچسب خارجی به فروش میرسند. از همین رو ابتدا باید با فرهنگسازی این ذهنیت مخدوش را اصلاح، سپس اقدام به تولید كالاهای باكیفیت و عرضه آنها با برچسب تولید داخل کرد.
انجام مطالعات بازاریابی با در نظر گرفتن سلیقه مشتری
به منظور جهش تولید و جلب اعتماد مردم به تولیدات داخلی، شناسایی نیاز بازار از ضروریات است. امروزه منافع و مزایای بازاریابی برای هیچ تولیدكننده و شركتی پوشیده نیست، به طوری كه رهبران شرکتهای بزرگ در سراسر دنیا به این نتیجه رسیدهاند كه برای پیشرفت مستمر و حضور پایدار در بازارهای رقابتی و جلب رضایت مشتری، فعالیتهای بازاریابی جزو اولویتها است. بازاریابی در معنای سنتی خود یعنی فروختن كالا به مشتری، اما در معنای جدید خود عبارت است از: تامین نیازهای واقعی مشتری. امروزه در سراسر دنیا تولیدكنندگان اقدام به بازاریابی میكنند، اما تولیدكنندهای پیروز میدان است كه بازاریابی مبتنی بر شناسایی سطح سلایق و نیاز مشتری داشته باشد. ازهمین رو جهت جلب اعتماد مردم به تولید داخل و بالا بردن میزان فروش كالای ملی و تولید داخل باید بازاریابی با معنای امروزی آن یعنی مبتنی بر سطح سلیقه مشتریان و نیاز واقعی آنها صورت گیرد.
كنترل و نظارت بر نحوه استفاده از ارز دولتی
متاسفانه برخی از تولیدكنندگان به بهانه وارد كردن مواد اولیه، تكنولوژی مورد نیاز و… اقدام به دریافت ارز دولتی کردند بدون آنكه حتی یك قلم كالا وارد كشور کنند. برخی با ارز دولتی دریافت شده، كالاهای مصرفی وارد كرده و به بازار و تولید داخل ضربه زدند و برخی نیز ارز دولتی را برای منافع شخصی خود از كشور خارج كردند كه میزان این ارز و افرادی كه در این زمینه دست داشتند نیز دیگر انگشتشمار و اندك نیست و به واسطه رسانه و… مردم در جریان چنین فسادهایی هستند.
وقوع چنین رویدادهایی منجر به از دست رفتن اعتماد مردمی به تولیدكنندگان داخلی شده، حتی تولیدكنندگانی كه در اینگونه مفاسد دست نداشتند نیز مورد حمایت مردم نیستند. ازهمین رو یكی از راهكارهای جلب اعتماد مردم به تولید داخل و حمایت از آن، كنترل و نظارت بر نحوه استفاده از ارز دولتی است. در صورتی كه مردم شاهد محاكمه افراد فاسد در این زمینه، شاهد تلاشهای قوه قضاییه، گمرك، وزارت صمت و… برای جلوگیری از سوءاستفاده از ارز دولتی باشند، انگیزه آنان برای خرید كالاهای تولید داخل و حمایت از تولیدكنندگان به پشتوانه تلاشهای صورتگرفته برای مبارزه با مفاسد اقتصادی در این زمینه، افزایش مییابد.
ارائه خدمات پس از فروش
بررسی تجارب جهانی نشان میدهد كه امروزه دوره فروشمحوری تمام شده است و استراتژی مشتریمحوری و تجربهگرایی میتواند موجب افزایش و توسعه سهم بازار شود. یكی از مولفههای تاثیرگذار و مهم در حوزه مشتریمداری، عرضه خدمات پس از فروش است. اگرچه در تبلیغات بسیاری از کالاهای ایرانی حتی به موضوع ارائه خدمات پس از فروش رایگان در بازه زمانی مشخصی اشاره و تأكید میشود، اما در مقام عمل و در مرحله اجرا، برخی شرکتهای تولیدكننده، با طرح بهانههای گوناگون، از ارائه خدمات مناسب و به اصطلاح مطرحشده، شانه خالی میكنند و همین امر منجر به كاهش انگیزه مصرفكنندگان به تهیه كالاهای ایرانی شده است. به واقع ارائه خدمات پس از فروش یكی از تضامین کیفیت بالای كالاهای خریداریشده به شمار میرود و با تكیه بر آن، نظر مصرفكننده نسبت به محصول عرضه شده در بازار جلب میشود.
ذكر این نكته حائز اهمیت است كه در راستای جلب اعتماد مردم به كالاهای تولید داخل، ارائه خدمات تعهد داده شده در خدمات پس از فروش، تنها میتواند سطح رضایتمندی مشتریان را در حد استاندارد نگه دارد، اما ارائه خدمات فراتر از انتظار مشتریان (خدماتی كه مشتریان انتظار دریافت آن از سازمان را ندارند) موجب شگفتی مشتری شده و دیدگاه آنها به تولیدكنندگان و محصولات تولید داخل را به شدت به سمت مثبت شدن تغییر میدهد. بنابراین به نظر میرسد اگر تولیدكنندگان در كنار ارائه خدمات پس از فروش واقعی، مزایای دیگری را برای مشتریان در نظر بگیرند، نه تنها بر افزایش تقاضا اثرگذار هستند، بلكه سطح رضایت مشتریان از كالاهای خریداریشده نیز افزایش یافته و تولید داخل تقویت میشود.
توقف واردات كالاهای مصرفی با مشابه تولید داخلی
متاسفانه امروزه به واسطه حضور و عرضه برخی كالاها و محصولات خارجی، اعتماد به كالاهای ایرانی سلب شده است و این در شرایطی است كه ممكن است در واقعیت اساسا كیفیت برخی محصولات خارجی بالاتر از محصولات مشابه تولید داخلی نباشد، اما تحتتاثیر تبلیغات وسیع و فراگیر، ذهینت منفی درخصوص كالاهای داخلی در میان بخش قابل توجهی از جامعه مصرفكنندگان رسوخ كرده است. بسیاری از كشورهای توسعهیافته به منظور حمایت از تولیدات داخلیشان و در راستای جلب اعتماد مردم به تولیدات خود، محدودیتهایی را برای واردات كالاها از سایر كشورها اعمال کردهاند كه در این بین آمریكا بیشترین محدودیتها را برای حمایت از تولیدات داخلی خود دارد. طبق آخرین تحقیقات موسسه خدمات مالی فرانسوی و چندملیتی«اویلر هرمس» در بین سالهای 2008 تا 2019 میلادی آمریكا 790 قانون محدودكننده واردات با هدف حمایت از تولید داخلی وضع كرده است كه بیش از همه كشورهاست. هند با 566 قانون، روسیه با 423 قانون، آلمان با 390 قانون و انگلستان با 357 قانون در رتبههای بعدی هستند. نكته جالب در این تحقیق نیز وضع بیش از 1290 محدودیت جدید برای تجارت در كشورهای مختلف جهان در سال 2019 است كه این تعداد نسبت به سال 2009 رشد چهار برابری را نشان میدهد. این در حالی است كه در ایران با وجود اینكه قانون ممنوعیت واردات خارجی با مشابه داخلی وجود دارد، در بسیاری از موارد كالاهایی با ارز دولتی وارد كشور میشوند كه مشابه تولید داخلی نیز دارند. بنابراین به منظور جلب تقاضای مصرفكنندگان به كالاهای تولید داخل و حمایت از تولید داخل، این موضوع باید مورد بررسی دقیق قرار بگیرد و محدودیت واردات كالاها با جدیت بیشتری دنبال شود و از در نظر گرفتن استثنا برای برخی افراد خاص در واردات كالاها جلوگیری شود.
مبارزه جدی با قاچاق كالاهای ورودی و خروجی
قاچاق كالاها و ورود كالاهای مشابه خارجی كه حقوق گمركی آنها پرداخت نشده و درنتیجه قیمت پایینتری نسبت به كالاهای داخلی دارند، رقابت برای صنایع در بازار داخلی را دشوار میسازد و نه تنها تولیدكنندگان داخلی زیان میكنند بلكه اعتماد مردم نسبت به كالاهای داخلی كه قیمت بالاتری نسبت به كالاهای قاچاق دارند از بین میرود. از همین رو مبارزه با قاچاق ازجمله ضروریاتی است كه میتواند در ایجاد و افزایش اعتماد مردمی به كالاهای داخلی موثر واقع شود. جلوگیری از قاچاق منجر به عرضه واقعی كالاهای داخلی در بازار میشود كه در صورت نبود كالاهای قاچاق با قیمت پایینتر، مصرفكنندگان اقدام به تقاضای كالای داخلی میکنند و با گذشت زمان در كنار افزایش كیفیت كالاهای داخلی اعتماد آنان به تولیدات داخل افزایش خواهد یافت.
به حداقل رساندن هزینه تمامشده تولید در داخل
ازجمله مواردی كه میتواند مردم را به سمت مصرف كالاهای داخلی سوق دهد، كاهش قیمت كالاهای داخلی است. به منظور كاهش قیمت كالاها باید بتوان هزینه تمام شده آنها را كاهش داد. بخشی از هزینههای تولید همچون هزینههای تامین مالی، نرخ ارز، مالیات و… از كنترل مدیران واحدهای صنعتی خارج است، اما هزینههایی كه به طور مستقیم در فرآیند تولید دخیل هستند و در كنترل مدیران صنعتی قرار دارند را میتوان كاهش داد. مانند كاهش هزینه تهیه مواد اولیه، استفاده از بیشترین ظرفیت تولید، كاهش ضایعات، نزدیكی به محل تامین مواد اولیه، تكمیل زنجیره تامین و تولید مواد اولیه از سوی واحد صنعتی ازجمله راهكارهایی است كه میتواند در كاهش هزینههای مواد اولیه موثر باشد. مواردی كه با مدیریت صحیح واحدهای صنعتی در كاهش هزینه تمامشده كالا میتواند موثر باشند عبارتند از:
پرداخت حقوق و دستمزد بیشتر در مقابل بهرهوری بالا به جای پرداخت دستمزد برابر برای تمامی كاركنان، نوسازی ماشینآلات و استفاده از فناوریهای روز، ایجاد سیستم یكپارچه حملونقل، ایجاد فروشگاههای زنجیرهای بزرگ یا ایجاد شعب فروش برای واحد صنعتی میتواند محصول را تا 10 درصد كمتر از قیمت بازار به دست مصرفكننده برساند.
توقف تبلیغ برندهای خارجی در رسانهها و معابر شهری
از آنجا كه تبلیغات تاثیرات بسزایی در شكلگیری انتخاب مصرفكنندگان دارد، یكی از راهكارهای سوق دادن سلایق مصرفی مردم به سمت كالاهای داخلی، توقف تبلیغات كالاهای خارجی چه از طریق رسانه و چه از طریق معابر شهری است. در این زمینه مسؤلان شهری به ویژه شهرداری باید در بخش تبلیغات خارجی سعی كنند اینگونه تبلیغات را از سطح شهر جمعآوری و درنهایت قوه قضاییه با رانتخواران در این بخش برخورد کند.
فرهنگسازی در جهت ترغیب مردم به مصرف اجناس داخلی
تبدیل مصرف كالاهای داخلی در میان مردم به یك عادت، نیازمند فرهنگسازی ریشهای است. فرهنگسازی در این زمینه امر خطیری است كه مطالعه و بررسی دقیق جوانب آن، نیازمند همكاری و همیاری جمعی مردم، دولت، تولیدكنندگان و طراحان و برنامهریزان است. این نكته حائز اهمیت است كه فرهنگسازی در مورد موضوعی خاص در میان آحاد جامعه كاری است كه نیازمند تلاش بسیار زیاد و خستگیناپذیر بوده و نباید انتظار داشت كه چنین امری به سرعت اتفاق بیفتد، بلكه تمام تلاش باید بر این مبتنی باشد كه نوع چینش پایههای این فرهنگسازی درست و دقیق صورت بگیرد تا نتایج آن در بلندمدت ماندگار باشد. فرهنگسازی در جهت تشویق مردم به خرید كالاهای تولید داخل باید در دستور كار جدی قرار گیرد و این مهم نیازمند برنامههای كوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت است.
ملاحظات امنیت اقتصادی رونق تولید، موتور محركه رشد و توسعه اقتصاد كشور است و تقویت تولید از جهات مختلفی منجر به تقویت اقتصاد كشور میشود. عدم اعتماد مردم به تولیدات داخلی این موتور محركه اقتصاد را به خاموشی كشانده و تبعات بسیاری برای اقتصاد و امنیت اقتصادی كشور دارد كه در شكل شماره 3 ارائه شدهاند.
عدم اعتماد مردم به تولید داخل و نبود انگیزه برای مصرف كالاهای ملی منجر به كاهش سرمایهگذاری اعم از سرمایهگذاری داخلی و خارجی در بخش تولید میشود. در واقع نبود انگیزه مصرف كالاهای تولید داخل، منجر به افزایش هزینههای تولید اعم از هزینههای تهیه مواد اولیه، هزینههای كارگری و… و از طرفی منجر به عدم قیمت تضمیمی متناسب با هزینههای موجود میشود. با افزایش هزینههای تولید و گسترش نااطمینانی در بازارهای داخلی، تولید كاهش مییابد و مخارج دولت برای تامین كالاهای اساسی بالا رفته و به موجب آن فقر و نابرابری در جامعه گسترش مییابد و در صورت عدم تامین كالاها در داخل كشور، وابستگی به تولیدات سایر كشورها شكل میگیرد و افزایش قیمتها را به دنبال دارد. ایجاد كسب و كار جدید در چنین شرایطی بسیار مشكل خواهد بود، چرا كه در صورت نبود بازار مصرفی، هر تولیدی بیفایده خواهد بود و تنها هزینه محسوب میشود.
بنابراین انگیزه سرمایهداران، كارآفرینان و افراد با مهارت برای ایجاد كسب و كار جدید كه به نوعی رونق اشتغال هم محسوب میشود، كاهش مییابد. در چنین جامعهای افكار نوآورانه كه میدان مانور برای آنان بسته شده است به مرور به فراموشی سپرده میشوند و آن میزان تولیدات هم كه مشتری داشتند به دلیل وارد شدن كالاهای متنوع خارجی، مشتری خود را از دست خواهند داد. با وجود چنین شرایطی در بلندمدت صنعت تولیدی كشور از بین خواهد رفت و وابستگی برای تهیه سادهترین اقلام مورد نیاز مصرفی به سایرین به وجود خواهد آمد. با ایجاد وابستگی به سایر كشورها برای تهیه كالاهای ضروری و مورد نیاز مردم، با گذشت زمان بیگانگان این فرصت را غنیمت شمرده و در جهت كسب منافع خود با هر روشی از كشور سوءاستفاده خواهد كرد و امنیت اقتصادی- اجتماعی مردم به خطر خواهد افتاد.
* پژوهشگر اقتصادی